خوشوبش با بدل مورگان فریمن
امروز سالروز تولد پیمان معادی است
![خوشوبش با بدل مورگان فریمن](https://cdn.donya-e-eqtesad.com/thumbnail/gUp5TDVCNOAx/QHn8O9nsSzT8qCU7RegsN6Pbb5v74eEtbKeSOh05RaaIbv4Fuc08lEt7TZyzEhnm/p32+%282%29.jpg)
وی درباره این خصوصیت میگوید: «من آدم صبوری هستم و سعی میکنم بیحاشیه کار کنم. چون چاره دیگری ندارم. به قول یک ضربالمثل «همیشه در سکوت کارت را بکن، موفقیت به اندازه کافی سروصدا به پا خواهد کرد.» من این رویه را سالهاست که انتخاب کردهام و تا پایان عمر کاریام نیز همین روال را دنبال خواهم کرد. سروصدا نمیکنم که در چه فیلمی و با چه کسی بازی میکنم. هیچگاه هیاهو نکردهام چون همیشه به فکر پروژه بعدیام هستم. من کارم را انجام میدهم و کسی که باید متوجه شود، میشود. چه اشکالی دارد که عدهای هم متوجه نشوند؟»
وی همچنین به صداقت در کار اعتقاد زیادی دارد. وی در اینباره میگوید: «۲۶ یا ۲۷ سال است که بیزینسی برای خودم راهانداختهام که از آن پول درمیآورم و در کنارش کار سینما هم میکنم. بهخاطر دارم روزی که کارم را شروع کردم پدرم گفت اگر قرار شد دروغی بگویی که بابت آن ۱۰هزار تومان بگیری، آن دروغ را نگو و بیا ۱۰ هزار تومان را از خودم بگیر! حتی شده ماهانه بیا از من پول بگیر و بگو فرضا این ماه اگر این دروغها را میگفتم اینقدر درمیآوردم!»
پیمان معادی که از پدر و مادری ایرانی در نیویورک بهدنیا آمده است تحصیلات خود را در ایران گذرانده است. او فعالیتش را در سینما با نگارش فیلمنامه آواز قو آغاز کرد و تا چند سال به نوشتن فیلمنامههایی مانند عطش، کافه ستاره و کما مشغول بود تا اینکه برای اولینبار در سال ۱۳۸۷ بهعنوان بازیگر در فیلم دربارهالی به کارگردانی اصغر فرهادی ظاهر شد و در آن خوش درخشید.
معادی پس از آن در فیلمهای موفقی چون «جدایی نادر از سیمین» و «ابد و یک روز» و «متری شیشونیم» بازی کرده است، اما شهرت جهانی او بیشتر به دلیل بازی در فیلمهای «کمپ ایکسری» به کارگردانی پیتر ستلر، «آخرین شوالیهها» به کارگردانی کازئواکی کیریا و « ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی» و «شش زیرزمینی» ساخته مایکلبی است.
او که در فیلم «آخرین شوالیهها» همبازی مورگانفریمن بود درباره خاطره این همکاری گفته است: «روز اولی که فریمن را دیدم، جلو رفتم و گفتم امروز روز بهخصوصی برای من است که شما را میبینم، اما او جواب داد آقای فریمن تا چند دقیقه دیگر میآید! فکر کردم شوخی میکند اما وقتی برگشتم و مورگان فریمن را پشتسرم دیدم فهمیدم او بدلش است! آنقدر از همه نظر شبیهش شده بود که امکان تشخیصشان از هم وجود نداشت.»
وی همچنین از تجربهاش در فیلم «کمپ ایکسری» و چالشهای بازی در این فیلم تعریف میکند: «عموما صحنههایی که بهنظر برای تماشاگر ساده میآید برای بازیگر سختترین صحنهها بودهاند اما در مورد کمپ ایکسری سختترین چالش من به دو روز انتهایی فیلمبرداری مربوط میشد که در واقع همان فصل انتهایی فیلم است. دو روز پر از استرس و اضطراب، با روزی ۱۵ یا ۱۶ ساعت کار مداوم و تو باید در طول این همه ساعت تداوم حسیات را حفظ کنی.
شکل لوکیشن کار و موقعیت صحنه طوری بود که نیازمند حداقل هفتاد درصد تکنیک و سی درصد حس بود. نمیتوانستی بر مبنای غریزهات هر کاری بکنی. فشار بزرگی روی دوش من بود. ستلر بعدا میگفت پیمان طوری این صحنهها را بازی میکرد و طوری در سلول خود ایزوله شده بود که انگار هیچکس را نمیدید. انگار ما دور و برش نیستیم. انگار سالهای سال است که در این سلول زندانی شده است. میگفت در انتهای هر برداشت وقتی کات میدادیم، پیمان حتی به ما نیمنگاهی هم نمیکرد و برمیگشت به درون نقش خودش...
خب این اتفاق کار سختی بود. حفظ کردن این تداوم حسی و در میان آن همه آدم که در صحنه حضور دارند در تقابل با پارتنرت و رد و بدل کردن دیالوگ و احساس و گریه آنهم در عرض ۱۵ یا ۱۶ ساعت کار واقعا طاقتفرسایی بود؛ یک چالش تکنیکی خالص.»