جشنواره به نیمه راه رسید
اعتراض منتقدان به انتخاب فیلمها
برف آخر
امیرحسین عسگری کارگردان: علیخانی به ما گفت با این حجم از دغدغه اگر قرار باشد سر صحنه حاضر نباشم عنوان تهیهکننده را هم نمیخواهم. احسان علیخانی مشاور پروژه بود و باقی پروژه را آقای مصطفوی پیش برد. این فیلم هیچ ارتباطی با کتاب «زنانی که با گرگها میدوند» ندارند اما من داستانی از محمد صالحعلا خوانده بودم که ماجرای آن از ذهن من بیرون نمیرفت و ما تصمیم گرفتیم که آن داستان را تبدیل به فیلم کنیم. در ابتدا طرح اولیه را نگارش و بعد شروع به نوشتن فیلمنامه کردیم.
لادن مستوفی بازیگر: درباره کمکار بودنم باید بگویم شاید آثاری که در آنها حضور داشتهام کمتر دیده شدهاند و بعضی از آنها حتی توقیف شدهاند؛ اما قطعا وسواسی نیز به هنگام انتخاب نقش داشتم و این رویکرد اشتیاق من را برای حضور در فیلم «برف آخر» دوچندان میکرد.
امین حیایی بازیگر: من پنج ماه فرصت داشتم تا به شمایل این نقش نزدیک شوم. برای حضور در این فیلم پیشنهادهای بسیاری را رد کردم تا در این اثر که به اعتقاد من هر بازیگری دوست دارد در کارنامه کاری خود چنین عنوانی را داشته باشد، حضور داشته باشم. همانطور که شاهد بودید فیلمبرداری این اثر بسیار سخت بود و ماحصل کار نتیجه کار گروهی همدل است که در دل برف کار میکردند. در چنین شرایطی اقلیم و شرایط آب و هوایی نیز کار را سخت میکند. مثلا برای پلان دفن کردن دختر که آخرین پلان ما بود مدتها منتظر ماندیم تا هوا ابری شود. نقدها قطعا درنظر ما نقطه تاملی ایجاد میکند که باعث میشود هر روز جهت رشد و اعتلای سطح کیفی کارمان کوشا باشیم.
ملاقات خصوصی
امید شمس، کارگردان: من و علی سرآهنگ چند سال قبل روی سوژه مستندی درباره زندانها کار میکردیم و برهمین اساس تاکید شده که فیلم برگرفته از واقعیت است. حتی محلهای که در فیلم میبینید محل زیست من و خانوادهام بوده و هنوز هم هست و خیلی از دوستانم در آنجا در زندان بودند و اینها به ترسیم اتفاقها کمک کرد.
رویا تیموریان، بازیگر: از آنجا که اعتقاد دارم نسل جوان آینده سینما هستند، با خواندن فیلمنامه کارها را بررسی میکنم که امکان کار هست یا نه و این همکاری با جوانها به من که از نسل دیگری هستم کمک میکند تا با مسائل روز آشناتر شوم. من دیواری بین خودم و جوانها ندارم و با گفتوگو خیلی اتفاقهای خوب را میتوان رقم زد و الان از تجربه با یک جوان آیندهدار راضی هستم.
هوتن شکیبا، بازیگر: کاراکتر فرهاد از خودم خیلی دور بود و زیست در زندان هم کار را سخت میکرد. برای این نقش به زندان رفتوآمد کردم و یک آشنا هم آنجا دیدم. البته زندان فضای تلخی دارد و امیدوارم بخشی از آن فضا را توانسته باشیم ترسیم کنیم. بازی در چنین نقشی، تجربهای خوب بود برای من. امیدوارم که مردم هم از تماشای این فیلم راضی باشند.
علی سرآهنگ، نویسنده: برای ساخت مستندی درباره مواد مخدر تحقیق میکردند که از طریق مسوولی پیشنهاد شد که درباره زنانی که مواد به زندان وارد میکنند، ساختهشود.
امیر بنان تهیهکننده: پروسه دریافت پروانه ساخت طول کشید، چون نه فقط در ارشاد بلکه در قوه قضائیه هم نکاتی وجود داشت ولی در کل آن نکات برای فیلم کمککننده بود.
لایههای دروغ
رامین سهراب کارگردان: من از پنج سالگی دوست داشتم به ایران بازگردم و ژانر اکشن را زنده کنم چون متاسفانه با گذر سالها ژانر اکشن کنار گذاشته شده بود و امیدوارم موفق شده باشم. دلیل انگلیسی صحبت کردن بادیگاردها این بود که بتوانیم فیلم را به شیوه بینالمللی نشان دهیم ضمن اینکه چون قرار است فیلم نمایشهای بینالمللی داشته باشد بهتر این بود کهدرصد زبان انگلیسی بیشتر باشد. ژانر اکشن، نحوه ساخت مخصوص خود را دارد و خیلی نمیتوان آن را با دیگر آثار ایرانی مقایسه کرد. خیلی دوست داشتم وقتی فیلم من خارج از ایران نمایش پیدا میکند پلیس ایران را کاریزماتیک و جذاب نشان دهم.
محسن صرافی تهیهکننده: بابت ارائه نظرات اهالی رسانه تشکر میکنم اما ترجیحم این است که پاسخی به نظراتی که در آنها توهین است، نداشته باشم. رامین سهراب با ادبیات ایران به خوبی آشنا نیست و از ۵ سالگی ایران را ترک کرده است. اما فکر میکنم این فیلم محترم است و ۱۰ سال از عمر بعضی از عوامل برای ساخت این فیلم صرف شده است و تجربهای اتفاق افتاد که در آینده پختهتر میشود. دوست داریم این فیلم را در شهرستانهای دورافتاده هم اکران کنیم و امیدوار هستم که مخاطبان جوان و نوجوان از تماشای این اثر استقبال کنند.
نادر فلاح، بازیگر: من خودم را کارگر سینما میدانم. زمانی که صحنههایی از کار اکشن سهراب را دیدم به این موضوع فکر کردم که تماشای این صحنهها روی پرده جذاب است. من قبول دارم که این فیلمنامه ضعفهایی دارد اما فراموش نکنیم این ژانر سینما بسیار محروم است و تازه قرار است که قد بکشد.
ماهان
حمید شاهحاتمی کارگردان: من الزاما فکر نمیکنم که فیلم من بهتر از دیگر آثاری است که بیرون ماندهاند. تنها سلیقه هیات انتخاب به کار من نزدیک شده بود، جدا از شیوع ویروس کرونا و محدودیت رفتوآمد و بودجه روند ساخت و تولید این اثر بسیار سخت بود. اگر فیلم من با مخاطب ارتباط برقرار نکرده یعنی کارم را درست انجام دادهام و اگر نه که نیاز به توضیح اضافهای نمیبینم. من هم به ایرادات فیلم خودم واقف هستم. ما تصمیم گرفتیم فیلم را به جشنواره ارائه دهیم و توقع پذیرفته شدن را نداشتم. با دستمزد یک بازیگر فیلم جادهای ساختن کار راحتی نیست. باید بگویم من دخالتی در حضور فیلمم در جشنواره نداشتم و میدانم که هیات انتخاب به اتفاق آرا به حضور «ماهان» در جشنواره رای دادهاند.
علیشاهحاتمی، تهیهکننده: شاید باید بعد از جشنواره جلسه محاکمهای برای هیات انتخاب برگزار کرد و پرسید برای چه این فیلم در جشنواره حضور دارد. هر سال از این قبیل چالشها در جشنواره به چشم میخورد اما باید بدانیم که ما قاضی نیستیم و نباید خود را جای هیات انتخاب یا هیات داوری گذاشت.
وحید رحیمیان، بازیگر: حضور در کار جدی یا کمدی برای بازیگر تفاوتی ندارد چراکه ذات بازیگری همان است و تغییر نمیکند. البته من در ابتدا فکر میکردم که نقشی کمدی دارم و بعدها فهمیدم که نقشم جدی است. من در همه آثار نکتهای برای دوست داشتن فیلم پیدا میکردم. من نه دوست دارم انتقاد کنم و نه مورد انتقاد قرار بگیرم. برای آثار زحمت کشیده میشود و همه فیلمها نکات مثبتی دارند که باید آنها را کشف کرد.