روشهای اساسی بهرهبرداری از فرصتها و منابع
کارآفرینی از حرف تا عمل
کارآفرینی نوعی از رفتارهای مدیریتی است که وجه تمایز آن توجه به منابع، استفاده از منابع جدید، استفاده از روشهای جدید برای ترکیب منابع، کاوش و جستوجو، کشف و شناسایی و پیگیری فرصت است. شناسایی و ایجاد فرصت کلیدیترین مولفه فرآیند کارآفرینی و اصلیترین عامل بقای سازمانها و بهرهبرداری از فرصتهای موجود بهشمار میآید. اما متاسفانه باوجود اهمیت این موضوع در قوانین و مقررات و اسناد بالادستی توجه چندانی به حوزه کارآفرینی و تسهیلگری برای تحقق آن در کشور نشده است.
کارآفرینی نوعی رفتار مدیریتی است؛ بنابراین نکته مهم در توسعه کارآفرینی تغییر نگاه مدیریتی در سطوح خرد و کلان است؛ البته قاعدتا تغییر نگاه در سطح حاکمیتی و کلان بهدلیل تاثیرگذاری در سیاستگذاری و تسهیلگری کارآفرینی در کشور از اهمیت بیشتری برخوردار است. نکته دیگر در کارآفرینی توجه به منابع، استفاده بهینه از منابع جدید و روشهای ترکیب منابع است که خود یکی از حلقههای مفقوده در بخشهای مختلف کشور است. بیشک قلب کارآفرینی، کشف فرصت است و کشور ایران مهد فرصتهاست. البته باید بدانیم که در تشخیص و بهرهبرداری از فرصت عواملی موثرند که عبارت است از:
دانش پیشین: دانش قبلی کمک میکند فاصلهها بین آنچه هست و آنچه باید باشد را شناسایی کنیم. تحقق دستیابی به دانش قبلی مستلزم مستندسازی آن از سوی افراد با تجربه و موفق در هر کسبوکار یا ورود به حوزه کسبوکار و قرار گرفتن در کنار این افراد است؛ به عبارتی یکی از فرصتهای دستیابی به دانش قبلی همان نظام استاد -شاگردی قدیم بود که امروزه بهدلیل ماهیت آمرانه با چالش مواجه است.
سرمایه اجتماعی: تاثیر سرمایه اجتماعی در کارآفرینی از این حیث است که افراد مورد اعتماد و دارای سرمایه اجتماعی بالاتر بیشتر در موقعیت شناسایی فرصتها قرار میگیرند، البته متاسفانه مقوله سرمایه اجتماعی نیز در کشور ما رو به افول است که این روند بیشک درمقوله کارآفرینی نیز تاثیرگذار است.
صفات شخصیتی و ادراکی کارآفرینانه: برخی ویژگیهای شخصیتی مثل خلاقیت، نیاز به استقلال و موفقیت و باور فرد به اثرگذاری، عوامل درونی و بیرونی بر زندگی و توانایی و شهامت پذیرش ریسک در کار نیز، در کارآفرینی تاثیرگذار است.
عوامل محیطی: بیشک شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ارزشی کشور نیز بر فرآیند کارآفرینی تاثیرگذار است، البته از یک نگاه میتوان شرایط محیطی ایران را بهگونهای دید که مهد فرصتهاست. به هر حال وضعیت متغیر و بیثبات اقتصادی و تهدیدهای متعدد خارجی و عوامل طبیعی درایران خود میتواند زمینه شناسایی و تشخیص فرصتهای متفاوتی شود که نتیجه آن خلق ارزش و ثروت (کارآفرینی) باشد.
جستوجوی منظم و سیستماتیک و هوشیاری کارآفرینانه: برای تقویت این عامل باید به آموزش و تربیت نیروهای انسانی و کمک به تغییر طرز فکر و نگاه آنها به مسائل پرداخت و توجه سیستم آموزشی و تربیت نیروی انسانی کشور به این مهم تاثیرگذار و موثر خواهد بود.
با فرض اینکه عوامل موثر بر شناسایی فرصت را شناختیم و حتی فرصتی هم شناسایی شد، حال باید بدانیم که روش بهرهبرداری از فرصت چگونه است. در نتایج تحقیقات محققان و صاحبنظران علم کارآفرینی در دنیا، سه روش اساسی بهرهبرداری از فرصتها شناسایی شده است که کارآفرینان بسته به ماهیت فرصت شناسایی شده و سایر عوامل درونی و بیرونی یک یا ترکیبی از این روشها را انتخاب میکنند. برای آشنایی با این روشها شرح مختصری در این مقاله ارائه میکنم:
• روش Bricolage: در این روش کارآفرین از منابع مشخص پیرامونی استفاده میکند. این روش بیش از دو روش دیگر تحیر و تعجب جامعه و اطرافیان را برمیانگیزد زیرا منابع مورد استفاده این دست از کارآفرینان کمارزش و حتی از نظر برخی بیارزش است و کارآفرین با خلاقیت و نوآوری خود این منابع را به احسن تبدیل میکرده و از این طریق خلق ارزش و ثروت میکند. آنچه کارآفرینان استفادهکننده از این روش را در کشور ما متوقف یا با مشکل مواجه میکند قوانین دست و پاگیر و دربسیاری موارد تفسیر پیچیده و غلط قوانین از سوی مجریان قانون است.
• روش Improvisation: برای درک بهتر این روش به ذکر مثال بداههنوازی در موسیقی میپردازم. این روش نیز مثل بداههنوازی در موسیقی است، به عبارتی افرادی از این روش استفاده میکنند که شناخت و تجربه خوبی از حوزهای دارند که در آن تشخیص فرصت اتفاق میافتد، این افراد خبره بلافاصله پس از تشخیص فرصت دست بهکار میشوند و آنرا اجرا میکنند و آنچه در موفقیت به آنها کمک میکند شناخت و تجربه آنها از کسب وکار، مشتریان و همچنین سرعت عمل در اجرا است. البته این روش نیز در کشور چندان مورد استفاده قرار نمیگیرد که یکی از دلایل آن میتواند کماهمیت شدن سیستم استادـ شاگردی کشور و ضعف در انتقال بین نسلی تجربیات و دانش کسبوکار و حاکمیت روشهای مدیریت سنتی و ثباتگرا در کسبوکارها باشد.
• روش Effectuation: در این روش کارآفرین مثل شکارچی عمل میکند، به عبارتی منتظر فرصت مینشیند. حال ممکن است این فرصت بر اساس تغییرات محیطی ایجاد شود یا فردی دیگر این زمینه را ایجاد کند. تشخیص یا بروز نیازهای جدید در جامعه یا به وجود آمدن تهدیدهای جدید، فرصتها را برای این دسته کارآفرینان فراهم میکند. این روش کارآفرینی با توجه به نوع شرایط محیطی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در کشور ما بیشتر کاربرد دارد و چون در بسیاری موارد همراه با رفع نیازی مشهود از جامعه است با مقاومت کمتری در سیستم اداری نیز همراه است. حال برای آنکه بتوانیم به فردی متمایز در محل کار یا زندگی خود تبدیل شویم و در تشخیص و بهرهبرداری از فرصتهایی که امروز در پیرامون ما وجود دارند موفق باشیم باید به نکاتی توجه کنید که در ادامه میخوانیم:
به یک ایده کامل و بدون نقص نیاز ندارید!
شما معمولا زمانی ایده کسب و کارهای موفق را میشنوید که بهخوبی گسترش و تبلیغ شدهاند اما واقعیت این است که این ایدهها در ابتدا خام و ناقص بودهاند. اگر منتظر این هستید که ایدهای کامل و بدون نقص به سراغتان بیاید فقط وقتتان را تلف میکنید. چنین ایدهای وجود ندارد. البته این به آن معنی نیست که هر ایدهای ارزش دنبال کردن را دارد.
آینده با علم امروز ساخته میشود نه علم فردا !؟
نوآوریها و محصولات آینده به وسیله ابزارها و تکنولوژیهایی که امروز در دست شما هستند ساخته میشوند. کاملا در اشتباه هستید اگر فکر میکنید یک ابزار و اختراع جدید، فرصتی را برای نوآوری به وجود میآورد. بسیاری از مردم منتظر رسیدن یک تکنولوژی جدید هستند تا بتوانند به وسیله آن فرصتهای کسب و کار جدیدی را به وجود آورند. هر ایده باید در زمان مناسبش اجرایی شود!
یکی از مهمترین سوالاتی که به عنوان یک کارآفرین باید به آن جواب بدهید این است: آیا الان زمان مناسبی برای پیاده کردن ایدهتان است؟ ایدههای فوقالعاده زیادی وجود دارند که تا رسیدن زمان مناسب نمیتوانند به یک فرصت کارآفرینانه تبدیل شوند.
شکست پنجره به فرصتهای جدید است!
وقتی در اجرای ایدهای شکست خوردید از آن دست نکشید. اتفاقا شکست نشان میدهد ایدهتان ارزش دنبال کردن را دارد. در واقع بهترین فرصتها زمانی شناخته میشوند که شما بارها در اجرای ایده شکست بخورید.
دولت و کارآفرینی
کارآفرینان افرادی هستند که با استفاده از چارچوبهای شناختی که از طریق تجربه به دست آوردهاند به درک ارتباط بین رویدادهای به ظاهر نامرتبط یا روندهای موجود در جهان میپردازند. به عبارت دیگر، آنها با استفاده از چارچوبهای شناختی و «با مرتبط کردن سرنخها» بین تغییرات در فناوری، جمعیتی، بازار، سیاستهای دولت و عوامل دیگر این فرصتها را تحت تصرف خود در میآورند. درگیر شدن در فرآیند کارآفرینی مستلزم پذیرش ریسک است و حال اگر سیاستها و تصمیمگیریهای دولت در تشدید این ریسک موثر باشد، بیشک زمینهساز تقویت احتمال شکست و ایجاد روحیه یأس و ناامیدی در کارآفرین و مانعی در روند شکلگیری فرهنگ کارآفرینی در جامعه خواهد بود.
شبکههای اجتماعی مهمترین منبع دانش و ایدههای جدید هستند. مطالعات نشان دادهاند که این شبکهها با تعداد فرصتهای جدیدی که کارآفرین درک میکند، مرتبط است. بنابراین وجود شبکههای اجتماعی در واقع سرمایه اجتماعی محسوب میشود که نه تنها منجر به شناخت فرصت میشود که در مراحل بعدی تعداد زیادی از مشتریان را در دسترس کارآفرین قرار میدهد. حال باتوجه به اینکه در زمان فعلی شبکههای اجتماعی مجازی بهدلیل همخوانی با شرایط زندگی مردم در جوامع امروزی از رشد و جایگاه مناسبی برخوردارند به نظر میرسد سیاستهای دولت در ساماندهی و بهرهبرداری از این شبکهها و تامین زیرساختهای مناسب برای بهرهمندی از آنها تاثیر بسزایی در روند رشد و توسعه کارآفرینی در کشور خواهد داشت.در بسیاری از موارد فرصت شناسایی شده توسط کارآفرینان برای به بهرهبرداری رسیدن نیازمند تطبیق با مقررات حاکم بر جامعه است و این دولت است که باید بتواند ضمن درک اهمیت و جایگاه کارآفرینی در رشد و توسعه همهجانبه کشور از سیاست انعطافپذیری در مواجهه با درخواستهای کارآفرینان استفاده کند. توجه به ماهیت اقتصاد تعاونی و همخوانی آن با ویژگیهای فعالیتهای کارآفرینانه و نقش این نوع از اقتصاد در جمعآوری و هدایت منابع خرد مالی جامعه و هدایت آنها به سمت و سوی سرمایهگذاری نیز یکی از عواملی است که اگر در سیاستها و برنامههای توسعهای دولت لحاظ شود، در رشد و شکوفایی کشور موثر خواهد بود.
ارسال نظر