قسمت شصتوهفتم
پروژهای به نام شادی
واقعیت انکارناپذیر درباره شادی این است که بدون اعتقاد به اینکه شما آدم شادی هستید، هیچگاه نخواهید توانست شاد شوید و شاد بمانید. خیلیها فقط چون فکر میکنند شاد هستند و به شاد بودن خود اعتقاد کامل دارند، به شادی میرسند حتی اگر برخی اسباب شاد بودن را در اختیار نداشته باشند. خیلیها مشاغل بسیار سخت و طاقتفرسایی دارند؛ اما درجه شادیشان نسبت به کسانی که مشاغل سبکتر و سادهتری را برعهده دارند، بیشتر است.
پس از مرحله اندیشیدن به شادی و اعتقاد پیدا کردن نسبت به آن، نوبت به ترکیب کردن آن با معنا و مفهوم زندگی و کار میرسد. یعنی همان کاری که در مورد یافتن گوهر درون رخ میدهد. شادی هنگامی که معنادار باشد، به همان احساس در انسان منتهی میشود که پس از شناختن گوهر درون و انجام مشاغلی مرتبط با گوهر و استعدادهای درونی به انسان دست میدهد و کار کردن را به یک فعالیت دوستداشتنی و لذت بخش تبدیل میکند، هرچند که نمیتواند تضمینی باشد برای اینکه شما همیشه در محل کارتان شاد باشید. حتی افرادی که با گوهر درونشان زندگی میکنند، نیز روزهای بد و ناشاد خواهند داشت و از دوستان و همکاران خود لطمه خواهند خورد. آنها نیز مثل سایر افراد اشتباه میکنند و دچار استرسهای کاری میشوند. با این حال، هر چه افراد بیشتر و عمیقتر در گوهر وجودشان فرو روند، بیشتر و عمیقتر شاد خواهند شد و در نتیجه از انجام هر کاری لذت خواهند برد و کارشان را به مثابه یک فرآیند لذت بخش به انجام خواهند رساند.
حال اگر به این نتیجه رسیدهاید که برای رسیدن به شادی در کار و لذت بردن از شغلی که در اختیار دارید باید پروژهای به نام شادی را برای خود به مرحله اجرا درآورید تا به شادی در کار بیشتری دست یابید، لازم است برای سوالات زیر پاسخهای دقیقی داشته باشید:
• احساس رفاه و شادی شما در حال حاضر چه تفاوتی با گذشته کرده است؟
• شادترین روزهای زندگیتان یا در محل کارتان چه روزهایی بوده است؟
• آیا احساس میکنید عمده وقت خود را صرف کاری میکنید که دارای هدف ارزشمند و واقعی برای خودتان و دیگران است؟
• نظرتان درباره موفقیت در زندگی یا کارتان چیست؟
• کدام عوامل برای شما در کارتان الهامبخش هستند؟
• اگر شغلهای مختلفی را تجربه کردهاید در کدام شغل احساس شادی بیشتری داشتهاید و چرا؟
• شما برای اجرای پروژه شادیتان چه کارهایی کردهاید یا میخواهید بکنید؟
alavitarjomeh@gmail.com
ارسال نظر