ترس چه کمکی به موفقیت کارآفرینان میکند؟
درحالی که شکستهای سریع و مداوم از ویژگیهای بارز هر کسبوکار نوپایی است اما هیچ کارآفرینی تمایل به تجربه آن ندارد. عدم موفقیت در طول زندگی به اشکال مختلفی قابلتجربه است، از جمله ورشکستگی بالقوه، از دست دادن مالکیت خانه، ناامیدی اجتماعی یا افرادی که معیشت خود را بهطور کامل از دست میدهند. با این حال، اغلب مطالعات بر شکستهایی که به طریقی مانع از کارآفرینی شدهاند، تمرکز داشتهاند.
مطالعات ما نشان از تصویری پویاتر دارد: ترس میتواند نقشی انگیزشی ایفا کند. ترس از شکست بهجای ممانعت از شکوفا شدن استعدادهای کارآفرینی افراد منجر به ایجاد انگیزشی پایدار برای کسب موفقیت میشود. مصاحبهای از ۶۵ کارآفرین در انگلیس و کانادا انجام شد. برخی از شرکتکنندگان در این مصاحبه کسبوکارهای خود را راهاندازی کرده بودند و گروهی دیگر در مراحل اولیه توسعه یک کسبوکار جدید بودند. هراس از شکست به عنوان یک واکنش شناختی و احساسی موقت به تهدید عدم موفقیت تعریف شد.
امنیت مالی، توانایی جذب سرمایهگذار، توانایی شخصی – اعتمادبهنفس، پتانسیل طرح ایده، تهدیدهای ناشی از اعتماد اجتماعی، قدرت اجرایی سرمایهگذار و هزینههای فرصت نشان میدهد همه ترسها برابر نیستند. منبع و ریشه ایجاد ترس اهمیت ویژهای دارد. پژوهشها نشان میدهد نگرانیهای مربوط به هزینههای فرصت، امنیت مالی شخص یا توان جذب سرمایه رابطه مثبتی با پشتکار کارآفرینان در دستیابی به اهدافشان دارد. وجود دغدغههای مالی – نظیر امنیت مالی شخصی یا ترس از امکان جذب حمایتهای مالی- تاثیرات مثبت مشابهی بر میزان پشتکار کارآفرینان دارد. در هر مورد، این منابع ترس به مهار کردن و ممانعت از رفتاری خاص منجر به افزایش تلاشهای فرد برای انجام آن رفتار خاص میشوند. در مقایسه، زمانی که کارآفرینان از پتانسیل اعتبار ایده خود یا توانایی شخصی خود برای جذب موفق سرمایه نگران هستند، تمایل به نگرشهای منفی و فعالیت کم بیشتر میشود. در چنین شرایطی فرآیند تصمیمگیری بهدلیل بررسی تمامی اطلاعات احتمالی سرعت کمتری به خود میگیرد و پیشگیری از اتخاذ تصمیمات نادرست مهمترین اولویت است. هراس از شکست میتواند ماهیت اهدافی را که کارآفرینان برای خود تعیین میکنند، تغییر دهد. هرجا ترس از شکست بزرگ باشد، احتمالا اهدافی سادهتر، قابل دستیابی یا اهداف بسیار غیرممکن انتخاب خواهند شد. در هر صورت، ترس باعث میشود که هدفگذاری شخص تحتتاثیر قرار گیرد. به نظر شما کارآفرینان چگونه میتوانند به ترس از شکست خود واکنش نشان دهند؟ تحقیقات ما به چهار استراتژی که کارآفرینان را قادر میسازد نسبت به تاثیرات مثبت هراس از شکست نگاهی مثبت داشته باشند، اشاره میکند:
۱. خود نظارتی و کنترل احساسات. هوش هیجانی شامل آگاهی از احساسات و توانایی کنترل نفوذ در اندیشه و رفتار خود است. برخی از کارآفرینان از توان انجام چنین کاری برخوردارند. «اگر در طول هفتهای خلقیات ضعیفی داشته باشم و به پروژههایم فکر کنم، فقط نکات منفی آنها را میبینم و به دلایل عدم موفقیت پروژه فکر میکنم. اخیرا به این نتیجه رسیدهام که چنین وضعیتی به مختصات پروژه ارتباطی ندارد، بلکه با شرایط روحی من در ارتباط مستقیم است».
۲. استراتژیهای حل مشکل. یکی از کارآفرینان اشاره میکند: «اضطراب به من کمک کرد تا به جزئیات جریان کسبوکار خود نگاهی دقیق داشته باشم و شکافهای موجود راشناسایی کنم». شناسایی فعالانه نقاط ضعف و پرداختن به آنها ابزاری قدرتمند برای کاهش هراس از شکست است.
واکنش پیشگیرانه به احساس هراس خود عاملی برای کاهش ترس است. اما تحقیقات ما نشان میدهد که چنین وضعیتی زمانی مهار میشود که احساس ترس از تردید نسبت به اعتبار ایده کسبوکار نشات گرفته باشد. در واقع اتخاذ رویکردی عملی در قبال تمایل به نادیده گرفتن مشکل اهمیتی ویژه دارد. البته باید بهیاد داشت ضعفها را نمیتوان به یکباره از میان برد، کمالگرایی برای هرکارآفرینی بهطور بالقوه خطرناک است.
۳. یادگیری. کارآفرینی اشاره میکند: «ترس مرا وادار به فعالیت بیشتر و بیشتر میکند، مرا وا میدارد تا مراقب تکتک اقداماتم باشم و باعث میشود به خود آموزش دهم تا در توسعه کسبوکار خود بهترین باشم». کارآفرینان معتقدند یکی از راههای غلبه بر احساس ترس، یادگیری و جست و جوی اطلاعات است.
یادگیری یک پادزهر قدرتمند برای هراس از شکست است و با تقویت تواناییهای یک فرد به کاهش تردیدهای او کمک میکند. اما عدم اطمینان مقولهای واقعی و باثبات است. عدم قطعیت و ابهام چالش اصلی کارآفرینی است. همیشه ناشناختههایی وجود دارد و بنابراین شناخت برای آگاهی از ندانستهها مهم است.
۴. در جستوجوی جلب حمایت و پشتیبانی. یکی از کارآفرینان میگوید: دسترسی به مشاورانی که بهطور مستقیم با موضوع کسبوکار شما ارتباط دارند، بسیار مهم و حائز اهمیت است. برای کارآفرینان که همواره با احساس ترس از شکست در جنگ هستند، مشاوران و شبکهها میتوانند منبع حیاتی اطمینان باشند. مشاوران و حمایتهای اجتماعی مفید هستند چراکه از سه استراتژی یادگیری، حل مساله و خودآگاهی پشتیبانی میکنند.کارآفرینان تازهکار اغلب از جوامع و شبکههای محلی برای دسترسی رسمی یا غیررسمی به مشاورانی که تجربه بیشتری دارند، استفاده میکنند. به این ترتیب آنها میآموزند که احساس عدماطمینان و نگرانی موضوعی شایع است و همچنین چه مسائلی نیاز به توجه بیشتر دارند و چه چالشهایی در طول زمان حل خواهند شد. تحقیقات نشان میدهد ترس از شکست مقولهای بسیار گسترده بوده و اثرات منفی و مثبت آن بر انگیزش، تصمیمگیری و رفتار غیرقابل انکار است. بنابراین درحالی که ترس حالتی طبیعی برای یک کارآفرین است، توانایی پیشبینی و مدیریت آن یک مهارت حیاتی است.
ارسال نظر