خطر بحران مالی پیش روی تامینکنندگان خرد
نسخهای برای دوام و مقاومت بیشتر شرکتها
اما یکی از بحرانهای کمتر قابل مشاهده در عمق زنجیرههای تامین، بیثبات شدن کسبوکارهای کوچک و متوسط است. (SME) که میتواند بروخامت اقتصاد جهان بیفزاید.
شرکتهای کوچک و متوسط اولین کسبوکارهایی هستند که تاثیر بحران مالی را احساس میکنند. اما وضعیت آنها با سیاست تنبیهی پرداخت که شرکتهای بزرگ بعد از بحران مالی سال 2008 در پیش گرفتند بدتر هم میشود. روشهایی از این دست در کنار بحران همهگیری جهانی تعداد بیشماری از تامینکنندگان کسبوکارهای کوچک را در حوزه سرمایه در گردش گرسنه نگه داشته و سایه تهدید موجی از شکست را بر سر آنها گسترده است. روشهایی برای جلوگیری از چنین پیامدهایی وجود دارد. دولتها باید از نیازهای شرکتهای کوچک و متوسط حمایت مالی بهعمل آورند و شرکتهای بزرگ میتوانند با شناسایی و حمایت از تامینکنندگان در خطر به آنها کمک کنند. شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند با روشهای دقیقتر در مدیریت سرمایه درگردش به خودشان کمک کنند و راهحلهای نوآورانه مالی زنجیره تامین شامل نسل جدید راهحلهای دیجیتال میتواند نقش مهمی در تامین منابع اعتباری برای شرکتهای کوچک و متوسط ایفا کنند. این راهحلها باید هر چه زودتر اجرایی شوند. اگر شرکتهای کوچک و متوسط بهطور دستهجمعی سقوط کنند، موج آن دامن شرکتهای بزرگ را نیز خواهد گرفت و این مساله میتواند سیستم مالی جهان را که از قبل تحت فشار همهگیری جهانی است به خطر بیندازد.
چرا شرکتهای کوچک و متوسط آسیبپذیرتر هستند؟
طی دهههای اخیر، شرکتها تلاش کردهاند با کاهش موجودی و بهینهسازی تولید در راستای افزایش کارآیی به سازمانهایی ناب تبدیل شوند. با این حال، این اقدامات باعث شکنندهتر شدن عملیات آنها شده است، بهعنوان مثال افزایش وابستگی آنها به یک پایگاه تامین که مقابل مشکلات آسیبپذیر است.
بحران مالی جهانی سال 2008-2007 این شکنندگی را عمیقتر کرد بهعنوان مثال طی این بحران بانکها تلاش کردند با عدم اعطای وام به شرکتهای کوچک و متوسط یا انجام آن با نرخهای بسیار بالا خود را کمتر در معرض ریسک اعتباری قرار دهند که این اقدام باعث کاهش اعتبار مالی شرکتهای کوچک و متوسط شد.
اقدامات خارقالعاده بانکهای مرکزی برای افزایش نقدینگی در سیستمهای مالی با خرید داراییهای مالی و کاهش نرخهای بهره تا نزدیک به صفر هم به شرکتهای کوچک و متوسط کمکی نکرد.
بهعنوان مثال، در اروپا نقدینگی با هزینه کم برای شرکتهای بزرگ در دسترس بود، اما برای شرکتهای کوچک و متوسط نبود، بیشتر بهدلیل معرفی ضوابط مالی سختگیرانهتر، مثل قوانین بازل، که بانکها را وادار میکرد وام به شرکتهای کوچک و متوسط را کاهش دهند (اکنون این کار پرریسکتر به حساب میآید) و نرخ بهره وام کسبوکارهای کوچک را افزایش دهند.
شرکتهای کوچک خود را از دو طرف تحت فشار میدیدند: یکی سیستم بانکی که کمتر مایل بودند به آنها وام بدهد و دیگری شرایط پرداخت طولانیتر از طرف مشتریان. شرکتها که نیاز مبرم به نقدینگی داشتند (بالاخص شرکتهای بزرگ) بهطور فزایندهای به تنها منبع پول نقد موجود روی آوردند: پرداختیهای خود.
در یک تحقیق منتشر نشده که ما از 800 تولیدکننده برتر اروپا در اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده طی بیش از 13 سال 2017 انجام دادهایم دریافتیم که شرکتهای بزرگ بهطور سیستماتیک شرایط پرداخت خود را به تامینکنندگان طولانیتر میکنند (یعنی مدت زمانی که طول میکشد تا آنها پول تامینکنندگان را پرداخت کنند) و این شرکتهای تامینکننده نیز همین کار را برای تامینکنندگان خود انجام میدهند.
متاسفانه، این چرخه در شرکتهای کوچک و متوسط متوقف میشود، چراکه آنها توان طولانیتر کردن پرداخت به تامینکنندگان خود را ندارند. در نتیجه شرکتهای کوچک و متوسط برای سالها هزینه این روشهای پرداخت تنبیهی را خودشان جذب میکردند فقط بهخاطر اینکه در کسبوکار باقی بمانند. طی دوره سالهای 2017-2004 شرکتها تعداد روزهای پرداخت بدهی خود را از 76 روز در اروپا و 59 روز در ایالاتمتحده بهترتیب به 83 و 69 روز افزایش دادند. شرکتهای کوچک و متوسط که اکنون بهخاطر شرایط پرداخت طولانیتر ضعیف شدهاند باید با چالش همهگیری ویروس کرونا نیز دستوپنجه نرم کنند. علاوهبر افت شدید تقاضا و تعطیلی اجباری ناشی از بیماری همهگیر، فاکتورهای بدهیهای معوقه پرداخت نمیشوند که این مساله باعث میشود موقعیت شرکتهای کوچک و متوسط حتی متزلزلتر از قبل شود.
راههایی برای جلوگیری از بحران جهانی
آیا میتوان از چنین پیامدهایی جلوگیری کرد؟ آیا دولتها و شرکتهای بزرگتر به کسبوکارهای کوچک کمک میکنند تا از این توفان عبور کنند، آنها را در وضعیت مالی قویتری قرار خواهند داد و خطر شکستهای سیستماتیک را برای آنها کمتر خواهند کرد؟ ما معتقدیم پاسخ به این پرسشها، بله است؛ چراکه دولتها و شرکتها اکنون نیز اقدام کردهاند. درمانهایی وجود دارند که میتوانند آنها را به کار گیرند.
تامین وجه نقدی که بسیار موردنیاز شرکتهای کوچک و متوسط است. دولتها باید اقدامات بیشتری برای تزریق پول نقد به سیستم مالی با ضمانت بازپرداخت انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که نقدینگی از شرکتهای بزرگ فراتر رفته و به دست شرکتهای کوچک و متوسط میرسد.
در ایالاتمتحده، برنامه حمایت از حقوق و دستمزد (PPP) در ایجاد حمایت مالی از شرکتهای کوچک و متوسط موثر بوده است. همچنین برنامههای دولتی برای افزایش نقدینگی وجود دارد. در اروپا، هم دولتهای ملی و هم اتحادیه با تمرکز خاص روی شرکتهای کوچک از کسبوکارها حمایت مالی میکنند. بیشتر این حمایتها بهصورت وامهایی هستند که با ضمانت ملی یا اروپایی پشتیبانی میشوند تا هزینه وامگیرنده را کاهش دهند. بیشتر کشورها مثل انگلستان و ایتالیا سعی میکنند معاملات زنجیره تامین را با ارائه ضمانتهای دولتی به جای بیمه اعتبار تجاری که بیش از حد گران تمام میشود، حمایت کنند. در ایالاتمتحده اداره کسبوکارهای کوچک برنامههای متعددی را ارائه میدهد، ازجمله برنامههایی که وامهای سریع و تسویه بدهی را عرضه میکنند.
با این وجود، تاثیرگذاری چنین اقداماتی به این مساله بستگی دارد که سیستمهای بانکی دیوانسالار تا چه اندازه میتوانند سریع و کارآمد این وجوه را به متقاضیان تحویل دهند.
پرورش تامینکنندگان. برنامههای کمکهای دولتی به تنهایی کافی نیستند. شرکتهای بزرگتر باید به تامینکنندگان خود که از لحاظ مالی در مضیقه هستند کمک کنند. مبنای چنین استراتژی این است که تامینکنندگان مهم شناسایی شده و در عبور از بحران جاری از آنها حمایت شود تا بتوانند عملیات خود را از سر گیرند. این کار میتواند با پرداخت زودتر از موعد، پرداخت برای سفارشهای آینده یا استفاده از برنامههای تامین مالی زنجیره تامین بهمنظور کاهش محدودیتهای اعتباری تامینکنندگان صورت پذیرد.
بهعنوان مثال گوچی (با مالکیت گروه کرینگ) که شبکه بزرگ تامینکنندگان صنایع کوچک ایتالیایی خود را پس از بحران 2008 زنده نگه داشت، در اواخر ماه می 2020 از تمدید این حمایت از تامینکنندگان خود خبر داد. اپراتور مخابراتی تلفن همراه فرانسوی تحتعنوان ایلیاد تصمیم گرفت به تامینکنندگان شرکتهای کوچک و متوسط خود که قبلا 60 روزه پرداخت میکرد، پرداخت نقدی داشته باشد تا نقدینگی فوری در اختیار آنها قرار دهد.
مدیریت فعال سرمایه در گردش. شرکتهای بزرگ باید تلاش مضاعفی به کار ببرند تا کارآیی مالی خود را با تمرکز بر کاهش تهاجمی هر سه مولفه سرمایه در گردش بهبود بخشند: موجودی، بدهیها و مطالبات. برای کاهش موجودی، شرکتها باید زنجیره تامین خود را بازدید کرده و نیازهای موجودی و زمان چرخه خود را کاهش دهند؛ یعنی زمانی که شرکت باید عملیات تولید و توزیع خود را تا نقطه فروش تامین بودجه کند. این امر مستلزم آن است که آنها زنجیرههای تامین خود را مجددا طراحی کنند (ازجمله جریانهای زنجیره تامین)، سطح موجودی را بهینه کنند، عملیات را سادهسازی و ارائه خدمات و محصولات را منطقی کنند.
انجام همه این کارها مستلزم صرف زمان است، اما به طور بالقوه روش سودمندتری است، چراکه بهینهسازی موجودی، یک روش بسیار کارآمد برای ارتقای موقعیت سرمایه در گردش یک شرکت است بدون اینکه بر سایر اعضای زنجیره تامین اثر منفی بگذارد. بیشتر شرکتها از قبل روشهای تهاجمی را برای کاهش مطالبات خود از طریق سیستم پاداش برای مشتریان یا طولانیتر کردن پرداختها به کار میگیرند، اما برای پرورش تامینکنندگان روشهای هوشمندانهتری مورد نیاز است. جالب است که تحقیقات ما نشان میدهند که هیچ تغییر معناداری در موجودی بعد از بحران مالی جهانی به وجود نیامده که نشان میدهد شرکتهای بزرگ عمدتا وابسته به طولانیتر کردن پرداختها و دریافت سریعتر مطالبات بودهاند تا سرمایه در گردش را کاهش دهند و وابستگی آنها به بهبود عملیات و تولید کمتر بوده است. این یافته نشان میدهد که شرکتها فرصت آزاد کردن سرمایه در گردش خود را از طریق بهینهسازی موجودی کالا یا طراحی مجدد زنجیره تامین از دست دادهاند.
راهحلهای تامین مالی زنجیره تامین. چند روش برای به تعادل رساندن روابط بین شرکتها در یک زنجیره تامین وجود دارد تا دسترسی به اعتبار برای بازیگران ضعیفتر فراهم شود، بالاخص شرکتهای کوچک و متوسط. یکی از این روشها، فاکتوربندی معکوس است، به این روش که خریداران بزرگ و بااعتبار ترتیبی میدهند تا موسسات مالی آنها مطالبات تامینکنندگانشان را خریداری کنند. این موسسه مالی میتواند فورا به تامین کننده پرداخت کند (تخفیف کمتر براساس رتبه اعتباری خریدار) در حالی که خریدار براساس شرایط پرداخت معمول به بانک پرداخت میکند. این راهحل دارای تنوع بسیار زیادی است، اما مزیت اصلی آن استفاده از اعتبار گروه با نرخ بهتر و ارائه اعتبار با نرخ جذابتر به شرکتهای کوچک و متوسط است. بسیاری از شرکتهای بزرگ ازجمله زیمنس آمریکای شمالی و P&G این روشها را از زمان رکود بزرگ در پیش گرفتهاند و آنها را در پاسخ به بحران بیماری همهگیری کنونی گسترش دادهاند.
در اینجا به ذکر استراتژیهای مالی دیگری میپردازیم که شرکتهای بزرگ میتوانند در جهت کمک به تامینکنندگان خود که با سختی و مشکلات دست و پنجه نرم میکنند یا تامینکنندگان کوچکتر به کار گیرند.
بهرهبرداری از دادههای بهتر. با حجم زیاد و منابع وسیع اطلاعات که اکنون در دسترس است، شرکتهای بزرگ باید از این منابع برای ارزیابی بهتر سلامت و تداوم حیات تامینکنندگان بهره گیرند، سپس به آنها کمک کنند. به عنوان مثال گوچی، دادههای عملیاتی مبسوطی را درباره تامینکنندگان به بانکها ارائه میدهد که بانکها را قادر میسازد تا اعتبار دقیق تامینکنندگان را مورد ارزیابی قرار دهند. گروه لوکس OTB (صاحب برند دیزل و چند برند دیگر) فاکتوربندی معکوس (Reverse factoring) را به تامینکنندگانی ارائه میدهد که نیازهای کیفی و مسوولیتپذیری را برآورده میکنند. پوما (کفش و لباس ورزشی) و ییمکی
(مد لباس زنانه) در ارزیابی تامینکنندگان خود در زمان انتخاب آنها برای قرار دادنشان در برنامههای مالی خود از ارزیابی پایداری و مسوولیت اجتماعی شرکتی (CSR) استفاده میکنند.
اهرم راهحلهای دیجیتال. شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند خود به تنهایی یا در همکاری با شرکتهای بزرگتر از راهحلهای زنجیره تامین دیجیتال بهره ببرند. شرکتهای نوپای فینتک و سایر شرکتها و اشخاص از هوش مصنوعی و الگوریتمهای پیشرفته امتیازدهی برای ارزیابی اعتبار مطالبات برای ارائه پرداخت فوری به تامینکنندگان استفاده میکنند.
بهکارگیری راهحلهای جدید. گذشته از گزینههای سنتی تامین مالی، مانند فاکتوربندی معکوس، راههای جایگزین بسیاری وجود دارد که بهکارگیری آنها مزایای مشابهی را به دست میدهند: دسترسی آماده به نقدینگی، تقسیم ریسک بین شرکای زنجیره تامین و بهینهسازی استفاده از سرمایه در گردش. این راهحلها شامل تخفیف پویا (خریداران در ازای تخفیف پیشنهاد پرداخت زودهنگام میدهند)، دارایی موجودی کالا (وام با موجودی به عنوان وثیقه)، اعتبار مالی سفارش خرید (وام با پشتوانه سفارش خرید) و تجارت فاکتور (بسترهای فروش مطالبات) هستند. شرکتهای فورد، فولادسازی Feralpi و سازنده کشتیهای تفریحی Fincanteri برخی از شرکتهایی هستند که این روشها را به کار میگیرند.
زمان عمل
امروزه شرکتها در تلاش هستند تا زنده بمانند تا زمانی که سفارشها مانند قبل شوند و کسب و کار رونق یابد. این چالشها نیاز به نقدینگی در کل زنجیره تامین دارند. روشهایی که تشریح شد به شرکتهای بزرگ و زنجیره تامین آنها کمک میکند تا مقاومتر شوند.