شرکتی که کارکنانش واقعا به آن وفادارند
سال ۱۹۹۳ یک مرد در واشنگتن مدعی شد یک سوزن سرنگ را در یکی از قوطیهای پپسی پیدا کرده است.در هفتههای بعد از علنی شدن این ادعا موجی از ادعاهای مشابه مبنی بر پیدا شدن اشیایی مانند پیچ، ساچمه، سوزن شکسته خیاطی و شیشه شکسته در قوطیهای پپسی در سراسر آمریکا مطرح شد که موجب شد تا اعتبار و آبروی شرکت پپسی نزد مشتریان تا حد زیادی خدشهدار شود و اگر حمایت همهجانبه و جانانه کارکنان شرکت پپسی نبود، این شرکت به احتمال زیاد سقوط میکرد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران، در واقع یکی از دلایل اصلی پابرجا ماندن شرکت پپسی، فرهنگ سازمانی حاکم بر این شرکت بود که بر مبنای تلاش حداکثری مدیران برای جلب و تقویت وفاداری کارکنان از دههها پیش شکل گرفته بود.در واقع در شرکت پپسی جایگاه خاص و بسیار بالایی برای کارگران فعال در خط تولید و همچنین کارکنان بخش اداری شرکت در نظر گرفته شده است که آنها را از نظر منزلت و اعتبار در سطح مدیریت پپسی قرار میدهد و در نتیجه به ندرت پیش میآید که احساس تضاد طبقاتی در درون شرکت پپسی وجود داشته باشد. عملکرد بخش منابع انسانی شرکت پپسی در برخورد با کارکنان و تمایز قائل نشدن بین کارکنان و مدیران در بسیاری از حوزهها موجب شده تا این شرکت یکی از بالاترین درجات وفاداری سازمانی و رضایت شغلی را در میان تمام شرکتهای آمریکایی در دهههای اخیر به خود اختصاص دهد و همه این موفقیتها را مرهون فرهنگ سازمانی خاصی است که در پپسی جریان دارد و در آن ارزش و جایگاه یک کارگر یا کارمند یا مدیر بر اساس میزان وفاداری اش به ارزشها و اهداف پپسی تعیین میشود و نه بر اساس مقام و منصب یا سابقه کاری اش در شرکت.
به عبارت بهتر، فرهنگ شرکتی پپسی به گونهای شکل گرفته که با تقویت حس اعتماد و شفافیت حداکثری در تمام ارکان شرکت تمام اجزای شرکت خود را در یک رده و به مانند اعضای یک بدن میبینند و همانطور که تمام اعضای بدن به هم اعتماد دارند و کار همدیگر را تکمیل میکنند در شرکت پپسی نیز همین احساس مکمل بودن برای دیگران و وفاداری حداکثری به شرکت موجب شده تا این شرکت بتواند در میدان سخت و پرفراز و نشیب رقابت در حوزه نوشیدنیها باقی بماند و به بازیگری بزرگ و نامدار در این عرصه تبدیل شود.