از سرمایه انسانی تا «پتانسیل انسانی» آینده مشارکت و یادگیری
سازمانها باید به گونهای طراحی شوند که خود را با تغییرات پیوسته سازگار سازند و همزمان با تغییر رشد کنند. یعنی امکان یادگیری و توسعه دائمی را فراهم آورند. چنین مدلی، دلبستگی و مشارکت کارکنان را در پی دارد و سازمانی ایجاد میکند که میتواند در دریایی همواره متلاطم، شکوفا شود.
این رویکرد پویا به کار، اصطلاح «سرمایه انسانی» را زیر سوال میبرد. اصطلاحی که به یک مدل ثابت برای چگونگی تناسب افراد با پستها و سازمانها اشاره دارد. با جایگزینی آن اصطلاح کهنه با عبارت «پتانسیل انسانی»، تمرکز خود را از بیشینهسازی کارآیی به حداکثر ساختن پتانسیل تغییر میدهیم.
کار را بر اساس نتایج سازماندهی کنید و نه زمان
این باور که ساعات کار بیشتر به معنای بهرهوری بیشتر است هنوز هم بر فرهنگ کار سایه افکنده است. تحقیقات نشان میدهد تعداد ساعات کار لزوما به بهرهوری ارتباط ندارد، ولی بسیاری از سازمانها هنوز هم از کارکنانشان انتظار دارند که بیشتر از زمان متعارف سرکار باشند. با وجود تمام کارهای بزرگی که کارکنان دورکار در دوران همهگیری کرونا انجام دادهاند، بسیاری از مدیران عامل هنوز به ساعات کار شناور اعتقاد ندارند و خواهان بازگشت کارکنان به محل کار هستند.
الکس سوجونگ کیم پانگ، پژوهشگر دانشگاه استنفورد بیش از ۱۰۰ شرکت در سراسر جهان را بررسی کرده و دریافته است که کوتاه شدن روزهای کاری یا هفتهها، بر بهرهوری تاثیرمنفی ندارد. او حتی برای اثبات یافتههای خود در مقالهای در نشریه وال استریت ژورنال میگوید «کاهش ساعات کار اگر به درستی انجام شود، میتواند به پیشرفت شرکتها کمک کند».
کارکنان خواهان انعطافپذیری و کار در شرکتهایی هستند که به جای تعداد ساعات کار در شرکت، بیشتر به مشارکتشان اهمیت داده شود. برخی از شرکتها نیز به تازگی به استفاده از روش «اهداف و نتایج کلیدی (OKRs)» روی آوردهاند تا به همه اعضایشان دید روشنی از اهداف و چگونگی تاثیرگذاری تلاشهای همگانی را نشان دهند. تمرکز بر نتایج به جای تعداد ساعات کار، طرز فکری است که مدیریت زمان را بهبود میبخشد، انگیزه را افزایش میدهد و روحیه را بالا میبرد.
پتانسیل و تخصص کارکنان را بهطور همسان درک کرده و مورد قدردانی قرار دهید
اگر به مشارکت کارکنان اهمیت داده شود، کلا در کار شادتر هستند و شرکتها نیز عملکرد بهتری دارند. به گفته مدیر عامل شرکت وی پروموت در مصاحبه با نشریه وال استریت ژورنال، «اگر مکانی بسازیم که کارکنان بخواهند حرفهشان را در آن رشد دهند، قطعا موفق خواهیم شد و مشتریانمان هم موفقیتی دائمی خواهند داشت».
محیط سازمانهای موفق، پر از افرادی است که از به اشتراک گذاردن مهارتها و تخصص خود با دیگران لذت میبرند. این وضعیت به کارکنان امکان میدهد که مهارتهای تازهای بیاموزند و از تواناییهای منحصر به فرد یکایکشان قدردانی شود. ارائه فرصتهای یادگیری رسمی و غیر رسمی به ایجاد محیط کار پویا کمک میکند. محیطهایی که کارکنانشان میدانند که سازمان برای رشد و موفقیتشان سرمایهگذاری کرده است.
افرادی را استخدام کنید که واقعا به کار اهمیت میدهند
هنگامی که کارکنان با اشتیاق واقعی کاری را انجام دهند، سرزنده میمانند. اگرچه میزان شور و اشتیاق قابل سنجش نیست، ولی از ارزشمندترین ویژگیهایی است که هر کارمند میتواند داشته باشد. اشتیاق را نمیتوان به دیگران آموخت. اشتیاق یا وجود دارد یا ندارد و این عنصر مهم شاید نادیده گرفتهشدهترین ویژگی تناسب شغلی باشد.
اگر کارکنان به کارشان احساس اشتیاق کنند، در پی فرصتهایی برای یادگیری هستند. این افراد باانگیزه میخواهند در صدر متخصصان رشته خود قرار گیرند و کارهای پیشرفتهای را که برایشان مهم است انجام دهند.
محیطهای مشارکتی ایجاد کنید تا افراد سبب رشد یکدیگر شوند
همکاری ابزاری قدرتمند است که توسعه و یادگیری فردی و سازمانی را هدایت میکند. همکاری کانال ارتباطات جدیدی ایجاد میکند و به کارکنان کمک میکند تا از یکدیگر یاد بگیرند. به دلیل پتانسیل ایجاد تحول درهمکاری موثر، روشهایی مانند روش چابک در سطح گستردهای پذیرفته شدهاند.
برای ایجاد محیطی واقعا مشارکتی، به چارچوبی نیاز است که اشتراک دیدگاههای مختلف را تقویت کند، حل خلاقانه مشکلات را تشویق کند و نقاط قوت منحصر به فرد هر شخص را بهطور کامل به کار گیرد. ایجاد فضایی برای درخشش افراد بسیار مهم است، ولی کمک مستقیم عملکردهای فردی به تیم هم به همان اندازه اهمیت دارد.
میدانیم که کارکنان قلب همه سازمانهای موفق را تشکیل میدهند. اما ایجاد چارچوب سازمانی مناسب برای دنیای پرشتاب امروزی، مستلزم استراتژیهای متفکرانه، هدفمند و مهمتر از همه، زیر سوال بردن مفروضات دیرینه است. فقط به دلیل آنکه کاری از دیرباز به شیوهای خاص انجام شده، به این معنی نیست که اتخاذ آن شیوه هنوز رویکرد درستی باشد. هر سازمان با سازمان دیگر متفاوت است. بنابراین باید سعی شود که از رویکردهای یکپارچه پرهیز شود. هوشمندانه بیازمایید، به دستاوردهای خود و تیمتان توجه کنید و مدل سازمانی پدید آورید که برای شرکتتان بسیار خوب عمل کند.