چطور به همکارانی که بهندرت میبینم اعتماد کنم؟
ناگهان جرقهای در ذهنش زده شد. یادش آمد چند هفته پیش، ایمیلی به همه اعضای شرکت زده شده بود که از راهاندازی پلتفرم رسانه اجتماعی داخلی شرکت خبر میداد. در این ایمیل توضیح داده شده بود که هدف این پلتفرم، افزایش به اشتراکگذاری دانش بین کارکنانی است که از نظر جغرافیایی پراکنده هستند. خطی در بالای لینک ثبت نام نوشته بود: «کارکرد آن مثل فیسبوک است.» تارا در خارج از محیط کار، با فیسبوک آشنایی داشت ، بنابراین ایمیل را باز کرد و ظرف چند دقیقه ثبت نام کرد.
خیلی زود خودش را در حال گشتن بین عکسهایی که همکاران از حیوانات خانگی خود گذاشته بودند و بحثهایی درباره کوه رفتن، یافت. تارا میدید که افراد به معنای واقعی فعالیت اجتماعی داشتند. سپس پستی درباره شنا کردن توجه او را جلب کرد. او که خودش از علاقهمندان به شنا بود، از اینکه نکته مشترکی با یکی دیگر از مهندسان نرمافزار در این پلتفرم پیدا کرده بود، به وجد آمد. اسم این مهندس «ماریسول» بود و عکس پروفایلش زنی با موهای قهوهای و در میانه ۳۰ سالگی را نشان میداد. یک مهندس دیگر که مثل تارا به تازگی استخدام شده بود، از ماریسول درباره مسالهای در برنامهنویسی کمک خواسته بود و او مشتاقانه و واضح راهنماییاش کرده بود. تارا نفس راحتی کشید. با اینکه هیچ وقت ماریسول را ندیده بود، کاملا حس میکرد میتواند به او اطمینان کند، بدون اینکه از طرد شدن یا سرزنش شدن بترسد همین کار را کرد.
به عبارت ساده، تارا تصمیم گرفت به ماریسول اطمینان کند. دانشمندان علوم اجتماعی، اعتماد را میزان اطمینان کردن ما به کسی و تمایل به اقدام کردن ما بر اساس گفتار، عملکرد و تصمیمگیریهای او تعریف میکنند. به عبارت دیگر، ما به افراد اعتماد میکنیم، اگر آنچه آنها میگویند، انجام میدهند و تصمیم میگیرند، القاکننده اطمینان باشد.
اعتماد اتفاقی نیست؟
وقتی همه افراد در یک ساختمان اداری با هم کار میکنند، حتی اگر کنار هم ننشسته باشند، ایجاد اعتماد بین همکاران به راحتی آب خوردن است. شکلگیری صحبتهای عادی بین همکارانی که در واحدهای مختلف یک سازمان یا در تیمهای مختلف کار میکنند، طبیعی است. ما همه نوع جزئیات شخصی و حرفهای را درباره اینکه آنها که هستند و چه رفتاری دارند، جمعآوری میکنیم و این باعث میشود جریان شکلگیری اعتماد بین ما آسانتر شود. این فرآیند را اعتماد آفرینی مینامم و همان چیزی است که به طور متداول میشناسیم.
اما همکاران دورکار که بهندرت همدیگر را میبینند – اگر اصلا ببینند – چطور تشخیص دهند که دیگران قابل اعتمادند؟ همکارانی که کنار هم هستند، معمولا از طریق تعاملات ملموس و تکرار شده در طول زمان و در فضاهای مشترک، اعتمادآفرینی میکنند. اما این کار در تیمهای دورکار که تعاملات فردی و نشانههای اجتماعی در آنها کمتر است، سخت میشود. در این شرایط، برای روابط طولانی مدتی که با دورکاری در دورههای زمانی بلندمدت آزمایش میشوند، چه اتفاق میافتد؟ این از جمله سوالاتی است که کووید- ۱۹ ما را با آن مواجه کرد، آن هم در زمانی که خیلیها همچنان در دفاتر خانگی خود، زمان بیشتری را در تنهایی و به دور از تعاملات روزمره و غیررسمی که باعث اعتمادآفرینی میشود، میگذرانند. وقتی نمیتوانید ژستها، زبان بدن و تغییرات صورت افراد را در جلسات رو در رو از نزدیک ببینید، چطور میتوانید به آنها اعتماد کنید؟ وقتی از نظر جغرافیایی با هم فاصله دارید، چطور اعتمادآفرینی میکنید؟ وقتی همه ما برای انجام کارهایمان بر ابزارهای ارتباطی دیجیتال تکیه کردهایم، چگونه میتوانیم اعتماد کردن را در همکارانمان تشخیص دهیم؟ چطور با اعضای جدید تیم، ارتباطات جدید برقرار کنیم؟
به علاوه، اعتماد یک موضوع شکننده است. در بیشتر محیطهای کاری، وقتی همکاران مسوولیتهای خود را به خوبی انجام نمیدهند، به خوبی اطلاعات نمیدهند یا گروههای خودی و غیرخودی تشکیل میدهند، اعتمادها از بین میرود. مدیرانی که با برخی کارکنان رفتار بهتری دارند یا دست به تعدیل نیروی ناگهانی و غیرضروری میزنند، احتمالا اعتماد خود را به بقیه از دست دادهاند. کارکنانی که دائما در انجام کارهای خود به بهترین شکل شکست میخورند، اعتماد سرپرستها و همکاران خود را از دست میدهند. مشکل این است اعتماد وقتی یک بار از بین میرود، بازیابی آن مشکل است.
با اینکه ممکن است فکر کنید اعتماد یک تجربه دو دویی است که برای همه یکسان است، اما دانشمندان علوم اجتماعی که درباره اعتماد در محیط کار مطالعه کردهاند، آن را ظریف و پیچیده تفسیر میکنند. ممکن است اعتماد را مثل یک پالت با رنگهای مختلف در نظر بگیرید که در شرایط مختلف به کار میرود.
دانشمندان علوم اجتماعی، نوع اعتمادی که تارا به ماریسول نشان داد را «اعتماد قابل قبول» مینامند که یک ویژگی ضروری برای تیمهای کاری دورکار است. علاوه بر اعتماد قابل قبولی که تارا برای دسترسی به همکاری که در پلتفرم شبکه اجتماعی شرکت احساس کرده بود، دانشمندان نوع دیگری از اعتماد را «اعتماد سریع» نامیدهاند. در قسمتهای آینده به تفصیل به این موضوع و انواع اعتماد میپردازیم.