بازاریابی موفق و اصولی برند شما کدام است؟
آنچه بیان شد مشکل شرکتهای کوچک نیست بلکه در برخی از شرکتهای نامی نیز این معضل وجود دارد و به جای استدلالهای دانشی، تفکر مدیر ارشد سایه بر تمام تصمیمات خواهد افکند و درنتیجه بودجهای که بهاین امر اختصاص مییابد «نفله» میشود.
در رابطه با تصمیمگیری درباره نحوه اجرای تبلیغات باید متذکر شد که امروزه بازاریابی و تبلیغات دیجیتال در مقایسه با انواع دیگر مقرون به صرفه است و به همین دلیل سیر روی آوردن شرکتها و تولیدکنندگان به اینگونه تبلیغات، صعودی با شیبی تند است، چون تبلیغات کلیکی، وابسته (افیلیت)، بنری و... در فضای آنلاین عموما از هزینههای معقولی برخوردارند.
منتها آنچه در تمام فضاها میتواند بیشترین بازخورد را ایجاد کند استفاده از محتوایی تاثیرگذار است. این محتوا میتواند یک نوشته، تصویر یا ویدئو باشد حتی میتواند یک سوال جذاب و چالشی باشد که روی یک بیلبورد یا صفحه نمایش گوشی یا یک بنر در گوشه وبسایت خبری یا یک لایت باکس در گوشه خیابان به نمایش درمیآید.
اگر محتوا صحیح و خاص انتخاب شود قطعا میتواند انتشار ویروسی یافته و مجموعه را به سرمنزل مقصود برساند، چرا که این انتشار مساوی است با انتشار برند.
(متاسفانه محتوای خلاقانه و جذاب به ندرت دیده میشود بهطوری که بعضا سناریوی تبلیغاتی را که اجرا و منتشر میشود میتوان در حد توهین به فهم و آگاهی مخاطب درنظر گرفت.)
بهطور کلی نکته حائز اهمیت توجه به ظرافتهای خاص در انواع و اقسام تبلیغات است که همواره باید لحاظ شود.
سوال: آیا مورد هدف مجدد قرار دادن مشتری برای بارهای بیشمار و نمایش سایر محصولات یک برند به تعداد نامتناهی به یک کاربر فضای مجازی در دفعات پیاپی نشان از دقت است یا باعث عکسالعمل منفی کاربر پیشین میشود؟
وظیفه این تبلیغات ایجاد ثبات و استحکام برند در ذهن مخاطب است.
درست است که بگوییم یادآوری برند احتمال خرید را بالا میبرد و میتواند باعث وفاداری مشتری شود منتها یادآوری برند (brand recall) باید تعریف مشخصی داشته باشد تا به مزاحمت برند (brand harassment) در فضای مجازی منجر نشود.
مد نظر داشته باشید که بهطور اصولی کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید با نظارت و همفکری متخصص بازاریابی اقدام به بستن یک پکیج تبلیغات در فضای مجازی کند تا تمامی نکات به نفع برند و کمپانی خاتمه یابد، شاید در این مقوله شخصیسازی محتوا و استفاده از اُمنی چنل مارکتینگ یا بازاریابی همه کاناله (omni channel) بهترین پاسخ را بدهد. برای این امر نیاز است اطلاعات تیم بازاریابی از مشتریان بالفعل و بالقوه بسیاربالا باشد و بتوانند یک تجربه کاربری یکپارچه برای کاربر ایجاد کنند و در هر نقطه تماس کاربر، پیام مطلوب و مربوط به همان درگاه ارتباطی را به او بدهند.
امنی چنل مارکتینگ پیشنهاد خوبی است که توضیحات مفصل آن در این نوشتار نمیگنجد.
دیجیتال مارکتینگ و استفاده از فضاهای آنلاین برای استارتآپها و تجارتهای نوپا به عنوان نخستین انتخاب، مناسب است، آنها میتوانند به یاری فناوریهای جدید در این فضا و در کنار کسب و کارهای بزرگ و متوسط به نمایش برند و سرویسهای خود بپردازند.
بازاریابی موفق و اصولی در دنیای امروز به تلفیق شیوههای سنتی و مدرن میپردازد؛ از استرا بورد تا فضای اینستاگرام، از ایمیل تا سمپلینگ محصول، از اصول مدیریت ارتباط با مشتری تا رسیدگی به شکایات و دریافت صدای مشتری، از انجام بازاریابی چریکی تا ارائه خدمات مهیج و شگفتانگیز و حتی حضور در بنگاههای خیریه و رویدادها همه و همه را در نظر میگیرد و همچنان تاکید بر ارتباطات بازاریابی یکپارچه دارد.
شاید بتوان گفت اهمیت و تاثیر رتبه سئو یک کمپانی کمتر از کیفیت خدمات و قیمتگذاری محصولاتش نیست.
نوشتن نظرات مثبت و منفی کاربران از دریافت خدمات یا محصولات (REVIEW) در فضای مجازی، به راحتی میتواند روی تصمیمات آتی مشتریان تاثیر بگذارد لذا پرواضح است که چرا میگوییم ارتباطات یکپارچه بازاریابی شامل تایید گروهی کاربران (SOCIAL CONFERMATION) مهم است.
جالب آنکه استفاده از تکنولوژی دیجیتال و سهبعدی روی بیلبوردهای شهری بهشدت در حال گسترش است یعنی فناوری دیجیتال در خدمت تبلیغات به اصطلاح آفلاین قرار گرفته است تا تبلیغات مذکور به بهترین و خیرهکنندهترین حالت ممکن به صورت محیطی اجرا شود.
طراحی و اجرای تصاویر براساس سناریوی تهیه شده آنگونه است که بین واقعیت و تصاویر ساختگی روی بیلبوردها نمیتوان تمایزی قائل شد.
متخصصان در نسل جدید بازاریابی کاری بس دشوار بر عهده دارند، با وجود مشتریهای هوشمند، در انبوه فضاهای موازی و تودرتوی اطلاعاتی باید با رقبا دست و پنجه نرم کنند.
پیش از این مارکتینگ را جنگ بر سر تسخیر ذهن مخاطب میخواندند ولی امروز باید این تعریف تغییر کند و شاید تسخیر صرفا یک سلول از ذهن مخاطب موفقیت در مارکتینگ خواهد بود.