انقلابی در حوزه سفر در جریان است

 بخش نخست،

برایان چسکی، مدیرعامل Airbnb است: شرکتی که میان مسافران و افرادی که می‌خواهند خانه خود را اجاره دهند، پلی ارتباطی می‌‌زند. اگر مسافر باشید و جایی برای اقامت نداشته باشید، کافی است به سایت یا اپلیکیشن Airbnb بروید. در این سایت، لیست بلندبالایی از مکان‌‌هایی وجود دارد که می‌توانید کرایه کنید. از سوی دیگر، اگر خانه یا کلبه یا ویلایی دارید که می‌خواهید کل یا بخشی از آن را به مسافران اجاره دهید، می‌توانید به عنوان میزبان در این وب‌سایت ثبت‌نام کنید. این شرکت سال ۲۰۰۸ توسط چسکی و دو تن از شرکایش تاسیس شد. Airbnb در واقع متشکل از یک تیم و متمرکز بر یک محصول است و هنوز هم روی انگشتان چسکی می‌‌چرخد. این شرکت که حالا در آستانه ۱۴ سالگی است، با سایر شرکت‌‌های بزرگ که ده‌ها مقام مسوول و شعبه مختلف در اقصی نقاط جهان دارند، خیلی فرق دارد. رابطه Airbnb با شهرها همزمان با سیر تکاملی حوزه توریسم، تغییر می‌یابد.Airbnb  در ابتدای تولدش با چالش‌‌های فراوانی به ویژه از سوی قانون‌‌گذاران مواجه بود، اما پس از آنکه روی روال افتاد و به دنبال تحولات بحران کرونا، حالا وارد یک فاز بالغ‌‌تر شده. چسکی در مصاحبه‌‌ای بلندبالا با The Verge توضیح داده که چطور یک استارت‌آپ شلم شوربا را به یک شرکت سهامی عام تبدیل کرده است. بخش نخست از این گفت‌وگو را با هم می‌‌خوانیم.

   

 تقریبا یک‌سال از عمومی شدن شرکت شما می‌‌گذرد. محصولاتی معرفی کرده‌‌ای و یک پاندمی را هم پشت سر گذاشته‌‌ای که آثارش هنوز هم هست. تو مالک شرکت مسافرتی‌ هستی که مالک هیچ هتلی نیست. همان‌طور که اوبر، مالک تاکسی‌‌هایش نیست. بگو پاندمی چه تاثیراتی روی شرکت گذاشته و چه واکنشی به آنها نشان دادید؟

اوایل سال ۲۰۲۰ بود. من از سفر برمی‌‌گشتم و با خودم فکر می‌کردم که زندگی قرار است مثل همیشه باشد. خبر نداشتیم که زندگی‌‌های‌مان زیر و رو خواهد شد. اواخر ژانویه دیدیم که تنها در چند هفته، بیزینس‌مان در چین ۸۰ درصد افت کرده. من تا آن زمان، هیچ کاهشی بیشتر از ۵درصد ندیده بودم. با خودم گفتم«ای وای! اگر این مریضی از چین به سایر جاها سرایت کند، بیچاره می‌‌شویم.» روح‌مان خبر نداشت که در کمتر از چند هفته، کووید‌-۱۹ به اروپا و بعد به آمریکا خواهد رسید. تا ماه مارس، بخش اعظمی از کارمان کاملا متوقف شد. مثل اینکه با یک تریلی هجده چرخ با سرعت در حرکت باشی و ناگهان پایت را روی ترمز بگذاری. خیلی‌‌ها می‌‌پرسیدند: «آیا اصلا Airbnb‌ای وجود خواهد داشت؟ آیا برایان چسکی می‌تواند شرکتش را نجات دهد؟» اینها تیترهایی بودند که هر روز می‌دیدم. مردم فکر می‌کردند ما بیشتر از هتل‌‌ها، آسیب خواهیم دید. چون ما یک شرکت با قدمت صد ساله نبودیم. اما پس از مدتی، قوی‌تر از قبل به میدان رقابت برگشتیم. چه توضیحی برایش وجود دارد؟ دلیلش این است که ما یک مدل تطبیق‌‌پذیر داریم. ما میلیون‌ها خانه داریم. طیف وسیعی از مکان‌ها، از اتاق خواب‌‌های کوچک گرفته تا خانه‌های درختی و ویلاهای بزرگ در نقاط مختلف جهان. ما تقریبا در همه کشورهای جهان حضور داریم. با قیمت‌‌هایی از شبی ۲۰ دلار گرفته تا هزاران دلار و می‌توانید برای مدتی طولانی در محل مورد نظرتان اقامت کنید. در یک هتل، اگر بیش از یک هفته اقامت کنید، قیمت به‌شدت افزایش می‌یابد. کمتر شرکتی است که چنین امکانی را برای مسافران ایجاد کند، هم مسافران تنها و هم خانواده‌ها. ما تشکیل شده از جوامع هستیم و جوامع ذاتا تطبیق‌‌پذیرند. درست مثل طبیعت. ما توانستیم با تغییر الگوهای سفر، تطبیق پیدا کنیم و در این رابطه از سایر شرکت‌‌های این صنعت جلوتریم. دلیل موفقیت ما همین بود.انقلابی در حوزه سفر در جریان است  که موفقیت ما را توضیح می‌دهد.

 آیا Airbnb یک محصول نرم‌‌افزاری است؟

بخشی از محصول ما همین است. اما ما یک شرکت نرم‌‌افزار مثل گوگل یا فیس‌بوک نیستیم چون آنها تنها چیزی که ارائه می‌کنند، همان نرم‌‌افزارشان است. شرکت ما در وهله اول یک شرکت نرم‌‌افزار است اما محصول ما، نرم‌‌افزار نیست. محصول چیزی است که بابتش پول پرداخت کنی و محصول شرکت ما، خانه‌ها، تجربه و جوامع هستند. اپلیکیشن ما فقط دروازه‌‌ای به اینهاست.

 پس خودتان را یک شرکت تکنولوژی می‌‌دانید؟

قطعا. شرکت تکنولوژی تعاریف متعددی دارد. اما به نظر من این شرکت‌‌ها دو ویژگی اصلی دارند: مقیاس‌‌پذیری نامحدود و بهای تمام‌‌شده نهایی پایین. شرکت ما هم بهای تمام‌‌شده پایینی دارد. اگر به سود قبل از بهره و مالیات ما نگاه کنید، می‌‌بینید که دارد به ۵۰درصد می‌‌رسد. پس از این نظر، Airbnb  یک شرکت تکنولوژی است. وقتی یک سرمایه‌‌گذار، برای شرکتی ارزش می‌‌گذارد، معمولا به این نگاه می‌کند که شرکت تا چه حد بزرگ و چقدر سودده خواهد شد. این نیازمند همان دو ویژگی است، یعنی مقیاس‌‌پذیری نامحدود و بهای تمام‌‌شده کم. از این نظر، Airbnb  قطعا شرکت تکنولوژی‌‌ای مثل اینتل نیست. البته تکنولوژی هم چندین لایه دارد. شرکت‌‌های تولیدکننده تراشه مثل اینتل، سازنده دستگاه‌ها مثل اپل، تولیدکنندگان سیستم عامل مثل اندروید. و سپس لایه اپلیکیشن است.Airbnb  در این لایه است. اما خیلی چیزها فراتر از اپلیکیشن هستند. تجربه در Airbnb  قطعا سه‌‌بعدی است. محدود به دنیای مجازی نیست. دنیای واقعی، پیچیدگی‌‌های بسیاری ایجاد می‌کند. خوبی‌‌اش این است که ما یک جامعه هستیم و جامعه ذاتا مقیاس‌‌پذیر است. به همین خاطر است که سرمایه‌‌گذاران، Airbnb  را دوست دارند. برایشان شبیه یک شرکت تکنولوژی است، که واقعا هم هست.

 طی ماه‌های اخیر، تحولات بزرگی در جریان بوده. از بحران کمبود تراشه تا رواج رمز ارزها. کنجکاوم بدانم آیا Airbnb به رمز ارزها فکر می‌کند؟

درست مثل انقلاب حوزه سفر، در حوزه رمزارزها هم انقلابی در جریان است. قطعا به آن فکر می‌کنیم. ما و بیت‌‌کوین از یک نظر شبیه هم هستیم و آن، رویکردی است که نسبت به مقوله اعتماد داریم. ما در Airbnb سیستم اعتماد را از نو ساختیم. در اینجا، نظرات هستند که اعتمادسازی می‌کنند. ما خیلی وقت است که فضای رمز ارزها را دنبال می‌کنیم. فعلا فضا خیلی هیجانی است. وقتی مردم درک کنند که یک تکنولوژی جدید، چطور زندگی‌شان را بهبود بخشیده، هیجان‌‌ها تمام می‌شود و آن موقع، وقتش است.

 آیا به اینکه بیت‌‌کوین را به جای پول قبول کنید، فکر کرده‌‌اید؟

فعلا جزو برنامه‌های‌مان نیست. البته فضا را از نزدیک مشاهده می‌کنیم. به نظرم هر کسی که با کلی پول سر و کار دارد، فضای رمزارزها را هم زیرنظر دارد.

 حالا که صحبت از رمز ارزها شد، بیا درباره یک واژه جدید که بر سر زبان‌‌ها افتاده صحبت کنیم؛ متاورس. آیا این موضوعی هست که مجبور باشید به آن فکر کنید؟ چطور می‌خواهید یک تجربه دیجیتال ایجاد کنید که با تجربه دنیای واقعی که همین حالا دارید آن را می‌فروشید، تلاقی پیدا کند؟

وقتی مارک زاکربرگ برای نخستین بار از متاورس صحبت کرد، تصویری که در ذهنمان ایجاد کرد این بود که اینترنت به جای دو‌‌بعدی، سه‌‌بعدی خواهد شد. به نظر من اینترنت بسیار فراگیرتر خواهد شد و شکی در آن نیست. اما آیا اینترنت، جای زندگی واقعی را خواهد گرفت یا قرار است جای تجربه دو‌‌بعدی جلوی مانیتور را بگیرد؟ فکر می‌کنم و البته امیدوارم که اینترنتی که بیشتر سه‌‌بعدی است، جایگزین اینترنت دو‌‌بعدی شود، نه اینکه جای زندگی واقعی را بگیرد.

اگر زندگی واقعی را از دست دهیم، انگار داریم کارتون وال‌‌- ای را زندگی می‌کنیم. همه در مانیتورها خواهند بود و منفصل از دنیای واقعی. تا جایی که من می‌دانم، چشم‌‌انداز هیچ شرکت تکنولوژی‌‌ای، این نیست که دیگر در دنیای واقعی وجود نداشته باشیم. این تجربه‌های دیجیتال از نظر من، مثل یک دروازه هستند که امکان‌‌هایی را برای مردم فراهم می‌کنند. مثلا می‌توانی تنها با هزینه ۲۰ دلار، از طریق شرکت ما با میزبان ارتباط بگیری بدون آنکه مجبور باشی سوار هواپیما شوی. در کل من دوست دارم یا سوار یک ترند شوم یا کاملا مخالف آن حرکت کنم. خلاف جهت ترند حرکت کردن هم همیشه همان‌قدر قدرتمند بوده. به نظرم ما در دل یک انقلاب دیجیتال زندگی می‌کنیم که دهه‌ها پیش شروع شده. پاندمی، سرعت پذیرش بسیاری از تکنولوژی‌‌های دیجیتال را سرعت بخشید. اگر نگاهی به شرکت‌‌های موفق کنی می‌‌بینی که شرکت‌‌های دیجیتالی هستند که در حال دیجیتالی شدن در دنیای حقیقی هستند. پاساژ، جای خودش را به آمازون داده. پول دارد تبدیل به رمز ارز می‌شود، هتل‌ها دارند Airbnb می‌شوند. دیجیتالی شدن، مزایای فراوانی دارد. ولی ریسک بزرگی هم دارد و آن این است که در منزوی‌‌ترین دوره تاریخ بشر زندگی می‌کنیم. جوامع مجازی به اندازه دنیای واقعی غنی و تاثیرگذار نیستند. هیچ‌کس نتوانسته تفکر کسی را در قسمت کامنت‌‌های یوتیوب تغییر دهد. آدم‌‌هایی که با هم فرق دارند وقتی آنلاین با هم تعامل می‌کنند معمولا گرایش به مخالفت و بحث کردن دارند و هر چه بیشتر دچار چنددستگی می‌شوند. بهترین راه برای تغییر دادن فکر یک نفر این است که در کفش‌‌هایش راه بروی. خودت را جای او بگذاری. در خانه‌‌اش زندگی کنی. به جامعه‌‌اش بروی. وقتی آدم‌‌ها را می‌‌شناسی، پیشداوری و متنفر بودن از آنها سخت می‌شود. خواهی دید که کسانی که بیگانه می‌‌خواندی، شبیه تو هستند. پس دیجیتالی شدن که آمده تا همه‌چیز را در دسترس‌‌تر و ارزان‌‌تر کند، ریسک بزرگی هم به همراه دارد. اگر Airbnb دلیلی برای وجودش داشته باشد، آن توانایی ما در گرد هم آوردن افراد از فرهنگ‌‌های مختلف در دنیای فیزیکی است. مادامی که مردم در این دنیا، دلیلی برای وجود دارند، اینها نیز موضوعاتی مطرح و وارد هستند.

 یکی از مسائلی که در توییتر درباره‌‌اش اظهارنظر کردی، دورکاری بود. من هر بار که با رئیسم تصویری صحبت می‌کنم، از یک ایالت متفاوت است. صحبت با او طی سال اخیر برایم سرگرم‌‌کننده بوده. آدم‌‌هایی که از نقاط مختلف، دورکاری می‌کنند لزوما با جوامع آنجا در ارتباط و تعامل نیستند. شما چطور محصول Airbnb، یعنی گذران زمان در خانه یک نفر دیگر را به جامعه‌‌ای که آن خانه در آن واقع شده، ارتباط می‌دهید؟

یکی از بهترین مزیت‌‌‌‌های Airbnb این است که پشت هر خانه، یک میزبان هست. یک میزبان خوب، شما را با جامعه‌‌اش آشنا می‌کند. فراتر از کسانی که با میزبان زندگی می‌کنند. یک میزبان خوب کسی است که یک کتاب راهنما خلق می‌کند. شما را به جامعه محلی‌‌اش متصل می‌کند. گاهی حتی شما را به کافی‌‌شاپ محل می‌‌برد یا محله و آدم‌‌هایش را به شما معرفی می‌کند. این در وهله اول وظیفه میزبان است و این موضوعی است که همیشه به آن علاقه داشته‌‌ام: «اینکه چطور به این کار ادامه دهیم؟» عصر، عصر انقلاب حوزه سفر و انعطاف‌‌پذیری آدم‌‌هاست و ما قصد داریم خودمان را برای چنین فضایی آماده کنیم. آدم‌‌ها دیگر محدود به دفتر کار نخواهند بود و بیشتر شبیه کوچ‌‌نشینان زندگی خواهند کرد.۲۰  درصد رزروهای ما، مربوط به اقامت‌‌های بیش از یک ماه است. کلید ارتباط گرفتن با جوامع، اقامت طولانی‌‌مدت و داشتن آدم‌‌هایی است که بتوانند شما را با افراد آنجا آشنا کنند. اگر بتوانیم مسافران را به اقامت بلندمدت‌‌تر تشویق کنیم و میزبان‌‌ها را ترغیب کنیم که پل ارتباطی میان مسافر و جوامعشان باشند، می‌توانیم جوامع را غنی‌‌تر کنیم. به این ترتیب، میزبان‌‌ها دیگر نقش موقتی نخواهند داشت. آنها واقعا و به‌طور فیزیکی آنجا خواهند بود. و این فرصتی بزرگ برای Airbnb است.