گرافیک و ارتباطات بصری در کسب و کار و آموزش
ضمن آنکه، بدون ارتباطات اثربخش، اعضا و سطوح سازمانی نمیتوانند پیامهای خود را بهدرستی به یکدیگر منتقل کنند و فرآیند تصمیمگیری که زیربنای تمامی فرآیندهای عملیاتی سازمان است نمیتواند از نیاز اصلی خود یعنی اطلاعات برخوردار شود. یعنی ممکن است اعضای تیمهای سازمان نتوانند به شکلی صحیح که تضمینکننده کیفیت و بهرهوری مورد انتظار باشد با یکدیگر همکاری کرده یا نتایج و گزارش وضعیت امور را بهطور کامل به سطوح مافوق منتقل و به تصمیمسازی صحیح آنها کمک کنند. در مقابل نیز به دلیل انتقال نادرست پیامِ رهبران سازمان به دیگر سطوح، ممکن است کارکنان فلسفه وجودی آن را بهدرستی درک نکرده یا با جهتگیریها همراه نشوند.
این شرایط و کاستیهای ناشی از موانع ارتباطی، میتواند پیامدهایی چون کاهش رضایت رهبران از کارکنان و در نتیجه به خطر افتادن امنیت شغلی آنان و همچنین ناتوانی سازمان و رهبران آن در برآورده ساختن الزامات ذینفعان و متعاقب آن خدشه دار شدن شهرت و آبرو، زیان مالی و شکست سازمان را در پی داشته باشد.
از سوی دیگر، به دلیل روند پرشتاب کسب و کار و رقابت در دنیای امروزی و فشردگی و کمبود فرصت کافی برای رسیدگی به کارها، ذینفعان درون و برون سازمانی به ابزارهای ارتباطی متفاوتی نسبت به گذشته نیاز دارند و این در حالی است که با تغییر نسلها، روحیات و رفتار بسیاری از تازهواردان نیز تغییر کرده و بسیاری از آنان شکیبایی و حوصلۀ مونقرهایهایی که اکنون عمرشان از نیم سده گذشته است را ندارند! به این دلایل، رهبران و کارکنان سازمانها به شیوههای ارتباطی نیاز دارند که پیامشان را به صحیحترین، سریعترین و آسانترین روش قابل درک به مخاطبانشان منتقل کنند و استفاده از عناصر ارتباطات بصری میتواند راهکاری برای این موضوع باشد.
شاید برای همین است که جمله معروف «ارزش یک تصویر بیش ازهزار واژه است»، مصداق بسیار پیدا کرده و بسیاری از سازمانها در پی تعیین هویت بصری خود و پایبندی به آن، عناصر و ابزارهایی مانند تصاویر، نمودارها، رنگ، یا اطلاعنگاشت (اینفوگرافیک) را مورد استفاده قرار دادهاند. با این حال، ازآنجاکه بیشتر متخصصان و شاغلان حرف گوناگون مانند پزشکان، مهندسان یا مدیران، پیش از شروع به کار و در آموزشهای رسمی دانشگاهی یا حرفهای، فرصتی برای آموختن شیوههای اصولی کاربرد صحیح و اقتصادی عناصر بصری را نیافتهاند، جای تعجب نیست بهرهگیری از عناصر ارتباطی بصری، در بهترین حالت و تنها برای انجام برخی از پروژهها، اکثرا به گرافیستها سپرده شود یا در مواردی با مشورت آنها انجام گیرد، یا شوربختانه بر پایه ذوق و سلیقه شخصی به انجام برسد. به عنوان نمونه، شاید بسیاری از کارکنان سازمانها ندانند نمودارهایی که با نرمافزار اکسل تهیه میشود را چگونه باید رنگآمیزی کرد. یا بدتر از آن، در مکاتبات و تهیه گزارشها ممکن است هر کس به سلیقه خود از فونتی با سایزی که دوست دارد استفاده کند. ناگفته پیداست که در چنین شرایطی مکاتبات انگلیسی نیز ممکن است به احتمال زیاد بر پایۀ سلیقهها انجام شود و هر فونت بدون اطلاع از خاستگاه و کاربرد آن مورد استفاده قرار گیرد.
در حوزۀ آموزش و یادگیری نیز به دلیل محدودیتهای زمانی و اقتصادی و همچنین افزایش حجم اطلاعاتی که باید تدریس یا آموخته شوند، بهرهگیری از ابزارها و شیوههایی که سبب درک سریعتر و آسانتر محتوای آموزشی شود بیش از پیش اهمیت یافته است. بر این اساس و با توجه به نیاز به کتابِ راهنمایی که بتواند به شکلی ساده و گویا و کاربردی، آموزههایی را درباره ارتباطات بصری در سازمانها و کسب و کار و آموزش فراهم سازد، مجید رضائیراد و علی پورقاسمی با استفاده از منابع فارسی و ترجمه و بومیسازی محتوای انگلیسی و پرهیز از ارائه صرف مطالب نظری و با پرداختن بیشتر به جنبههای کاربردی، مجموعهای 196 صفحهای را در قطع وزیری گردآوری کردهاند. که این اثر با عنوان «گرافیک و ارتباطات بصری در کسب و کار و آموزش»، به صورت کتابی مصور و رنگی در اسفند ماه 1401 توسط «انتشارات سفیر اردهال» منتشر شد. بهطورکلی، مطالب این کتاب برای همۀ کسانی که برای آموزش و یادگیری درپی سهولت بیان مطالب و درک آن، یا در مشاغل و کسب و کار در پی افزایش سرعت و تاثیرگذاری پیامها بر مخاطبان هستند، مورد استفاده بوده و بهطور خاص مخاطبان زیر را به عنوان گروه هدف قرار میدهد:
رهبران، مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمانها که به دنبال ارتباطات سازمانی قویتری هستند.
مختصصان تبلیغات و بازاریابی که به دنبال معرفی تاثیرگذار خدمات، محصولات و راهکارهای خود بهعنوان ارزش پیشنهادی سازمانهایشان هستند.
مشاوران، مدرسان و آموزشدهندگان که میخواهند بیشترین تاثیر را روی فراگیران یا مخاطبان خود داشته باشند و مطالب آموزشی را در کمترین زمان به آنها بیاموزند.
دانشآموزان (عمدتا بالای 16سال) و دانشجویان که باید ضمن یادگیری درسهای خود، توان ارائه آنها را به بهترین شکل داشته باشند.
مؤلفان یا مترجمان تا آثارشان بیشتر خوانده، درک و به یاد سپرده شوند.
ناشران و موسسات علمی، آموزشی، پژوهشی و فرهنگی تا بهترین استفاده را از فونت، رنگ، جدول و نمودار، تصویر یا اطلاعنگاشت ببرند و سایر آثار گرافیکی را برای آثار خود برگزینند تا موثرتر جلوه کنند و خوانندگان بیشتری را به خرید و خواندن کتاب و محتوا ترغیب کند.
پدیدآوران کتاب، رسانهها، مستندات در زمینههایی مانند صفحهآراها، طراحان فونت، گرافیستها و طراحان سایت.
علاوه بر این، نقدها و مقدمههایی به قلم شماری از اساتید و خبرگان رشتههای مدیریت و گرافیک و دیگر صاحبنظران در کتاب آمده و بر غنای مطالب آن افزوده است.