احساس راحتی و امنیت کارکنان برابر با افزایش مشارکت و خلاقیتشان است

با این حال، اگر این کار به درستی انجام شود، فرهنگی که حامی فردیت است و ابراز وجود را تشویق میکند، اخلاق کاری را افزایش میدهد و کل سازمان را تقویت میکند. من به تجربه دریافتهام که وقتی افراد احساس میکنند حقیقتا دیده میشوند، بیشتر به کارشان اهمیت میدهند و با ماموریت و ارزشهای سازمان ارتباط برقرار میکنند و در سازمان میمانند. این نکاتی است که من درباره ایجاد فضای کاری آموختهام که در آن افراد احساس میکنند ارزشمند هستند و آزادند که خود واقعیشان باشند:
موضوع را شخصی کنید
این روزها شخصیسازی تبدیل به بخش بزرگی از شیوه ارتباطی ما با جهان پیرامون شده است. به نتفلیکس یا اسپاتیفای دقت کنید. چیزی که این دو شبکه استریم فیلم و آهنگ را از رقبایشان متمایز میکند این است که حس میکنید محتوایشان متناسب با سلیقه شماست. وقتی پلتفرمی چیزی را پیشنهاد میدهد که با علایق شما همخوان است، حس خوبی پیدا میکنید. انگار که شما را «درک میکند». اما اگر پیشنهادها بیهوده و اشتباه باشند، کمکم آزاردهنده میشوند. محیط کار هم از این قاعده مستثنی نیست. افراد در محیطهایی که حس کنند فهمیده میشوند، به شکوفایی میرسند.
پژوهشی از سوی اتاق بازرگانی ایالات متحده نشان میدهد که وقتی کارکنان فضای کارشان را با عکسهای خانوادگی یا آثار هنری شخصیسازی میکنند، حس ارتباطشان با سازمان تقویت میشود.
رویکرد یکسانسازی را به چالش بکشید
در گذشته بسیاری از شرکتها سعی میکردند فرهنگ شرکتی یگانهای ایجاد کنند که همه مجبور به تبعیت از آن بودند. اما در بعضی حوزهها، به خصوص در صنایع خلاق، تنوع رفتاری و فکری یک نقطه قوت است. بهجای اینکه از همه بخواهید خود را با وضعیت موجود وفق دهند، تلاش کنید بستری فراهم کنید که افراد تشویق شوند فردیت خود را ابراز کنند. بهعنوان نمونه، برخی شرکتها این اختیار را به کارکنانشان میدهند که در انتخاب اقلام تبلیغاتی شرکت نقش موثری داشته باشند و با طراحی، رایگیری و اظهارنظر مشارکت کنند. این کار روش سرگرمکنندهای برای مشارکت افراد در یک مساله شخصی است، در حالی که همزمان حس جمعی گروه نیز حفظ میشود. هنگام برنامهریزی برای رویدادهای بزرگ سازمانی، فعالیتهای متنوعی ارائه دهید تا برای همه یا دستکم برای طیف وسیعی از افراد چیزی وجود داشته باشد که از آن لذت ببرند. به درونگراها و برونگراهای تیمتان فکر کنید و گزینههای جامعی فراهم کنید که هر فرد بتواند با چیزی ارتباط بگیرد و احساس کند بخشی از آن جمع است.
ایده دیگر این است که بگذارید کارکنان خودشان برای ابتکارات و پروژههایشان برنامهریزی و آنها را اجرا کنند و شما برای حمایت، فقط منابع شرکت را در اختیارشان قرار دهید. من دیدهام که چگونه تیمهای بسکتبال، گروههای موسیقی و پروژههای داوطلبانه در سازمانها فرصتی را برای به اشتراک گذاشتن علائق شخصی با یکدیگر فراهم کردهاند و با ایجاد ارتباطات واقعی، محیط کار دلپذیرتری برای افراد ساختهاند.
فردیت را تشویق کنید
یک فرهنگ سازمانی قوی باید همچنان این فضا را در اختیار افراد قرار دهد که خود واقعیشان باشند. یکی از راههای انجام این کار، عدمالزام کارکنان به پوشیدن لباس رسمی است. اگر کارکنان این اختیار را داشته باشند که فردیت خود را با لباسهای راحتتری که میپوشند ابراز کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که در سایر جنبهها هم آزادی داشته باشند که خود را ابراز کنند.
این مساله از مدیران ارشد آغاز میشود. اگر رهبران سازمان در بیان فردیت خود پیشقدم باشند، دیگران نیز با خیال راحتتری این کار را انجام میدهند. نمونه بارز دیگر ابزار و منابعی است که کارکنان هر روزه استفاده میکنند. این فضا که نیروها بتوانند ابزارهای مورد نیازشان را درخواست دهند – از میز کار ایستاده گرفته تا کامپیوتری مشخص یا نرمافزاری خاص- هم نشاندهنده اهمیت دادن سازمان به ترجیحات شخصی آنهاست و هم به کار بهتر و بهرهوری بیشتر منجر میشود.
بیشتر محیطهای کاری، در آشپزخانه خوراکیها یا نوشیدنیهایی را برای کارکنان تامین میکنند. اینجا دقیقا همانجایی است که میتوانید در مسیر ابراز فردیت از تیمتان حمایت کنید. من دیدهام که کار ساده اما موثری مثل اینکه کارکنان بتوانند اقلام خاصی را درخواست کنند – چه به دلیل نیازهای غذایی خاص و چه صرفا به خاطر ترجیح شخصی- حس شنیده شدن، دیده شدن و احساس تعلق را به شدت تقویت میکند.
چرا ارزشش را دارد؟
هنگامی که افراد احساس کنند دیده میشوند و ارزشمند هستند، رویکردشان به کار تغییر میکند. بیشتر مشارکت میکنند، خلاقتر میشوند و احتمال بیشتری دارد که در سازمان بمانند. در صنایعی که متکی بر نوآوری و ایدههای نو هستند، داشتن کارکنانی که خود را جزئی از سازمان بدانند و از آن انرژی بگیرند، حیاتی است. البته، ساخت چنین فرهنگی نیازمند تلاش است. برای این کار باید گوش دهید، هدفمند باشید و وقتی چیزی کارساز نیست، تغییراتی اعمال کنید. اما این تلاش ارزشش را دارد، چون وقتی کارکنان بدانند که بهعنوان فرد اهمیت دارند، بیشتر از دل و جان برای تیم مایه میگذارند و همه از این وضعیت سود میبرند. شخصیسازی در رشد کسب و کار هم موثر است. کارکنانی که فضای ابراز فردیتشان را دارند و میتوانند دیدگاههای متنوعشان را به اشتراک بگذارند، ایدههای تازه و نگرشهای منحصربهفردی را برای غلبه بر چالشهای تجاری به زبان میآورند.
فرهنگ کاری ایدهآل اتفاقی ایجاد نمیشود، بلکه نتیجه مجموعهای از اقدامات کوچک وسنجیده در گذر زمان است که به افراد نشان میدهد مهم هستند. فرقی نمیکند این اقدامات از طریق آزادی دادن به نیروها برای ابراز خود و گرفتن تصمیمات شخصی صورت گیرد یا عمل کردن بر اساس بازخوردهایشان. همه این موارد تاثیرگذار هستند. هدف این است محیطی ایجاد شود که در آن افراد احساس راحتی کنند تا با تمام وجودشان در محل کار حضور یابند. اگر موفق به این کار شوید، فقط یک شرکت نمیسازید، بلکه یک جامعه میسازید و اینجاست که جادوی حقیقی رخ میدهد.