سخنی با دولتمردان
همانطور که اشاره شد، در آن سالها مصرف روی به ۱۰هزار تن میرسید اما امروز به دلیل سهلالوصول شدن شمش روی برای صنایع پاییندستی، این مصرف-اگر خطوط تولید در صنایع پاییندستی با ۱۰۰درصد ظرفیت کار کنند- به ۱۰۰هزار تن رسیده است. صنعت روی در حالحاضر ۴۷۵هزار تن ظرفیت نصبشده دارد و حول و حوش ۱۵ تا ۱۶هزار خانوار از این صنعت ارتزاق میکنند. فعالان این صنعت توانستهاند هم نیاز داخلی را تامین کنند که موجب رفع وابستگی شده است و هم نیاز مصرفکنندگان خارجی را پاسخ دهند. نرخگذاری شمش روی توسط انجمن صنایع و معادن سرب و روی ایران همواه موجب شده است تا نظر مصرفکنندگان پاییندستی در داخل کشور تامین و واردات این کالا برای متقاضیان صرفه اقتصادی نداشته باشد. این موضوع نه با محدودیتهای واردات و نه ممنوعیت واردات محقق شده است، بلکه فعالان اقتصادی در این بخش با محوریت انجمن به لحاظ قیمتی بازار را به سمتی هدایت کردهاند که هیچگونه ارزی بابت خرید شمش روی از کشور خارج نشود. برخی اوقات حتی بهمنظور نگهداشتن این بازار مجبور به فروش شمش روی، زیر قیمت تمامشده، شدهاند، در واقع تولیدکنندگان ضرر و زیان را تحمل کردهاند که واردات شمش روی از بازارهای جهانی توجیهپذیر نباشد.
به لحاظ کیفی نیز اوایل راهاندازی این صنعت تولیدات با حدود ۹۳/ ۹۹درصد خالصی وارد بازار میشد، اما در حالحاضر خلوص شمش تولیدی بهصورت پایدار به ۹۹/ ۹۹درصد در برخی واحدها هم میرسد. این خلوص در کیفیت هم نظر مصرفکنندگان داخلی و هم نظر مصرفکنندگان خارجی را تامین کرده و تامین میکند.
میزان صادرات شمش روی بر اساس محاسباتی که انجام شده تا پایان امسال به ۱۶۰ تا ۱۸۰ هزار تن خواهد رسید. تولید شمش روی تا پایان سال ۲۴۰هزار تن خواهد بود. حدود ۳۰ تا ۴۰هزار تن نیاز داخل است و حدود ۱۰ الی ۱۵هزار تن هم مصرف شرکتهای تولیدی روی است و مابقی نیز صادر میشود.
در حالحاضر، تولیدکنندگان با صددرصد نیرو کار میکنند؛ اما به دلیل کمبود مواداولیه زیر ۴۰درصد ظرفیت فعالیت دارند. معدن انگوران بهعنوان بزرگترین تامینکننده مواداولیه تولید شمش روی، نهایتا تا ۱۵درصد ظرفیت واحدها را میتواند پر کند، اما ۸۵درصد ظرفیت خالی میماند. برای پرکردن این ظرفیت، تجار و تولیدکنندگان حتی در شرایط تحریمی نیز از هر کجا توانستهاند، مواداولیه موردنیاز را وارد کردهاند، از اینرو هم به پایداری اشتغال، حفظ سرمایه، ادامه صادرات و ارزآوری و حفظ سهم بازار در دنیا نائل شدهاند. در این میان، قوانین برای واردات مواداولیه شمش روی خوب است؛ اما در اجرا مشکلات زیادی وجود دارد. بهطور قانونی واردات مواداولیه این کالا بهصورت ورودموقت است و نباید مشمول تعهد ارزی شود، اما از سال۹۷ تاکنون مشکلات تعهد ارزی گریبان تولیدکنندگان و صادرکنندگان این صنعت را گرفته است و حل نمیشود.
در عین حال، مشکلات دیگری نیز گریبانگیر صنعت روی است. نگاه نامهربانانه وزارتخانه به این صنعت و نگاه از بالا به پایین افراد غیرمتخصص در راس امور موجب شده است تا تصمیماتی اتخاذ شود که بر اساس آن انگیزه تولیدکننده از بین برود و رانتهای میلیاردی را نصیب افرادی خاص کند، از اینرو فعالان صنعت روی دچار ناامیدی هستند و حتی پشیمان هستند که چرا وارد این صنعت شدهاند. در سالی که بهعنوان «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» نامگذاری شده، متاسفانه برخی مسوولان به «مانعتراشی» در تولید و صادرات روی آوردهاند (که بهنظر اینجانب پیگیری این موضوع و اجراییشدن فرمان مقاممعظم رهبری از وظایف نهادهای نظارتی است)؛ اما کسی مواخذه نشده است. همگی معتقدیم که در حالحاضر درگیر جنگ اقتصادی هستیم، اما در این جنگ مهمات را از ما گرفتهاند و ما را خلعسلاح میکنند و چوب لای چرخ تولید و صادرات میگذارند.
وقتی میتوان صادرات انجام داد به چه دلیل مانع آن میشوند؟ وقتی مواداولیه در کشور وجود ندارد و تولید و سرمایه و اشتغال در اینخصوص با مشکلات جدی روبهرو است، چرا واردات مواداولیه را سختتر میکنند؟ دولت با هزار مساله غیرکارشناسی و تصمیمات ناکارآمد مانع از فعالیت واحدهای تولیدی شده است و فعالان اقتصادی در این اوضاع نابسامان، دستشان بهجایی بند نیست. نامهنگاری برای جلسات مشترک با وزارتخانه و انتقادات و پیشنهادات ما راه بهجایی نمیبرد. مدیران پاییندستی نیز یا اختیار ندارند یا جرات و اجازه اظهارنظر و حل مشکل را ندارند. با چنین رفتارهایی، فعالان اقتصادی چطور میتوانند بهکار خود ادامه دهند؟ اگر تولید با دخالتهای نابجا تضعیف شود، آیندهای برای نسل جدید نمیتوان متصور بود. یکی از دردسرهای صنعت روی، حضور در بورسکالاست. بورسکالا در چند کشور وجود دارد؛ اما هیچیک مانند ایران دچار قیمتگذاری دستوری نیست. کالایی که ۷۵درصد مازاد بر مصرف داخل است را در بورس عرضه میکنند و بدون تقاضا و بهصورت غیررقابتی، عرضه ناکارآمد را به نمایش میگذارند.
از سویی اجازه صادرات آن را هم نمیدهند مگر به استناد عرضه در بورس فرمایشی با قیمت دستوری. در هیچجای جهان چنین رفتاری را از سوی سیاستگذار شاهد نخواهید بود. قیمتها در بورسکالا دستوری است؛ این رویه در ۸۰درصد اوقات رانت ایجاد میکند. به دلیل اینکه زیرساخت فراهم نیست، برخی اوقات خریدار وجود ندارد و برخی اوقات فروشنده عرضه نمیکند. صنعت روی یک صنعت میانی است که به غلط به بورسکالا رفته است. توجیه سیاستگذار نیز این است که قصد دارد تامینکننده داخلی را کنترل کند، اما آیا قیمت مصرفکننده را نیز رصد میکنند که با کالایی که زیر قیمت از تامینکنندگان مواداولیه داخلی، تهیه میکنند، چقدر به بازار عرضه میکنند؟ بهراستی چه فرقی وجود دارد بین کسی که انگیزهکشی میکند با دشمنی که نمیگذارد یک کارخانه دیگر در کشور درست شود؟ نتیجه عمل هر دو، یکی است. ما فعالان صنعت روی با فرآیند تصمیمگیری در دولت مشکل داریم، با نگاه از بالا به پایین و قیممابانه دولت مشکل داریم، با عدمدلسوزی و نگاه بیتفاوت کارشناسان و دولت به بخشخصوصی مشکل داریم و اگر این نگاهها عوض نشود، همانطور که از قدیم گفتهاند: «این ره که تو میروی به ترکستان است» و اقتصاد تولیدمحور و صادراتمحور ما راه بهجایی نخواهد برد.