بخش اول
رشد و شکوفایی صنعت پتروشیمی ایران و چالشهای پیش رو
طبق سند چشمانداز ۲۰ ساله، ایران باید در رتبه نخست صنعت پتروشیمی خاورمیانه بایستد و با محققکردن هدف ۲۰ ساله صنعت پتروشیمی که همان ظرفیت ۱۳۳میلیون تن در سال ۱۴۰۴ است جزو غولهای پتروشیمی جهان شود اما فاصله میان ایران و سایر کشورهای پیشرو در این صنعت زیاد است. با وجود بهره بردن ایران از ذخایر هیدروکربوری، توسعه صنعت پتروشیمی با مشکلات عدیدهای روبهرو شده است و در حال حاضر نقشه راه و برنامهریزی مدون و باثباتی در این صنعت به چشم نمیخورد. بنابراین مشخصههای صنعت پتروشیمی عبارتند از: وابستگی به منابع هیدروکربوری بهعنوان خوراک، سرمایهبری، حاشیه سود بالا و ایجاد ارزشافزوده بالا در صنایع پاییندستی، اشتغالزایی بالا نسبت به سرمایهگذاری صورتگرفته در صنایع پاییندستی، فناوری و دانشمحور بودن.
سرمایهگذاری
با توجه به سودآوری بالای صنایع پتروشیمی، دولت باید نهایت تلاش خود را برای سرمایهگذاری در این صنعت با استفاده از ابزارهایی مانند منابع صندوق توسعه ملی، فاینانس خارجی، منابع بانکی و بازار پول، اوراق مشارکت و اسلامی، فروش سهام شرکتها و... و همینطور ابزارهای نوین تامین منابع مالی داخلی برای پروژهها، تسهیل مبادلات مالی مبتنی بر پلتفرمهای نوظهور مالی و مدیریت هزینه به انجام رساند. حدود۳۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت پالایشگاهی و پتروشیمی لازم است و بازار سرمایه برای تامین این میزان سرمایهگذاری و تامین مالی، مناسبترین محل است.
جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی و استفاده از ظرفیت آنان با ارائه تضمین معتبر نیز الزاما باید در دستور کار دولت قرار گیرد. استفاده از حداکثر ظرفیت بازار پول و سرمایه و بورس برای رسیدن به هدف مدنظر یک اولویت است. حضور فعال بخش خصوصی، نیازمند آماده بودن محیط اقتصادی و فنی برای سرمایهگذاری است و تا هنگامی که زیرساختهای قانونی برای حضور بخش خصوصی آماده نشود، اهداف خصوصیسازی که همان رونق اقتصادی، اشتغال و افزایش ارزشافزوده است اجرایی نخواهد شد و این مسوولیت به عهده حاکمیت است. بخش مهمی از مشکلات صنایع پاییندستی در تامین مالی بنگاهها، نیازمند ایجاد نهادها و ساختارهای مالی جایگزین است. متاسفانه نهادهای مالی کشور در شرایط کنونی، بهصورت کامل در تامین اعتبار بهخصوص برای توسعه صنایع بالادستی و پاییندستی پتروشیمی که نیازمند میلیاردها دلار منابع مالی هستند موفق عمل نکردهاند.
ایجاد ارزشافزوده بالا در صنایع پاییندستی
طبق قانون «دولت مجاز است بهمنظور صیانت از منابع و استفاده بهینه از آنها، عوارض ویژهای را برای صادرات مواد اولیه فرآورینشده وضع و دریافت کند. تشخیص این قبیل مواد بر عهده شورای عالی صادرات خواهد بود». با توجه به شرایط موجود، لازم است صادرات مواد خام و اولیهای که مورد نیاز صنایع پاییندستی هر صنعت بالادستی از جمله صنعت پتروشیمی است، ممنوع شود و فقط زمانی مجاز به صادرات تشخیص داده شود که مازاد بر نیاز صنعت داخلی باشد.
صنعت پتروشیمی در یک تقسیمبندی کلی به دو دسته صنایع پاییندستی و بالادستی تقسیم میشود. با توجه به وجود منابع غنی نفت و گاز کشور در صنایع بالادستی پتروشیمی تحولات خوبی اتفاق افتاده است. اما صنایع پاییندستی بهرغم دارا بودن مزیتهای بیشتر، از جمله دارا بودن ارزشافزوده و اشتغال بیشتر، نسبت به صنایع بالادستی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با توجه به بررسیهای انجامشده صنایع پاییندستی پتروشیمی کشور با مشکلاتی از قبیل عدم تعهد به تامین بهموقع خوراک و مواد اولیه مورد نیاز، عدم توزیع مناسب محصولات پتروشیمی و عدم هماهنگی نهادهای متولی در زمینه توسعه صنایع پاییندست مواجه هستند. بنابراین برای بهبود وضعیت موجود راهکارهایی از جمله شناورسازی قیمت مواد اولیه، در نظر گرفتن مشوقهای صادراتی برای محصولات نهایی، هماهنگی بیشتر شرکتهای پتروشیمی با تولیدکنندگان محصولات نهایی و ایجاد محدودیت صادرات مواد اولیه مورد نیاز صنایع داخلی پیشنهاد میشود. بخش بزرگی از تولیدات ایران به محصولات پتروشیمی با ارزشافزوده کمتر مانند متانول اختصاص مییابد که سودآوری چندان بالایی در صورت صادرات ندارد اما اگر به محصولات دیگر با ارزشافزوده بالا مانند پروپیلن و ... تبدیل شود، درآمد بسیار بیشتری را نصیب کشور میکند. میانگین ارزش محصولات پتروشیمی صادراتی کشور ۴۷۰ دلار به ازای هر تن است، این در حالی است که ارزش هر تن واردات محصولات پتروشیمی ۱۷۰۰ دلار برآورد میشود که بهخوبی نمایانگر وضعیت خامفروشی در کشور است. چین و اروپا موادخام را از ایران میگیرند و فروش بسیار بالایی دارند اما قویترین شرکت پتروشیمی ایران در دنیا جایگاهی بهتر از رده چهل جدول جهانی ندارد در حالیکه شرکت آلمانی باسف بهعنوان غول پتروشیمی دنیا انواع موادخام را از کشورمان میخرد و فروش محصولاتش به ۶۶میلیارد دلار میرسد؛ یعنی تقریبا ۶ برابر صادرات کل ایران. ناگفته نماند که در واحدهای پاییندستی، نقش فناوری، دستگاهها و ماشینآلات و نیروی متخصص در قیمت نهایی محصولات تخصصی بیشتر از محصولات پایه نمایان میشود. در این بخش به دلیل برخورداری از دانش فنی و تکنولوژی پیچیدهتر، ارزشافزوده بالاتری نسبت به محصولات پایه و اولیه وجود دارد. به نظر میرسد برای دستیابی به درصد رشد بالا و دستیابی به ارزش افزوده بیشتر لازم است به سرمایهگذاری، توسعه و تکمیل زنجیرههای ارزشی محصولات پتروشیمی، خوشههای مشتقشده از محصولات بالادستی از جمله خوشههای متانول و اتیلن و تولید محصولات با ارزشافزوده بالاتر اقدام شود تا اهداف مدنظر به دست آید. نهایتا کسب ارزشافزوده، ایجاد اشتغال و توسعه صنعتی در کنار نیاز به توسعه متوازن صنعت پتروشیمی، ارتباط مستقیمی با توسعه مطلوب صنایع میاندستی و پاییندستی پتروشیمی و درنهایت تکمیل زنجیره ارزش این صنعت دارد.