درخواست مدیرعامل «تولید نیروی جنوب غرب صبا» از وزارت نیرو
چالشهای صنعت برق را دریابید
قیمتگذاری دستوری برق در کنار نظام سیاستها و دستورالعملهایی که عمدتا سرمایهگذاران بخش خصوصی را دچار چالشهای عدیده میکند، صنعت برق را به یک صنعت سرمایه گریز تبدیل کرده که امروز حتی سیستم بانکی هم حاضر به ارائه تسهیلات برای تامین مالی پروژههای زیرساختی آن نیست. در همین راستا محمد هادی سپهری، مدیرعامل شرکت «تولید نیروی جنوب غرب صبا» در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» ضمن بیان این مسائل تاکید میکند: در طول سالهای اخیر زیرساختهای صنعت برق به شدت مورد بیمهری واقع شده و حتی حداقلها هم برای اصلاح ساختار اقتصادی این صنعت انجام نشده است. وی از وزارت نیرو خواست فکری برای حل چالشهای صنعت برق کند. چرا که او معتقد است این بیتوجهی به چالشهای پرتعداد صنعت برق میتواند مساله خاموشی در سالهای آینده را تشدید کرده و در نهایت این صنعت را با خطرات جبرانناپذیری روبهرو کند.
اصلاح قیمت برق و سهم تولیدکننده از آن
مدیرعامل شرکت «تولید نیروی جنوب غرب صبا» نبود اراده در ساختار سیاستگذاری صنعت برق برای اصلاح قیمت برق را یادآوری میکند و میافزاید: ما میتوانیم اصلاح قیمت برق را فارغ از مشترکان خانگی از صنایع آغاز کنیم. او به تجارب سایر کشورهای دنیا در قیمتگذاری برق صنایع پرمصرف اشاره و بیان میکند: در دنیا حدود ۳۰درصد بهای تمامشده صنایعی چون آلومینیوم، سیمان و فولاد مربوط به برق است، اما این میزان در ایران به کمتر از سهدرصد میرسد. به همین دلیل است که در صنایع بالادستی به دلیل دسترسی به انرژی بسیار ارزانقیمت، عملا سود نهایی بالاست بدون آنکه صنایعی که انرژی آنها را تامین میکنند از این سود سرشار سهمی ببرند. مدیرعامل شرکت تولید نیروی جنوب غرب صبا وضع عوارض سنگین واردات بر محصولات صنایع انرژیبر ایران را از جمله پیامدهای دسترسی این صنایع به انرژی ارزان میداند و میگوید: مبالغی که در داخل کشور باید به صنایع تامینکننده انرژی از جمله برق تعلق گیرد، به عنوان تعرفه واردات به دولتهای کشورهای هدف پرداخت میشود. این روند ناشی از سیاستگذاریهای نادرست در قیمتگذاری انرژی است.
وی در ادامه خاطرنشان میکند: بهرغم وضع عوارض سنگین در این کشورها برای محصولات صنایع بالادستی و منابع محور ایران نظیر فلزات، پتروشیمی و سیمان، باز هم آنها از حاشیه سود بالایی برخوردارند در حالی که ما به عنوان تامینکننده اصلیترین نهاده تولید آنها یعنی برق، از محل برق ارزان عرضه شده به این صنایع دچار خسارات و آسیبهای جبرانناپذیری میشویم. از این رو در اقتصاد کشور نتوانستهایم موازنه مناسبی بین حوزه انرژی و سایر صنایع برقرار کنیم و همین امر منجر به ایجاد زیان انباشته برای صنعت برق کشور شده است. سپهری در ادامه میافزاید واقعیت این است که امروز بهرغم اینکه بهای برق صنایع انرژیبر و پرمصرف، قدری افزایش یافته اما تاثیر آن در بهبود ساختار اقتصادی این صنعت قابل مشاهده نیست و ما به عنوان تولیدکنندگان برق نتیجه ملموسی از این افزایش قیمت در پرداختیهای وزارت نیرو یا قراردادهای دوجانبه مشاهده نکردهایم. هم اکنون شرایط به گونهای شده که در قراردادهای دوجانبه فروش برق به صنایع که یک طرف قرارداد تولیدکننده برق است و طرف دیگر مصرف کننده، سهم تولیدکننده ۱۰درصد هزینه پرداختی توسط مصرفکننده بوده و این خود گویای بیمهری در حق تولیدکننده برق است.
یارانههای پنهان و آشکار نابرابر برق
مدیرعامل شرکت تولید نیروی جنوب غرب صبا با بیان اینکه دولت در حال حاضر چهار برابر بودجه کل کشور یارانه پنهان و آشکار پرداخت میکند، میافزاید: بهرغم این هزینه بالا برای تخصیص یارانه به مردم هنوز میبینیم که این یارانهها به صورت مساوی و عادلانه در اختیار آنها قرار نمیگیرد. در حقیقت گروههای خاصی که عمدتا جزو دهکهای بالا هستند یا صنایع خاصی که محصولاتی با حاشیه سود بالا میسازند، سهم بسیار بیشتری از یارانهها دارند. به این ترتیب عملا در این نظام یارانهای ناکارآمد ما از جیب مردم به یک گروه خاص یارانههای کلان پرداخت میکنیم و سود حاصل از این یارانهها به جای گردش مولد در اقتصاد کشور، مشمول یک صنعت خاص میشوند.
او در ادامه با تاکید بر اینکه افزایش قیمتها در ساختار اقتصاد کشور به صورت متوازن شکل نگرفته، میگوید: برای درک بهتر این موضوع یک مثال مطرح میکنم. در حال حاضر در نیروگاه زرگان که سیکل بخاری، برجتر و مصرف آب دارد، با تعرفههای سه برابری آب مواجه شدهایم. این افزایش قیمت با توجه به بحران آب و هزینههای مربوطه اصلا غیرمنطقی نیست اما مشکل اصلی اینجاست که برقی که ما از مسیر همین نیروگاه و بهرغم همین افزایش قیمتها تولید میکنیم، هیچ زمان متناسب با این رشد هزینه، افزایش قیمت نداشته است.
سپهری افزایش چند برابری نرخ ارز ظرف یک دهه اخیر را هم یادآوری و تصریح میکند: قیمت ارز در طول بیش از یک دهه اخیر تقریبا ۲۰ برابرشده است. در شرایطی که تاثیر قیمت ارز بر حوزه تولید غیرقابل انکار است، باید این سوال را مطرح کرد که چطور انتظار دارند یک نیروگاه با وجود این میزان افزایش هزینه و قیمت تقریبا ثابت برق تولیدی خود، به حیات خود ادامه دهد؟ فقط کافی است این مساله را مدنظر قرار دهیم که هزینه تعمیرات و اورهال نیروگاهها، تامین قطعات موردنیاز، حقوق و دستمزد نیروی انسانی و سایر هزینههای مرتبط چند برابر شده اما قیمت برق همچنان دستوری و با افزایش اندک است. ما چطور میتوانیم بین این دو بخش به نحوی موازنه ایجاد کنیم که دخل و خرج متناسبی داشته باشیم؟
او در ادامه تاکید میکند: حال اگر به این ناترازی درآمد و هزینههای نیروگاهها، موضوع انباشت چند ساله مطالبات آنها را نیز بیفزاییم، متوجه میشویم که چرا زیرساختهای صنعت برق ظرف سالهای اخیر تا این حد تضعیف شده و سرمایهگذاری در این صنعت رو به افول گذاشته است. به عنوان مثال در شرایطی که ما میتوانیم با تبدیل نیروگاه به سیکل ترکیبی، علاوه بر افزایش راندمان، برق بیشتری هم تولید کنیم اما به دلیل هزینههای گزاف و درآمدهای ثابت و انباشت مطالبات قادر نیستیم اقدامی دراین خصوص انجام دهیم.
نیروگاههای غیردولتی و آوار چالشهای پرتعداد
مدیرعامل شرکت تولید نیروی جنوب غرب صبا از انحصار حاکم بر تولید برخی قطعات نیروگاهی به عنوان یک مساله جدی برای این حوزه یاد میکند و میگوید: هنوز هم نپذیرفتهایم که استمرار انحصار تا چه حد میتواند برای یک صنعت مخرب و زیانآور باشد. به همین دلیل هم در عمده کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه قوانین ضد انحصار با جدیت پیادهسازی میشوند تا از تحمیل هزینههای سربار به صنایع مرتبط جلوگیری کنند. سپهری به نحوه پرداخت مطالبات نیروگاههای غیردولتی هم اشاره میکند و میافزاید: در حال حاضر وزارت نیرو به دلیل کمبود منابع مالی، عملا پرداختهایی دارد که بیشتر شبیه مستمری است و صرفا هزینه حقوق و دستمزد پرسنل نیروگاهها را تامین میکند. سوال این است که تعمیرات، نگهداری و توسعه یک نیروگاه هزینهای ندارد؟ و اگر مسوولان امر به این مساله واقف هستند که این موارد مشمول هزینههای کلان است، انتظار دارند در شرایطی که ما پول برق تولیدی خود را دریافت نکردهایم، چطور این هزینهها را تامین کرده و نیروگاه را برای پیک برق مهیا کنیم؟
او در ادامه خاطرنشان میکند: حتی اگر مساله عدمسودآوری نیروگاهها را کنار بگذاریم، باز هم میبینیم که نیروگاهها حتی در بازگشت سرمایهگذاری اولیه هم ناکام بودهاند. در شرایط حاضر ما به نقطهای رسیدهایم که حتی نگهداشت سیستمهای موجود هم گاه برایمان دشوار است. چرا که عملا تامین هزینههای مربوط به آن برایمان غیرممکن شده است. از این رو صراحتا باید بگویم که اگر دولت فکری به حال تامین مالی نیروگاهها و پرداخت مطالبات آنها نکند، در حوزه تولید برق بهویژه نیروگاههای غیردولتی با بحران جدی و خسارات جبرانناپذیری مواجه خواهیم شد.
قراردادهای بیع متقابل؛ گرفتاری تازه فعالان صنعت برق
مدیرعامل شرکت تولید نیروی جنوب غرب صبا با بیان اینکه فروش برق نیروگاههای سیکل ترکیبی با قیمتهای فعلی در بازار یا بورس برق و حتی قرارداد دوجانبه توجیه اقتصادی ندارد، تصریح میکند: به این دلیل که دوره بازگشت سرمایه شما از زمان استهلاک نیروگاه بیشتر است، عملا سرمایهگذاری روی تبدیل نیروگاه به سیکل ترکیبی و تولید برق از این مسیر فاقد توجیه اقتصادی منطقی است. او در ادامه میافزاید: در حال حاضرسازوکاری در قانون پیشبینی شده که بر اساس آن دولت باید از محل صرفهجویی انجام شده در مصرف سوخت و افزایش توان صورت گرفته نسبت به میانگین راندمان کشور، سوخت صرفهجویی شده را در قالب حوالههای سوخت به سرمایهگذار باز گرداند. اما مشکل اینجاست که عمده نیروگاههایی که نسبت به تبدیل واحدهای بخار خود به سیکل ترکیبی اقدام کردهاند هنوز حواله سوختی دریافت نکردهاند.
سپهری به وجود نوعی تنگ نظری در قراردادهای بیع متقابل اشاره میکند و میافزاید: بهرغم نص صریح قانون مبنی بر اینکه لزوم بازگشت اصل و سود سرمایهگذاری، اما در برق حرارتی بندها، تبصرهها و جزئیاتی به قراردادها تحمیل شده که عملا این نوع قراردادها را برای سرمایهگذاران از حیث اقتصادی بودن خارج میکند. به همین دلیل است که به تازگی قرارداد بیع متقابلی منعقد نشده است. این فعال صنعت برق به سرمایه هنگفت موردنیاز برای تبدیل نیروگاهها به سیکل ترکیبی اشاره و بیان میکند: به عنوان مثال میزان سرمایه موردنیاز ما برای تبدیل نیروگاه خرمشهر به سیکل ترکیبی با درآمد ما از محل فروش برق این نیروگاه هیچ همخوانی ندارد. به علاوه اگر برای اجرای این پروژه بخواهیم از تسهیلات بانکی یا منابع صندوق توسعه ملی هم استفاده کنیم باید به آنها اطمینان دهیم که این پروژه دوره بازگشت سرمایه معقول و بانکپذیر خواهد داشت. ولی متاسفانه در حال حاضر چنین امکانی وجود ندارد. سپهری در پایان تاکید کرد: قرارداد بیع متقابل بهرغم ظرفیتهای بسیاری که میتواند برای تولیدکنندگان غیردولتی برق داشته باشد، هنوز هم اشکالات قابلتوجهی دارد که اگر به دنبال افزایش راندمان، کاهش مصرف سوخت و افزایش سطح تولید نیروگاهها هستیم باید بر رفع آنها متمرکز شویم. به علاوه دولت و وزارت نیرو باید به تعهدات خود در قالب این قراردادها کاملا عمل کنند، در غیراین صورت قراردادهای بیع متقابل هم به یک گرفتاری تازه برای فعالان صنعت تولید برق کشور تبدیل خواهند شد.