چرا قهرمانی  حق پرسپولیس نبود؟

 چرا باید پرسپولیس قهرمان می‌شد، وقتی مدیریت باشگاه فکر می‌کند جام آوردن این تیم یک اتفاق عادی و روتین است و لازم نیست برای رسیدن به آن نقطه تلاش چندانی صورت بگیرد؟ تصور کنید اسکوچیچی که امروز با تراکتور در آستانه نخستین قهرمانی تاریخ این باشگاه در لیگ قرار گرفته، ابتدای فصل طرف مذاکره پرسپولیس بود، اما به خاطر اختلاف مالی توافق حاصل نشد و او به تبریز رفت. چه کسی در ایران نمی‌دانست اسکوچیچ می‌تواند گزینه خوبی برای هدایت پرسپولیس باشد؟ هم فوتبال ایران را می‌شناخت، هم امتحانش را در تیم ملی به خوبی پس داده بود و هم زوجش با کریم باقری جواب می‌داد؟ مدیریت باشگاه اما با اندیشه صرفه‌جویی چند صد هزار دلاری، قید او را زد و در عوض ناچار شد کلی پول به گاریدو و بعد هم به اسماعیل کارتال بدهد. این یعنی خرج بیشتر برای به دست آوردن هیچ چیز! گویا رضا درویش گمان می‌کرد قهرمانی آن‌قدرها هم چیز پیچیده‌ای نیست؛ بنابراین نه برای نگه داشتن اوسمار ویرا آن‌قدرها تلاش کرد و نه برای جذب دراگان اسکوچیچ، کسی که تیمش امسال تمیزترین و تماشایی‌ترین فوتبال لیگ را بازی کرد.

 چرا باید پرسپولیس قهرمان می‌شد، وقتی شاکله تیم از تعداد زیادی بازیکن مسن، کم‌انگیزه و بعضا از خودراضی تشکیل شده بود؟ خیلی از اوقات ترکیب اصلی پرسپولیس فقط یک یا دو بازیکن زیر ۳۰سال داشت، کسانی که دوران اوج خیلی‌های‌شان به وضوح به پایان رسیده و دیگر چیزی برای ارائه ندارند. تراکتور که حالا در آستانه قهرمانی قرار دارد، در فاز هجومی پر از بازیکنان خلاق و گره‌گشا است که هر کدام چند بازی این تیم را به قول معروف در‌آوردند. پرسپولیس اما خالی‌تر از این حرف‌ها بود و البته همان میانگین سنی بالا هم باعث می‌شد همین داشته‌هایش نیز چپ و راست مصدوم شوند و هفته‌ها دور از دسترس کادرفنی باشند.

  چرا باید پرسپولیس قهرمان می‌شد، وقتی بعضی بازیکنان این تیم رسما خودشان را صاحب‌خانه می‌دیدند و در مورد همه‌چیز تعیین تکلیف می‌کردند؟ ببینید این بازیکنان با خوان کارلوس گاریدو چه کردند؟ کاری نداریم به اینکه آیا واقعا علیه مربی اسپانیایی کودتا و کارشکنی شد یا نه، اما بعضی از این حضرات حتی آداب وداع با یک مربی محترم را هم بلد نبودند. محمدحسین کنعانی‌زادگان که با اشتباهات بزرگش کمر این مربی را شکست حتی از انتشار یک استوری خداحافظی هم دریغ کرد و عیسی آل‌کثیر که بیش از ۱۰ موقعیت عالی گلزنی را از کف داده بود، علیه او مصاحبه کرد: «از من می‌خواست در پست وینگر بازی کنم و من قبول نمی‌کردم. فینیشینگ من خوب است و باید نوک باشم.» خب بعد از رفتن گاریدو چقدر بازی کردی و چند گل زدی؟ باز خدا پدر عیسی را بیامرزد که در مورد پست خودش حرف زد، وگرنه سروش رفیعی هنوز دارد از تمرینات و تاکتیک‌های گاریدو ایراد می‌گیرد و در مورد مترجم اسماعیل کارتال هم اظهارنظر می‌کند! یکی از نقاط قوت پرسپولیس در دهه درخشانش این بود که نرخ بازیکن‌سالاری در آن پایین آمده بود، اما حالا خبری از آن فضا نیست و ستاره‌های مسن غرغرو ابتکار عمل را به دست گرفته‌اند. معلوم است که این تیم استحقاق قهرمانی را نداشت و اگر این روال ادامه بیابد، در آینده هم روزهای روشنی نخواهد داشت.