سبقت نسل قدیم از جدید، روی تابلوهای تبلیغاتی شهر
برق ۹۸ !
این اواخر احمدرضا عابدزاده کارهایی از این دست کرده بود، الان مدتی است کریم باقری ارتباط تنگاتنگی با یک شرکت تولید خمیر دندان دارد و البته مهدی مهدویکیا هم به تازگی در حال تبلیغ محصولات لبنی دیده شده است. در سطحی خفیفتر لابهلای صفحات مطبوعات میتوان تصاویری تجاری از محمد خاکپور را دید و البته علی دایی هم سابقه انجام این کارها را بهخصوص در مورد یک مجتمع تجاری در مرکز تهران در کارنامه دارد. تمام این ستارههایی که پشت سر هم اسم بردیم، یک وجه مشترک حرفهای هم با یکدیگر دارند؛ اینکه همه آنها عضو تیمملی به یادماندنی ایران در جامجهانی ۹۸ فرانسه هستند؛ تیمی که طلسم ۲۰ساله را شکست و ایران را برای اولین بار بعد از انقلاب به معتبرترین تورنمنت فوتبالی جهان رساند. انگار هنوز ستارههای آن نسل، ضریب نفوذ بیشتری روی روح و روان مردم دارند و به همین دلیل، برای صاحبان کالا و فعالان عرصه صنعت و اقتصاد، سوژههای تبلیغاتی مناسبتری به نظر میرسند.
فالوئر دارند، خریدار ندارند!
احتمالا در نگاه اول عجیب است که تجار و صنعتگران به جای ستارههای امروزی که همین حالا روی بورس هستند و هر کدام چند صد هزار فالوئر اینستاگرامیشان را به رخ هم میکشند، سراغ فوتبالیستهایی رفتهاند که سالها است کفششان را آویختهاند و چه بسا این روزها خیلی از کسانی که با هنرنمایی آنها بالا و پایین پریدهاند، دیگر حتی در بین ما هم نباشند. با وجود این باید به این نکته توجه کرد که برای تجار، سودآفرینی از هر چیز دیگری مهمتر است و آنها صرفا جایی یک ریال زمین میگذارند که بدانند احتمال دارد دو ریال از زمین بردارند. بنابراین آنها حس میکنند ممکن است چشم مخاطبان فعلی به زرق و برق ستارههای کنونی باشد، اما دلشان هنوز در گرو نسل سبیلوها و شلوار خمرهایهایی است که در دوره قحطی خنده و سرگرمی، خوشترین خاطرات را برای آنها ساختند. البته که بخشی از فلسفه این ماجرا مربوط به گذشتهگرایی و نوستالژیدرد دیرینه ایرانیهاست، اما هر چه باشد نسل ستارههای ۹۸ هنوز هم برای خیلی از مردم ما دوستداشتنیتر هستند و انعکاس این واقعیت را این روزها روی تابلوهای تجاری شهر نیز میتوان دید. شاید الان فوتبالیستهای سرشناس ایرانی ظاهر شیکتر و بر و روی بهتری داشته باشند، اما کریم باقری به همان دلیلی روی بیلبورد میرود که رضا عطاران برای ایفای نقشی کوتاه در فیلمش، خداداد عزیزی را به همه ریز و درشتهای امروزی ترجیح میدهد!
حداقل پورشه پنهانی نمیگیرند
البته که ستارههای امروزی هم محبوب و مشهور هستند و خیلیها برای سلفی گرفتن کنار آنها سر و دست میشکنند، اما نشانههای زیادی وجود دارد که ثابت میکند عمق مقبولیت آن نسل، بیشتر از امروزیها بود. مردم آنها را طور دیگری دوست دارند، شاید به این دلیل که آخر هر فصل برای تمدید قرارداد کلاس نمیگذاشتند، با نخوت و تکبرشان هر روز یک حاشیه جدید نمیساختند و با پولی که برای عقد قرارداد با شاکی خارجی گرفته بودند، پورشه پنهانی نمیخریدند! البته نسل ستارههای ۹۸ دو خوشاقبالی بزرگ هم نسبت به امروزیها دارد؛ نخست آنکه آنها اولین صعود بعد از انقلاب را به حماسیترین شکل ممکن ساختند و به هر حال واضح است که هیچ دومینی طعم اولین را ندارد، خوششانسی بعدی نسل مذکور هم این است که آن روزها خبری از این همه رسانه فردی و جمعی نبود. تلفن همراه و سایت و خبرگزاری و شبکههای اجتماعی که هیچ، منابع سنتی انتقال خبر هم صرفا به دو شبکه تلویزیونی و دو روزنامه ورزشی ختم میشد. به این ترتیب شاید خیلی از حواشی منفی بازیکنان آن دوره از چشم مخاطبان پنهان ماند تا مردم برای ابد آنها را صرفا با تصویر درخشانی که در زمین بازی ارائه دادند، به یاد بیاورند. این بخشی از رازهای برق عجیب موجود در نگاه نسل ۹۸ است که هنوز هم هر چشمی را خیره میکند و قادر است در بازار تجارت هم خواهان داشته باشد.
ارسال نظر