اینستاگرام بهجای سکو
این اتفاق غریبی است؛ آنچه شاید تا دو سال پیش اصلا قابلتصور نبود، اما ویروس چینی همه معادلات را تغییر داده است. نکته اینجاست که روزی تماشاگران تیمهای پرهوادار، روی سکوها خشم و نارضایتیشان را از عملکرد مربی نشان میدادند و او را به سمت درهای خروجی نزدیک میکردند. آن زمان شعار «حیاکن، رهاکن» حرف اول را میزد و کارد که به استخوان مردم میرسید، با سر دادن این عبارت خواهان تغییر کادرفنی میشدند. وقتی مربی چنین شعاری میشنید، به احتمال ۹۰درصد کارش تمام بود. حالا اما دوره و زمانه عوض شده است. در جریان آمد و رفت فکری هیچکس در استادیوم نبود، اما مردم در شبکههای اجتماعی همان «حیاکن، رهاکن» را به شکل مجازی در پیش گرفتند. حالا هشتگ و لایک و دیسلایک جای بوق و شیپور را گرفته و کمپینهای مجازی کاری میکنند که هزار لیدر داخل استادیوم هم از انجامش عاجز بودند. هرچند در اینستاگرام و توییتر، هوا گرگ و میشتر است و راحتتر میشود با تهییج عدهای هوادار نوجوان و کماطلاع، به آنها خط داد. راستی که روزگار غریبی شده است...