فرافکنیهای یک مربی بازنده
نه؛ دیگر کسی باور نمیکند
این جام نوش جان آقایان. ما تاوان میدهیم؛ تاوان خصوصی بودن و تاوان شهرستانی بودن. همه چیز از نحوه برگزاری، داوری و... مشخص بود.» طبیعتا ادعاهای خطیبی با واکنشهای منفی گستردهای مواجه شد. حرفهای او البته جدید نبود. در این سالها به دفعات پیش آمده که بازندهها، تیم برنده را به برخورداری از حمایتهای جانبی متهم کنند، اما خطیبی در ناشیانهترین فرم ممکن این کار را کرد. نه داوری بازی یکشنبه جای بحث داشت، نه حتی برنامهریزی مسابقه طوری بود که تراکتور ضرر کرده باشد. اتفاقا برعکس؛ پرسپولیس هفت بازیکن در اردوی اخیر تیم ملی داشت و فاصله کوتاه سوپرجام با مسابقات تیم ملی، کار را برای سرخپوشان سخت میکرد. بازیکنان این تیم خسته به سوپرجام رسیدند و حتی وحید امیری و کمال کامیابینیا بهدلیل مصدومیت در اردوی تیم ملی حضور در این دیدار را از دست دادند. بنابراین روشن نیست خطیبی از کدام کارشکنی حرف میزند؟ این قبیل فرافکنیها شاید زمانی جذاب بود و کلیک میخورد، اما حالا واقعا شرایط فرق کرده است. افکار عمومی اتهامزنیهای بیپایه را نمیپسندد. در فاصلهای که پرسپولیس با تیمی ناقص درحال تمرین بود و در دو بازی تدارکاتی هم به نفت آبادان و پیکان مساوی داد، تراکتور تمامی نفراتش (منهای محمدرضا اخباری) را در اختیار داشت و میتوانست با تمرینات مناسب و استراتژیهای کارآمد، میزبانش را غافلگیر کند. اینکه نبریم و مدام پای وزارت و دولت را وسط بکشیم، یک رسم منسوخ است. تراکتور با همین رسول خطیبی در جامحذفی هم برابر آلومینیوم اراک شکست خورد؛ آنجا چه کسی مقصر بود؟ به علاوه دولت هم کمکم عوض میشود و دوستان باید در پی یافتن یک بهانه جدید باشند!