در مورد اوسمار ویرا؛ مردی که همه محاسبات را به هم زد
«دمت گرم» به برزیلی چه میشود؟
هنوز هم نمیشود از آن انتقادات و فضای تند و عصبی آن روزها ایراد گرفت. به هر حال مساله سادهای نبود اینکه قهرمان یکهتاز سالهای اخیر فوتبال ایران را بسپاری دست یک مربی گمنام؛ مردی که اغلب دوران کارش دستیار بوده و هر زمان سودای نفر اول شدن به سرش زده، کارنامهای ناموفق از خود به جا گذاشته است. اوسمار ویرا در چنین شرایطی کارش را در پرسپولیس آغاز کرد؛ در رده سوم و ۳ امتیاز کمتر از استقلال صدرنشین که به هیچ احدی نم پس نمیداد. تیم نکونام بهشدت سفت و سخت بود و رسیدن به این تیم در صدر جدول ناممکن مینمود. شکست ۵ گله در بازی دوستانه برابر شبابالاهلی امارات و بعد هم باخت تدارکاتی دیگری مقابل آریو اسلامشهر، امیدها را نسبت به اوسمار کمرنگتر کرد. بعد هم شکست غیرمنصفانه برابر آلومینیوم اراک در نخستین بازی دور برگشت از راه رسید تا جهنم کامل شود. چه کسی اما باور میکرد از آن آتش و خاکستر، ققنوس قهرمانی برخیزد؟ با این حال این اتفاق رخ داد.
پرسپولیس ویرا بعد از شکست در اراک، همه رقبایش را برد؛ غیر از استقلال و سپاهان که هر دو در برابر سرخپوشان رو به بازی تدافعی آوردند. تیم او فوتبال خوبی بازی کرد، گلهای زیادی زد، یک سوپرکامبک تاریخی برابر استقلال خوزستان به ثبت رساند و در نهایت مزد این کوشش را با قهرمانی در لیگ برتر گرفت. این اما تنها دلایل موجود برای تحسین ویرا نیست. البته که نتایج درخشان هستند و در حوزه فنی کلا باید یک بحث دیگر انجام داد، اما وجوه ستایشبرانگیزتر کار اوسمار به بیرون از زمین برمیگردد، جایی که او دو خصیصه مثبت را به خوبی نشان داد؛ متانت و قدرشناسی.
فضای فوتبال ایران معمولا پرتنش بوده و حاشیه بر متن میچربیده است. بدون تعارف امسال رفتارهای برخی اعضای کادرفنی استقلال به عنوان صدرنشین و مدعی اصلی قهرمانی هم این تنشها را تشدید کرد. در این مدت عمده حملات آنها علیه پرسپولیس سازماندهی میشد، اما اوسمار به عنوان نفر اول کادرفنی هرگز به این بازی ورود نکرد. حتی وقتی مصرانه از او خواستند جواب استقلالیها را بدهد، عینا این جمله را گفت: «اگر حرفی فنی باشد پاسخ میدهم، در غیر این صورت جوابی ندارم.» همچنین در شرایطی که اغلب مربیان اصرار دارند که همیشه اشتباهات داوری به سود آنها بوده، ویرا با این جمله متفاوت به داستان واکنش نشان داد: «داوری مثل بلیت بختآزمایی است؛ گاهی سود میکنید و گاهی ضرر. نمیتوانید گلایهای داشته باشید.» خونسردی اوسمار البته به هیچوجه شو یا نمایش نبود و به روزهای برد و خوشحالی هم منحصر نمیشد؛ چه اینکه او بعد از حذف از جام حذفی در بازی بسیار تماشایی با آلومینیوم اراک هم همینقدر متین و آرام مقابل خبرنگاران نشست.
در نهایت اما باید به ویژگی پسندیده قدرشناسی در مربی برزیلی هم اشاره کرد؛ کسی که همواره موفقیتهای نیمفصل دوم را به نام یحیی گلمحمدی زد، گفت خودش را شاگرد این مربی میداند و حتی وقتی جام قهرمانی به سرخپوشان رسید، در کمال فروتنی با تیشرتی که تصویر یحیی روی آن درج شده بود به زمین آمد و در جشن شرکت کرد. زیباتر از این چه میخواهید؟ کاش میدانستیم «دمت گرم» به برزیلی چه میشود تا اینطوری دستکم بابت فضای تند و عصبی روزهای اول انتخاب او، از مربی برزیلی دلجویی کنیم!