وقتی ویرانه ها هم جاذبه های توریستی می شود
۱۶ متروکه زیبا در دنیا
سیاره قدرت آی.ام / شارلروآ، بلژیک
این مکان در سال ۱۹۲۱ ساخته شد و در آن زمان بزرگترین نیروگاه سوخت زغالسنگ در بلژیک بود. برجهای خنککننده بزرگ این نیروگاه قادر بود در دقیقه ۴۸۰هزار گالن آب را خنک کند و این عدد در زمان خودش عدد خیلی بزرگی بود. ولی ازآنجاکه تولید قدرت زیاد آلودگی زیادی هم به همراه دارد، بعد از مدتی این نیروگاه به تنهایی ۱۰ درصد کربن دیاکسید کشور را تولید میکرد. دوستداران محیط زیست اعتراض کردند و در سال ۲۰۰۷ این نیروگاه تعطیل شد. امروزه شاید هیچ انرژیای از درون این مکان تولید نشود؛ ولی برجها و ساختمانهای آن، چشمانداز زیبا و ترسناکی بهوجود آوردهاند.
دره آسیابها / سورنتو، ایتالیا
واله دی مولینی یا دره آسیابها درون یک شکاف واقع شده که به وسیله زلزلهای بزرگ بهوجود آمده است. این ساختمانها در مقایسه با بناهای تاریخی دیگر ایتالیا بسیار مدرن هستند؛ آسیابها همه از سنگ ساخته شدهاند و با وجود اینکه قدمت آنها به قرن سیزدهم بازمیگردد؛ ولی تحقیقات نشان داده که تا سال ۱۸۶۶ از آنها استفاده میشده و هنوز متروکه نشده بوده است. ساختمانهای سنگی درون این دره زیر لایه گیاهیای که در رطوبت رشد میکنند، پنهان شده و طوری به نظر میرسد که انگار قرنهاست از آنها استفاده نشده است.
برجهای دریایی مائونسل / انگلستان
با اینکه این برجها شبیه به تجهیزات و دکوراسیون یک فیلم هستند؛ ولی در اصل آنها را در بخش ورودی رود تیمز قرار داده بودند که در برابر حملات هوایی آلمان به انگلستان در جنگ جهانی دوم مقاومت کنند. این برجها در سالهای دهه ۱۹۵۰ بهعنوان ایستگاه رادیویی مورد استفاده قرار میگرفت. امروزه یکی از این برجها ریزکشوری به نام سیلند است؛ ولی افراد میتوانند از باقی ساختمانها دیدن کنند و حتی اگر هوا خوب باشد، از ساحل آنها را تماشا کنند.
هتل ریوگیونگ / پیونگیانگ، کره شمالی
مطمئنا اگر روحیه رقابت وجود نداشت، این هتل هم بهوجود نمیآمد. در سال ۱۹۸۶ هتل وِستین در سنگاپور افتتاح شد و لقب بلندترین هتل دنیا را بهدست آورد. رهبر کمونیست کره شمالی برای اینکه ثابت کند مهندسان کشورش میتوانند هتلی بزرگتر بسازند، در سال ۱۹۸۷ دستور داد تا مراحل ساختن هتل ریونگیانگ آغاز شود. تقریبا ۳۰ سال از آن زمان گذشته و برای ساخت این ساختمان ۷۵۰ میلیون دلار هزینه شده؛ ولی این ساختمانِ هرمی شکل عظیم همچنان نیمه کاره مانده است. گفته میشود نبود امکانات و مصالح مورد نیاز دلیل نیمهکاره ماندن این مکان است. بخش داخلیِ این هتل هیچوقت دیده نشده و شبیه به یک راز مانده است.
قبرستان بزرگ قطارها/ ییونی، بولیوی
بیشتر، ییونی را با سطوح نمکی و دریاچه قرمز آن میشناسند؛ ولی این منطقه یک مکان توریستی عجیب دیگر هم دارد؛ گورستانی برای قطارهای رها شده و عتیقه. در اوایل قرن ۱۹ برای گسترش خطوط ریلی و راحتتر کردن حملونقل نقشههایی کشیده شد؛ ولی به دلایل مشکلات فنی و تنشهایی که بین مردم بهوجود آمد، پروژه نیمه کاره ماند. قطارها همچنان برای جابهجا کردن زغالسنگ استفاده میشدند؛ ولی معادن زغالسنگ در سالهای دهه ۱۹۴۰ تمام شدند .با گذشت زمان و به دلیل وقوع توفانهای نمکی، قطارها زنگ زده و پوسیده شدند و گورستان قطارهایی را که امروز میبینیم، بهوجود آوردند.
ایستگاه مترو شهر/ نیویورک
شاید به نظر برسد که هیچوقت نمیتوانیم در یک ایستگاه مترو آن هم در نیویورک سقفهای زیبا و لوسترهای عظیم پیدا کنیم. ولی در سال ۱۹۰۴ زمانی که رافائل گوستاوینو ایستگاه مترویی را درست زیر سالن اصلی شهر طراحی کرد، هیچکس اینطور فکر نمیکرد. ولی متاسفانه مسافران روزمره مترو سرعت را به زیبایی ترجیح دادند و با گسترش یافتن پل بروکلین، این ایستگاه هم در سال ۱۹۴۰ تعطیل شد. امروزه اعضای موزههای حمل و نقل در این ایستگاه تورهایی برگزار میکنند. بعضی از مسافرها هم اگر خوششانس باشند میتوانند یک لحظه این ایستگاه را ببینند؛ اگر در ایستگاه پل بروکلین به سمت بالای شهر سوار قطار شوید، در بین راه میتوانید یک لحظه این ایستگاه زیرزمینی فوقالعاده را ببینید.
بنای یادبود بوزلودژا / کازانلاک، بلغارستان
این بنای یادبود توسط رژیم کمونیست بلغارستان و بعد از پایان جنگ سرد ساخته شد. هدف از ساخت این مکان این بود که بهعنوان مرکز اصلی حزب کمونیست شناخته شود. شکل اصلی این سازه شبیه به سازههایی است که به فضاییها مرتبط است و در جای جای آن پوسترهای لنین و مارکس دیده میشود و روی سقف عظیم آن یک ستاره سرخ به چشم میخورد. با وجود اینکه این مکان در سال ۱۹۸۹ تعطیل و ورود به آن ممنوع اعلام شد؛ ولی باز هم جستوجوگرانی هستند که پنهانی وارد میشوند و از زیبایی این گنبد عظیم لذت میبرند.
شش پرچم (شهربازی جَزلند سابق) / نیواورلئانز
این شهربازی یکی از تلفات هنری توفان کاترینا بود. تمام پارک زیر سیل رفت و آب برای هفتهها همه جا را گرفته بود و حرکت نمیکرد. بعد از خشک شدن و تمام شدن آبها، چیزی که باقی ماند یک مخروبه رنگارنگ بود؛ اسلکت یک چرخ و فلک، وسایل زیر و رو شدهای که روز زمین پخش هستند و دلقکهای ترسناکی که خیره به همه جا نگاه میکنند.
ایستگاه مرکزی میشیگان / دیترویت
جایی که قبلا یک مرکز شلوغ و پرهیاهو بود، امروزه تبدیل شده به یک بنای یادبود از اقتصاد دیترویت. ایستگاه مرکزی میشیگان از زمان افتتاحش در سال ۱۹۱۴ روزانه صدها قطار را در خود میدید تا اینکه کمکم این جابهجاییها رو به کم شدن رفت و بعد از چندین سال درگیری و کشمکش در سال ۱۹۸۸ تعطیل شد.
کولمانسکوپ / نامیبیا
اگر به عکسهای این منطقه نگاه کنید اصلا نمیتوانید حدس بزنید که در سال ۱۹۰۸ این شهر مرکز استخراج الماس بوده است. ولی زمانی که ساکنان بیوفای این شهر فهمیدند در جنوب کولمانسکوپ الماس بیشتری برای استخراج وجود دارد، بلافاصله این شهر خالی از سکنه شد. این روزها گردشگران این شهر را بهخاطر خانههای ترسناک و پوشیده از شنی که دارد، میشناسند.
ایستگاه قطار بینالمللی کانفرنک / اسپانیا
ایستگاه قطار کانفرنک که در مرکز اسپانیا قرار دارد، تاریخچه غمانگیزی دارد. زمانی که این ایستگاه در سال ۱۹۲۸ افتتاح شد، بزرگترین ایستگاه راهآهن در اروپا بود. ولی فقط هشت سال بعد از آن زمان، این مکان در جنگ داخلی اسپانیا مورد حمله قرار گرفت و بعد در جنگ جهانی دوم توسط نازیها مورد هدف واقع شد و به ویرانهای نصفه و نیمه بدل شد. در طول سالهای گذشته، بارها تلاش شده که این ایستگاه را بازسازی کنند، ولی هیچوقت نشده که به آن افتخار و جایگاه گذشتهاش بازگردانده شود.
پریپیات / اوکراین
پریپیات شهری بود که بیشترین صدمه را از فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ متحمل شد. مردم شهر مجبور شدند بهخاطر میزان بالای مواد رادیواکتیوی که در محیط وجود داشت از شهر فرار کنند و به همین دلیل امروزه این شهر یکی از شناختهشدهترین متروکههای دنیا است. زمانی که از این شهر بازدید میکنید، اسباببازیهایی را میبینید که در مدارس کودکان رها شدهاند و ساعتهایی را میبینید که همه در یک زمان متوقف شدهاند و از همه مهمتر شهربازی شهر را میبینید که مدتهاست بیحرکت و بیصدا مانده است.
جزیره هاشیما / ناگازاکی، ژاپن
جزیره هاشیما زمانی متراکمترین جزیره دنیا از لحاظ جمعیت بود؛ ولی حالا کاملا خالی است. داستان از این قرار است که زمانی که مشخص شد زیر این جزیره معادن زغالسنگ وجود دارد، افراد زیادی به این جزیره مهاجرت کردند. به مرور زمان ساختمانهای بههم چسبیده و پیچیدهای هم در این جزیره برای معدنچیها و اربابهایشان ساخته شد و روز به روز تراکم جمعیت بیشتر میشد. ولی به محض تمام شدن زغالسنگ، تمام افراد شروع به ترک جزیره کردند. امروزه این جزیره تبدیل شده به مکانی خالی از انسان و مملو از سنگ و بتن که در وسط اقیانوس رها شده است.
قلعه بانرمن / نیویورک
فرانسیس بانرمن که یک مهاجر اسکاتلندی بود با جمعآوری بازماندههای جنگی مثل گلوله، توپهای جنگی و فروش آنها توانست به رویای آمریکایی خود برسد. بعد از خرید یک محموله بزرگ در طول جنگ آمریکا و اسپانیا مجبور شد یک جای بزرگتر برای نگهداری اجناس و راهاندازی فروشگاه پیدا کند. خوشبختانه بانرمن با مکانی برخورد کرد که کاملا برای برپا کردن یک قلعه اسکاتلندی مناسب بود؛ جزیره پولِپِل، بالای رودخانه هادسن. در قرن بیستم، ساختمان قلعه تبدیل به جهنم شد. یک انفجار مهیب، تصادف قایق حامل مواد منفجره و آتشسوزی که سه روز طول کشید، باعث شد ساختمان به ویرانهای تبدیل شود. از سالهای پایانی سده ۱۹۹۰ سازمان حفاظت محیط زیست از این قلعه نگهداری میکند.
هتل دل سالتو / کلمبیا
در سالهای خروشان قرن بیستم، این بنا بهعنوان یک کاخ بزرگ ساخته و باعث شد گتسبی احمقانه به نظر برسد. از آن زمان تا امروز این ساختمان صخرهای چندین جابهجایی مهم داشته است. در سالهای دهه ۱۹۵۰ این هتل به یک ساختمان با ۱۸ اتاق تبدیل شد و چند سال بعد به کلی تعطیل و در طبیعت رها شد تا خزه جمع کند و داستانهای ارواح و تسخیر برایش بسازند. اخیرا این ساختمان به یک موزه پاییزی تبدیل شده است.
فانوس دریایی آنیوا / روسیه
جزیره آنیوا و فانوس دریایی عظیم و مجللش برای یک قرن در جنگ بین روسیه و ژاپن دخیل بودند و مالکیت این جزیره بارها و بارها بین روسیه و ژاپن جابهجا شد و حتی چندباری این دو کشور بهطور مشترک بر این منطقه مالکیت داشتند. تا اینکه بعد از جنگ جهانی دوم، شوروی بهطور کامل کنترل و مالکیت جزیره را بهدست آورد و به فانوس دریاییِ آن مواد رادیواکتیو اضافه کرد. ژنراتورهای هستهای و مواد جیوهای برای مدتی به این ساختمان کمک کردند که پابرجا بماند؛ ولی بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی بهطور کامل متروکه شد.
ارسال نظر