نبرد یا رفاقت در بازار پیکاپهای چینی!
۳ وانتبار متوسط که همگی ساخت چین هستند و کمتر از ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارند در این مطلب با یکدیگر مقایسه شدهاند.
فوتون تونلند
این خودرو متعلق به فوتون چین است که در زمینه ساخت خودروهای کاری و تجاری ید طولایی داشته و جزو بهترینهای جهان است. با این حال، ساخت فوتون در ایران یعنی تونلند هرگز خودرویی به برجستگی ساختههای فورد و شورولت یا حتی محصولات تویوتا نبوده و برخلاف کامیونتهای فوتون، محصولی معمولی بهحساب میآید. این خودرو در نمونه بنزینی و ۲دیفرانسیل، با کمک موتوری حجیم ساخت میتسوبیشی از توانی معادل ۱۳۰ اسب بخار و نیز گشتاوری ۲۱۰ نیوتنمتری سود میبرد که در مجموع توانی محدود و ناکافی را مخصوصا هنگام بارکشی در اختیار راننده قرار میدهد گرچه این حجم از نیرو برای حرکت معمولی در شهر مناسب به نظر میرسد. تجربه رانندگی با این خودرو نشان میدهد وزن بالای تونلند که چیزی معادل ۱۹۰۰ کیلوگرم است تمام رمق موتور را گرفته و کمترین سطح ممکن از نظر شتاب، هندلینگ و کشش را عاید راننده میکند در عین حال تونلند در مقایسه با ریچ و کاپرا ظاهر زیباتر، گنجایش بیشتر و اتاق زیباتری دارد و البته بخش بار آن فضای بهتری را ارزانی مالکش میکند. امکانات فوتون هم واقعا ابتدایی است.
پیکاپ ریچ
در اصل خواستهشده که از نیسان پیکاپ مدل ۲۰۰۲ نمونهسازی شود، حال آنکه تولید دانگفنگ است و در ایران از سوی پارسخودرو مونتاژ میشود. خاطره خوب نمونه ساخت نیسان باعث شده تا بهرغم همه ضعفهای ریچ، این محصول شرقی همچنان از سوی برخی خریداران مورداستفاده قرار گیرد. با این حال ریچ هنگام استفاده به هیچوجه چیز مشابه یک وانتبار نبوده و بیشتر خودرویی کاری و البته ظریف است که باید دست به عصا با آن برخورد کرد و چندان آن را تحتفشار قرار نداد. البته خیلی هم نترسید. موتور ۲۴۰۰سیسی ریچ با قدرتی معادل ۱۳۲ اسب بخار و ۲۰۸ نیوتنمتر گشتاور توانی کافی برای اموراتی مثل بارکشی در حد ۸۰۰ تا ۹۰۰ کیلوگرم و حرکت سریع در مسیرهای شهری را به راننده میدهد.ارتفاع و طول کوتاهتر کمتر، طول کوتاهتر و البته کیفیت ساخت پایینتر باعث شده تا وزن ریچ به کمتر از ۱۶۸۰ کیلوگرم محدود شود و همین عامل کمک میکند تا ریچ هنگام رانندگی نسبت به کاپرا و تونلند سریعتر بهنظر برسد. این عامل البته باعثشده تا با قیمتی کمتر به نسبت خودرویی بهتر از تونلند نصیب خریداران شود گرچه طراحی بسیار قدیمی و اتاق فاقد جاذبه و امکانات ریچ باعث میشود تا آن دسته از مشتریان سختپسند و آپشندوست ایرانی که دنبال رفاهیات در کنار انجام امور تجاری و کاری هستند، ریچ را چندان جدی نگیرند. در مجموع همهچیز در این خودرو متوسط و عادی است. راستی با توجه به لاستیکهای ۱۵ اینچی و موتور نحیف ریچ، فکر آفرود با این وانت را هم از سرتان بیرون کنید؛ چراکه عاقبت خوشی نخواهد داشت!
کاپرا ۲
این وانت محصول کمپانی چینی زد ایکس اوتو شانگهای است که بلافاصله پس از ورود به بازار ایران توانست فروش موفقی را تجربه کند. عمدهترین دلیل این اتفاق البته به قیمت پایین کاپرا۲ در مقایسه با محصولات مشابه ژاپنی و نیز ظاهر نسبتا مناسبش بود. در عین حال کیفیت ساخت پایین، موتور ضعیف و توان بارکشی اندک اجازه نداد تا کاپرا همچون هایلوکس تویوتا در سطحی وسیعتر به فروش برسد. این خودرو که مشابه وانت هایلوکس مدل ۲۰۰۰ طراحی شده با قیمتی معادل یک پنجم هایلوکس ۲۰۱۷، فضایی مشابه با این خودروی ژاپنی را در اختیار مالک خود قرار میدهد. با این حال فضای بزرگ اتاق و بار تنها فاکتور هنگام خرید وانتبار نیست و مسائلی اساسی مثل توان آفرود، موتور و گیربکس قدرتمند و دقیق، فنربندی محکم و سیستم تعلیق بادوام از جمله مواردی هستند که در هنگام استفاده مداوم از وانتهای سبک و متوسط بیشتر به چشم میآیند. در همین راستا، کاپرا۲ متاسفانه در بخش موتور اصلا اوضاع خوبی ندارد.
موتور بهکار رفته در این خودرو با حجم ۲۴۰۰ سیسی ساخته میتسوبیشی بوده و با تولید قدرتی معادل ۱۲۷ اسب بخار و گشتاوری حدودا ۲۰۰نیوتنمتری، ضعیفترین عضو گروه است. ویژگی دو دیفرانسیل هم چندان به کمک کاپرا نمیآید؛ چراکه اساسا خودرو با وجود وزن سنگین و نیروی کم موتور نمیتواند راه برود چه برسد که در زمینه آفرود بخواهد از خود چیزی بروز دهد. وانت ۱۷۸۵ کیلویی زدایکس البته چنانکه گفتیم جادار است و در بخش طراحی داخلی محصولی زیبا است و این مورد از قضا از مزایای اصلی این خودرو به حساب میآید. بهکارگیری شاسی مستقل در کاپرا در کنار سیستم تعلیق نرمتر هم در مقایسه با دو رقیب دیگر سواری بهتری را نسبت به دو محصول دیگر عاید سرنشینان کاپرا میکند. در واقع این مورد در کنار آپشنهای بیشتر مهمترین قابلیت این خودرو هستند که امکان رجوع طیف متنوعی از خریداران به خودروی کاپرا را بهعنوان محصولی باری و سواری فراهم میآورد.
نتیجه نهایی
در نهایت اینکه مقایسه سه پیکاپ چینی و متوسط بازار ایران نشان میدهد خلأ حضور یک محصول تمامعیار و بادوام در این بخش کاملا محسوس است و خریداران در صورت وجود چنین خودرویی قطعا از آن استقبال میکنند منوط به اینکه قیمت آن در محدوده کمتر از 100 میلیون تومان جای گیرد. جا دارد خودروسازان داخلی با توجه به این مساله، نسبت به طراحی و تولید وانتی در این رنج که بتواند همچون نیسان وانت دو جنبه قیمت ارزان و کارآیی بالا را باهم پوشش دهد، اقدام کرده و علاوهبر کسب سود بالا ظرفیت نهفته این بخش و خریداران گسترده داخلی را به خود جذب کنند. برنده این مقایسه نیز گرچه خودروی ریچ دانگفنگ است، اما استفاده طولانیمدت از هر کدام از این ۳ خودرو برای خریداران محصولات تجاری که مساله دوام بالا، استهلاک اندک و قیمت مناسب را در هنگام خرید وانت سبک مدنظر دارند، چندان دلنشین نخواهد بود.
ارسال نظر