مدل مرجع نوآوری محصول
گامی بلند در راستای بومیسازی چارچوبهای علمی
با وجود این که مدل فوق، از مرجعیت علمی کافی برخوردار است، اقتضائات محیط صنعتی و همچنین نیاز به احصای موفقیت محصول نوآورانه، مسوولان جشنواره را بر این داشت تا توسعه مدل و همچنین بومیسازی شاخصهای ارزیابی را در دستور کار قرار دهند. بدین لحاظ طراحی و تبیین مدل مرجع نوآوری محصول به گونهای در دستور کار قرار گرفته است که مرحله ثبت دانش و تجربیات حاصل از توسعه محصول جدید و همچنین اطمینان از موفقیت محصول در بازار نیز مستند شود. در نتیجه به دلیل تغییر در چارچوبها و معیارها، یک مسیر تکاملی برای ابزار ارزیابی مدل طراحی شده که در طول این مسیر، هر ساله شاخصها ارتقاء یافته و شرایط ارزیابی سختگیرانهتر خواهد شد. طراحی مدل به گونهای انجام پذیرفته که ضمن در نظر گرفتن ابعاد مختلف اقدامات قابل انجام در هر مرحله، شرایط را به گونهای فراهم آورد که امکان ارائه بازخوردهای مناسب نیز برای شرکتها فراهم شود.
مدل مرجع نوآوری محصول بر مبنای یک فاز مقدماتی و شش فاز اصلی طراحی شده است. تمامی فازها دارای ارتباطات درونی با یکدیگر هستند، به نحوی که در صورت عدم انجام یک اقدام خاص، آثار آن بر روی سایر فازهای توسعه محصول جدید قابل ردیابی خواهد بود. در ادامه این مطلب تلاش خواهد شد تا هر یک از فازهای مدل با جرئیاتی بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
فاز صفر- ایجاد ایدههای محصول جدید
تمرکز اصلی بر روی تنوع منابع ایده و همچنین چگونگی دستهبندی و اولویتبندی ایدهها ضمن ایجاد یک بانک ایده متمرکز برای اعمال تحلیلهای تکمیلی بر روی جریان و کیفیت کانالهای تولید ایده خواهد بود.
فاز ۱- بررسی و غربال اولیه ایدهها
چنانچه فاز صفر به خوبی طراحی شده باشد، جریان مستمری از ایدهها شکل خواهد گرفت که به مرور زمان موجب انباشت ایدهها در ابتدای فرآیند خواهد شد. پس اگر معیارهای مناسبی برای غربال ایده در دست نباشد، عملا تصمیمگیری در خصوص ادامه اقدامات لازم برای تداوم جریان ایدهها، با دشواری روبهرو خواهد شد. به همین دلیل توجه به ایجاد معیارهای رسمی و شفاف برای غربالگری ایدهها کمک قابل توجهی به پیشبرد اهداف نوآوری در سازمان خواهد کرد.
فاز ۲- توسعه طرح کسب و کار محصول جدید
در این فاز با تکیه بر منابع در دسترس، تعداد محدودی ایده که از دروازه تصمیمگیری قبلی گذر کردهاند به عنوان ایدههای منتخب مورد تجزیه و تحلیل دقیقتر قرار خواهند گرفت. به عبارتی دیگر، در فاز قبلی اطلاعاتی که مبنای تصمیمگیری قرار گرفته بودند، برگرفته از دادههایی بودهاند که در دسترس بوده و به لحاظ سوابق اطلاعاتی در شرکت وجود داشتهاند یا اینکه دسترسی به آنها سهلالوصول بوده است، اما در این مرحله نسبت به جمعآوری اطلاعات دقیق در مورد هر یک از اجزا و کارکردهای محصول به شکل تحقیقات میدانی، اقدام خواهد شد. خروجی این مرحله یک گزارش کسب و کار مدون و ساختار یافته است که با تکیه بر آن میتوان ارزیابی دقیقی از وضعیت ایده مد نظر حاصل کرد.
فاز ۳- توسعه محصول جدید
فاز سوم اولین گام برای تبدیل ایده منتخب به یک خروجی ملموس برای شرکت است. در این فاز واحدهای عملیاتی و توسعه محصول که بیشتر، واحدهای تولید و یا تحقیق و توسعه شرکتها را شامل میشوند، بر اساس طراحیهای انجام شده در مراحل قبلی و انتظارات ذینفعان از محصول مورد نظر اعم از کالا و یا خدمت، نسبت به توسعه نمونه آزمایشی از محصول اقدام میکند. بدین لحاظ به طور معمول در این فاز علاوه بر اقدامات طراحی و تولید نسبت به انجام انواع آزمایشهای مبتنی بر طراحیهای مفهومی و... اقدام خواهد شد.
فاز ۴- تست و اعتبارسنجی محصول جدید
در فاز چهارم و بر اساس خروجی فاز قبلی، یک محصول قابل بررسی در دسترس است که میتواند مبنای انجام آزمونهای میدانی در محیط واقعی (و احتمالا کنترلشده) قرار بگیرد. بدین لحاظ در این فاز با اجرای آزمونهای مربوطه میتوان امیدوار بود که اشکالات اساسی در محصول وجود نخواهد داشت و امکان معرفی محصول به بازار از هر جهت فراهم خواهد بود.
فاز ۵- معرفی محصول جدید به بازار
این فاز از مدل، اولین نقطه تماس جدی و واقعی محصول با بازار تلقی میشود. بر این اساس در این مرحله از کار موضوعات بازاریابی و همچنین اصلاحات محصول و انطباق با نیازها و خواستههای مشتریان در اولویت تمام اقدامات قرار خواهد گرفت.
فاز ۶- آمار عملکردی نوآوری محصول- موفقیت محصول در بازار
در فاز نهایی که با هدف توسعه ابزار ارزیابی به مدل اصلی اضافه شده است، موفقیت محصول در بازار و مستندسازی تجربیات حاصل از توسعه محصول جدید مورد پایش و ارزیابی قرار میگیرد. در این مرحله که به طور معمول در فاصله زمانی ۲ تا ۴ ماه پس از معرفی محصول به بازار انجام میشود، مسوولان به دنبال تعیین موقعیت محصول در بازار و مقایسه آن با پیشبینیهای انجام شده، خواهند بود. وجود این فاصله زمانی تا حد زیادی به حجم و تداوم برنامههای تبلیغاتی و منوط به فروکش کردن هیجانات ناشی از عرضه اولیه محصول نوآورانه به بازار است. بر این اساس لازم است تا مدتی از معرفی محصول به بازار بگذرد تا شرایط محصول به وضعیت قابل بررسی برسد.
نکته بسیار مهمی که در بطن این مدل نهفته است و متضمن اهداف کلان حاصل مد نظر این رویداد خواهد بود، مبتنی بر فاز ششم یا مستندسازی درس آموختههای حاصل از نوآوری است. نکته بسیار مهم در این مدل، تکرار و مشق کردن بسیار است. تنها در صورت تکرار این مدل است که نواقص اجرایی آن آشکار شده و امکان تطبیق آن با ساختار شرکت فراهم خواهد آمد. بدین لحاظ لازم است تا این مدل به یک روش فکری یا مدل ذهنی برای مدیران شرکت تبدیل شود تا بتوان انتظار داشت که جریان توسعه محصول جدید در یک شرکت به یک جریان مستمر و جامع تبدیل شود.
ارسال نظر