سرگردانان تورم
دلالی و اقتصاد سیاه زاییده تورم افسارگسیخته است
سرگردانان تورم
«چی بخرم، کی بخرم،کی بفروشم و چقدر بخرم؟» همه دغدغه مردم در ۱۰سال اخیر بوده و حالا هم هرزمان که دلار بالا و پایین شود یا پای مذاکره و احیای برجام به میان آید، مردم نگران از کاهش ارزش پساندازهایشان، روانه بازارهای مختلف میشوند. نوسان گیری شاید در سالهای گذشته سادهتر بود، اما این روزها که بازار ساز بهطور ناگهانی وارد بازار میشود، تشخیص صعود و سقوط قیمتها را سخت کرده و به همین دلیل زیان در پی زیان، حادث میشود.
کاسبان نوسان گیری هم در قالب «مشاور و تحلیلگر اقتصاد» فضای شبکههای اجتماعی را پرکردهاند. داستانکها، برنامههای زنده و وعده مشاوره اختصاصی با فلان میزان هزینه، فرمولهای کنکوری نوسان گیری و الفبای سود نجومی را آموزش میدهند تا دلال پرورش دهند.
اواخر فروردین، زمزمه نوسانهای طلا و سکه و زعفران بلند شد و فضای یک شبکه اجتماعی از پیشبینیها پر شد. مردم شهر، سرمایه به دست، آرامآرام روانه بازار شدند و تب خرید سکه اوایل خرداد به اوج خود رسید. دلار که بالا کشید و قیمتها که گداخت، نرخ روزانه دلار و سکه و طلا اعلام نشد تا اصفهانیها در بازار سرگردان شوند. گفتوگوی دوحه و سپس مدیریت بانک مرکزی، افت قیمتها را موجب شد تا زیان بخشی از نوسان گیران ناشی اصفهانی ثبت شود.
تورم درصدی خردادماه که اعلام شد، نگرانیها اوج گرفت و حالا اصفهانیها صفوف صرافیها را به انتظار گرانی دوباره رها نمیکنند. آنها که سکه و طلای کهنه را در اوج خریدهاند هم جهش دوباره نرخها را رصد میکنند. مشاوران فضای مجازی هم همچنان برای نوسانهای بعدی و برای بازار خودرو و مسکن، تحلیل و مشاوره دارند تا نشان دهد که عنقریب تورم سکه، خود را در فلان بازار تخلیه میکند.
دروی طوفان
روحیه دلالی و سوداگری برای تجار عقلایی است ولی مردم کوچه و بازار فقط دنبال پناهگاه میگردند و میخواهند پشت سکه، مسکن، زمین، خودرو و... پناه بگیرند که در این صورت نقدینگی بهجای اینکه به بخش تولید هدایت شود، به سوداگری و دلالی تزریقشده و از صنعتی شدن کشور جلوگیری میکند.
از سوی دیگر خو کردن به دلالی باعث تنبلی اقتصادی هم میشود؛وقتی مردم دلار، سکه و مسکن میخرند و طی یک سال۳۰ تا۴۰درصد و گاهی ۱۰۰درصد سود میکنند، چرا وارد روند پردستانداز تولید شوند که چند سال بعد حتی هزینههایشان هم پوشش داده نشود.
سودهای کلان فقط در بازارهای مسکن، طلا، دلار و ارز و حتی بورس نیست. آنها که نگاه اقتصادی قوی دارند و با رانت اطلاعاتی نیز همراهی میشوند «دلالان مادرزاد»ی هستند که بهموقع، نقدینگی را وارد بازار هدف کرده، نظام عرضه و تقاضا را به نفع خود برهم میزنند و در مدتزمانی مشخص چند برابر سرمایه اولیه را برداشت کرده و ناپدید میشوند. آتشی که آنها روشن کردهاند را مردم عادی بر آن میدمند. قیمتها که جهش میکند، انگار ناقوس هشدار را در اقتصاد و بازار به صدا درآورده باشد، همه را بیدار میکند. مردمی که از دلالی فقط سود یکشبهاش را دیده و خبرهای درشتش را خواندهاند، هر آنچه پسانداز کردهاند را وارد آشفتهبازاری میکنند که «دلالان مادرزاد» از خود برجای گذاشتهاند. دریغ که آنچه عوام درو میکنند فقط طوفانی است که دیگران کاشتهاند. رانتخواران اطلاعاتی، بازار به بازار جلو میروند و سرمایه خود را چند برابر میکنند. عوام اما پا جای پا آنها میگذارند و اگر شانس یاریشان کند، خاکسترنشین نمیشوند.
«دلالان مادرزاد»شایسته لقب«بیکاران پولدار» شدهاند، ولی مردمی که رد آنها را دنبال میکنند نه واسطهگرند و نه دلال. آنها بازندههای اقتصاد نابسامانی هستند که فقط بحران را تشدید میکنند.
فاتحه برای مشارکت اقتصادی
جمعیت فعال و غیرفعال اقتصادی دو شاخص مهم بازار کار هستند که نرخ بیکاری و نسبت اشتغال نیز متأثر از این دو شاخص مهم تغییر میکنند. شاخص جمعیت فعالان اقتصادی، دو گروه بیکاران و شاغلان را در برمیگیرد؛ یعنی تمام جمعیت سهمیلیوننفری بیکار و حدود ۲۴میلیون نفری شاغل کشور تحت عنوان جمعیت فعال شناخته میشوند.جمعیت غیرفعال اما گروهی از جامعه را در برمیگیرد که شاغل نبوده و به دلایل مختلف تمایلی برای انجام کار ندارند. دلالها یا بیکاران دارای درآمد در این گروه قرار میگیرند که شاخصی برای کاهش اقبال به فعالیتهای اقتصادی هستند و این در حالی است که آنها با عنوان شغلی «بیزینس» جامعه و اقتصاد را همزمان متاثر میکنند.
ارزیابی دادههای آماری گزارش سازمان مدیریت و برنامهریزی استان نشان میدهد نرخ بیکاری اصفهان در سال ۹۹ حدود ۱۰.۹ درصد برآورده شده و در سال ۱۴۰۰ به ۱۰.٦ درصد کاهشیافته که ناشی از اشتغالزایی نبوده است. در سال ۹۹ نرخ مشارکت اقتصادی۴۱.۴ درصد بوده که این رقم در سال۱۴۰۰به۴۱درصد کاهشیافته که باعث کاهش نرخ بیکاری نیز شده است. سیر نزولی نرخ مشارکت اقتصادی در سالهای اواخر دهه۹۰شدت گرفته بهطوریکه نرخ مشارکت اقتصادی اصفهان در پاییز سال۹۸ با۴۸.۸درصد در پله سوم کشور ایستاد ولی در پاییز ۹۹ با نرخ ۴۶.۱درصد در جایگاه هفتم ایران قرار گرفت. جمعیتی که به دنبال کار نمیگردد اما درآمد دارد، دلال قابلی است که نظم اقتصادی را برهم میزند.
بخشی از افراد جمعیت غیرفعال، هرچند در آمارگیریهای فصلی خود را بیکار معرفی میکنند اما درآمد دارند. این گروه از افراد که « دارای درآمد و بدون کار» هستند در سال ۱۳۸۴ سه میلیون و ۲۶ هزار نفر جمعیت داشتند و در سال۹۶ به پنج میلیون و ۱۱۲ هزار نفر افزایش یافتند. این افراد را میتوان یکی از پدیدههای بازار کشور در سالهای اخیر دانست که هسته اصلی آنها با پرداخت یارانه ماهانه توسط دولت شکل گرفت و بهتدریج تعدادشان افزایش یافت. بازنشستگان، یارانه بگیران، افرادی که پس از مرگ والدین وارث حقوق آنها میشوند یا سود پسانداز دریافت میکنند، کسانی که املاک خود را اجاره داده یا ربا و بهره دریافت میکنند هم در این گروه جای میگیرند. کارشناسان اقتصادی اما از دلالان بهعنوان بزرگترین گروه این جمعیت یادکردهاند، همانها که صاحبان مشاغل کاذب هستند و در زیرزمین اقتصاد اصفهان فعالیت دارند.
اقتصاد سایه
پژوهشی در سال۹۳انجام شد که حجم اقتصاد سایه ایران طی دوره ۱۳۴۹-۱۳۸٦ را بهطور میانگین حدود۱۳درصد تولید ناخالص داخلی برآورد کرد.سلیمی فر و کیوان فر(۱۳۸۹) اندازه اقتصاد زیرزمینی را در ایران برای سال ۱۳۸۷ معادل ۲۶.۵درصد تولید ناخالص داخلی محاسبه کردند که نشانه دو برابر شدن آن در یک دوره۲۰ساله است. دادههای آنها نشان میدهد که با افزایش یکدرصدی تورم گروه کالاها حجم بخش غیررسمی معادل۲.۵درصد افزایش مییابد.
پژوهش دیگری حجم اقتصاد سایه ایران نسبت به تولید ناخالص داخلی طی دوره زمانی ۱۳۸۴-۱۳۹۲ را حدود ۲۳.۸ درصد به دست آورد.ازآنجاییکه این اعداد یافتههای پژوهشهای مختلف هستند بنابراین داده رسمی محسوب نمیشوند اما میتوانند گوشهای از فعالیت غیررسمی دلالان را در اقتصاد کشور و در مقایسه با حوزه اقتصاد رسمی به نمایش بگذارند. دلالانی که حوزه فعالیت وسیعی را از خریدوفروش مواد مخدر تا کالاهای سرقتی، طلا، ارز، ملک و خودرو و حتی میوه شب عید، تخممرغ، سیبزمینی و پیاز، دارو و... را در حیطه فعالیت خود قرار دادهاند، نهتنها بر تعداد جمعیت فقیران افزودهاند که شاخص رفاه را هم به نفع خود جابجا کردهاند.