اندیشه جرج اورول از نگاه جان رادن
هیچ نویسندهای تا این حد جنجالی نبوده یا کلمات و عباراتش در فرهنگ عوام و خواص نفوذ نکرده است؛ از «برادر بزرگ» و «دوگانه اندیشی» تا «جرم فکری» و «گفتار نو». تأثیر و نفوذ اورول چنان است که او را «برادر بزرگ همۀ روشنفکران» لقب دادهاند.
این کتاب ماجرای شگفت یک قصۀ دورودراز را پیگیری میکند: سفر پس از مرگ یک نویسنده بهسوی شهرت پایدار.
آنچه موردتوجه نویسنده است، چگونگی استحالۀ مردی ادیب، جورج اورول نویسنده، به نهادی غولآسا با شمایل یا بت گونۀ «اورول» است. نویسنده در سراسر فصول این کتاب، بین «کار» اورول و کار او تفاوت میگذارد.
این تمایز بهروشنی در این مسئله معلوم میشود که هیجان رسانهها دربارۀ «واقعیتهای بدیل» چگونه تحتالشعاع تبدیلشدن اورول نویسنده به اورول «خار چشم و بلای جان» قرار گرفت.
کتاب به دو قسمت تقسیمشده است: فصلهای اول بخش نخست به زندگی و نامههای اورول میپردازد. صفحات بعدازآن دربارۀ اسطوره و میراث او بحث میکند و فصلهای پایانی به تأملات نویسنده دربارۀ «اورول، اورول من» اختصاص دارد که در آنها بهگونهای شخصی دربارۀ میراث اورول که نویسنده از او به ارث برده است، سخن گفته است.
بخش نخست با شرح زندگی خصوصی و دستاوردهای ادبی اورول آغازشده و به روشن کردن وجوه نامتعارف این دنکیشوت انگلیسی، مجادلات و مشاجرات دائمی او با یکی از دوستان هممدرسهایاش، انتقال کمتر توجه شده او از نویسندهای کارآموز به نام «اریک بلر» به نثرنویسی نامدار به نام «جورج اورول» و دو شاهکار داستانی سالهای پایانی عمرش و دستاوردهایش در آثار غیرداستانی.
فصلهای بخش دوم وجوه گوناگون شهرت فوقالعاده و میراث پرفرازونشیب اورول را بررسی میکنند. در اینجا دامنۀ کار گستردهتر شده و داستانپردازیها دربارۀ زندگی پر ابهام پس از مرگ اورول نیز بحث شده است.
دو فصل آغازین به شباهت عجیب اورول به دو فرانسوی معاصر و چپگرا و متعهد میپردازند و جنبههای اعتبار و شهرت او را بهعنوان ادیب و روشنفکر و چهرهای شاخص در ادبیات دنیا بررسی میکنند.
او از جهاتی چشمگیر با این زوج خاص قابلمقایسه است: ژان مالاکه، داستاننویسی که کمتر به یاد مانده است و مرد مشهور، آلبرکامو نامتعارف و رادیکال.
مادر اورول نیمه فرانسوی بود و فرانسه تنها کشوری خارج از بریتانیا بود که او مدتها مقیم آنجا بود. او اواخر دهۀ بیست زندگیاش را در فرانسه گذراند و در 1945 بهعنوان خبرنگار جنگی روزنامۀ «آبزرور» دوباره به آن کشور رفت.
فصلهای بعدی این بخش، چگونگی و چرایی شهرت پس از مرگ اورول را توضیح میدهند و بهویژه به تقدس یافتن شگفتانگیز او تولد چهرۀ مذهبی و اسطورهایاش میپردازد. این تحولات به زندگی پس از مرگ شبحوار انجامید؛ حیاتی که هم با طراوت تمام میدرخشید و هم بیرحمانه لکهدار بود. این موضوع در دو فصل بعدی موردبحث قرار میگیرد.
نتیجه، تصویر و تصوری است که همواره بین روشنی و تاریکی نوسان دارد. اول بهعنوان فرد «لا ادری پرهیزگار»، با اهل ایمان، التزام مذهبی دارد. لحظاتی بعد او میشود غولی به نام «برادر بزرگ»، پیامبر «اورولی» روز قیامت جنگهای بیپایان چه جنگ سرد و چه جنگ سایبری.
در فصلهای بعدی این بخش توجه خواننده به نمود و تجلی متفاوت اورول دوگانه و رابطۀ پیچیدۀ او با اورول انسان و نویسنده جلب شده است. هوشیار بودن نسبت به چنین مقولاتی ما را از پرتگاه و سراشیب روانپریشی مصون نگاه میدارد؛ زیرا اورول نوعاً در هیات فرانکشتاین هیولا تصور میشود؛ کسی که چهرۀ اجتماعی مغرور و مفتخر ما را بهعنوان فرزندان شایستۀ نور و روشنایی آشفته و تیره میکند. فهرست مطالب این کتاب پس از یادداشت مترجم و پیشگفتاری که با موضوع دانلد و وینستن در وزارت واقعیتهای بدیل نوشته شده به شرح زیر است:
مقدمه: اورول: «اورول» من
بخش نخست: زندگی و نامهها
فصل اول: حیاتی دنکیشوتوار، غیر قدیسی و سرسختانه
فصل دوم: تبادلنظر با مشت پرانی؛ دورههای مباحثۀ و ایتن قدیمی و اهل جدل مودتآمیز
فصل سوم: توفیق ادبی، یا وقتی بلر به اورول تبدیل شد
فصل چهارم: شاهکارهای دوقلوی اورول، مزرعۀ حیوانات و هزار و نهصد و هشتادوچهار
فصل پنجم: یک نسخۀ «ناکجاآبادی» از یک دژم کلاسیک
فصل ششم: تاجدار نثر انگلستان
بخش دوم: افسانه و میراث
فصل هفتم: ارتباط فرانسوی، بخش 1: ژان مالاکه، یک «اورول فرانسوی»؟
فصل هشتم: ارتباط فرانسوی، بخش 2: کامو و اورول، شورشیها با یک هدف
فصل نهم: چگونه و چرا اورول به «یک نویسندۀ مشهور» تبدیل شد: سوارشدن بر امواج زمانه
فصل دهم: «مستثنیانگاری کاتولیک»: چرا آمریکای کاتولیک «سنت جورج» را تقدیس کرد
فصل یازدهم: جنگ «اورولی»: از سرد تا سایبری
منابع تصاویر