واسطهگری سودآور است، نه تولید
گفتوگو با رضا منصوریان موسس شرکت «رام پلاست شرق» تولیدکننده لولههای پلیاتیلن
بحران تحریم، افزایش نرخ دلار، رشد تورم، قطعی اینترنت و قوانینی که خلقالساعه تصویب میشوند و دامن کسبوکارها را میگیرند. در چنین شرایطی، شاید اولین کار یک فعال رسانهای، شنیدن است. گوش کردن به دغدغههای یک مدیرعامل، سازمان و کارمندانش. دغدغههایی که منحصر به فرد نیست و ردش را میتوان در احوالات هر کسبوکاری یافت. رضا منصوریان موسس کارخانه «رام پلاست شرق»، گشادهرو و مهربان، که گرد سپید سالها تلاش در تولید لولههای پلیاتیلن بر چهرهاش نشسته بود، در گپوگفتی یکساعته درباره سختیهایش میگوید:
واقعیت این است که ما همیشه در بحرانیم. چیزی به نام عبور نداریم. شاید آنقدر حرف در ذهنم و فریاد در وجودم هست که نمیدانم به کدام بپردازم. یک نمونه سادهاش را عرض میکنم. یک خط برای تولید نوار آبیاری اضافه کردهایم، چون احساس کرده بودیم به جز لولههای آبیاری، نیاز است تا نوار آبیاری هم تولید کنیم. این خط را از چین آوردیم، چون از جای دیگر نمیشد! داخل نوارهای آبیاری پلاکهایی به کار میرود که آنها را از یک واحد تولیدی در اصفهان تهیه میکردیم، اما طی اعلام یک کشاورز، متوجه شدیم پلاکها ایراد دارند. گذشته از اینکه 560 هزار متر نوار آبیاری آن کشاورز را تعویض کردیم، تصمیم گرفتیم خطوط تولید پلاکها را خودمان وارد کنیم. اما 8 ماه است که داریم میدویم! آن هم برای کاری که ظرف 20 روز تا 1 ماه انجام میشود. گذشته از فروشنده چینی که 8 ماه معطل شد، میدانید تغییرات نرخ دلار در این 8 ماه چقدر بود؟
نوسان قیمت دلار به حدی رسیده که ترجیح دادیم مناقصه شرکت گاز را که برنده شده بودیم فسخ کنیم، چون یک ماه تا ابلاغ فاصله افتاد و در این یک ماه، قیمت پیشنهادی ما زیانده بود. گویا تنها کاری که در این کشور سودآور است، واسطهگری و دلالی است.
بازار کشورهای دیگر مثل ترکمنستان را هم سالهای 92 تا 93 از دست دادیم. چرا؟ چون سیستم بانکی درستی نداشتیم. مشتری ترکمنستانی، پول لولهها را به رانندههای کامیون میداد، اما معلوم نبود این پول به دستمان میرسد یا نه. مثلا یک بار، 120 هزار دلارمان از دست رفت و یقه هیچکس را نمیتوانستیم بگیریم. فعالیتها و تصمیمگیریهایمان، همه ریسکی است. در هیچ جای دنیا چنین نیست. اینهمه میگویند صادرات صادرات، صادرات نیاز به بستر دارد.
اصلا مشکلات صادرات به کنار، یک چیز عجیبتر بگویم. ظرفیتی که برای تولید به کارخانه ما دادهاند 24 درصد است. یعنی ما اجازه نداریم بیشتر از این، از ظرفیتمان برای تولید استفاده کنیم. احتمالا بهدلیل سوءاستفادهای که کارخانهای در مواد اولیهاش داشته، همه کارخانهها را جریمه کردهاند.
مشکل از کجاست؟ مگر کارخانه خاطی پیدا نمیشود که خودش را جریمه کنند؟ چرا من که 14 هزار تن سهمیه در سال دارم، فقط میتوانم 3600 تن استفاده کنم؟