برای او که تاکآفرین هنر قلمزنی نام گرفت
زندهیاد استاد علی ظریفی اصفهانی متولد دوم اردیبهشتماه ۱۳۱۵ در محله مسجد جامع اصفهان است. او قلمزنی را از ۴ سالگی نزد استاد تقی پشوتن در کاروانسرای حاجی علینقی شروع کرد و در ۱۰ سالگی مستقل و در طول ۷ دهه فعالیت خود در هنر قلمزنی، در دو بخش مشبککاری و برجستهکاری صاحب سبک شد. تکنیک «حرکت فلز روی فلز» در برجستهکاری نیز ابداع استاد علی ظریفی است که در این روش با استفاده از قلم و چکش، فلز را از بخشهای دیگر بهصورت کششی به نقطهای خاص حرکت میدهند که قرار است برجسته شود و سپس طرح را ساختوساز میکنند. از دیگر شاخصههای آثار او تکرار و تأکید بر دو ویژگی «رهایی» و «نظم» است که اولی عمدتا خود را در تاکها و برگ موها و دومی در مشبککاریها و نقوش اسلیمی نشان میدهد. آثار علی ظریفی اصفهانی عموما شامل نقوش گیاهی، انسانی و ترکیبی است و به لحاظ تکنیک نیز میتوان آثار او را به سه دسته «مشبککاری»، «برجستهکاری» و «حرکت فلز روی فلز» تقسیم کرد، آثار او همچنین به لحاظ نقشمایه نیز در سه دسته «تاکها»، «اسلیمیها» و
«آثار تصویری-روایی» قابل دستهبندی هستند. آنچه در مجموعه تاکها برجسته شده، نقشهای انگور، برگ مو و تاک است و کارکرد زبانی اصلی یا پیام اصلی مجموعه تاکها، «عشق الهی» است که لازمه دسترسی به آن، صبر و تهذیب نفس است. انگور، بنا به تفسیر خود هنرمند، نماد چلهنشینی است و تاک استعارهای از انسان و بهطور اخص استعارهای از هنرمند است، ظریفی دراینباره میگوید: «هنرمند مانند درخت انگور است؛ از زمان برگ دادن تا زمانی که زیر پای عابرین میافتد و استخوانهایش خرد میشود». در مجموعه اسلیمیها تنوع وسیعی از انواع اسلیمیها (مانند اسلیمی ماری، اسلیمی دهاناژدری، اسلیمیها با چنگهای مختلف، اسلیمیهای توپُر و توخالی) وجود دارد که پیام یا کارکرد زبانی اصلی این مجموعه، «وحدت» است. آنچه در آثار این مجموعه برجسته شده، نقش گیاهی، نظم، هندسه، ریاضی، همبستگی، انسجام، تکرار، حرکت و تقارن، انتزاعگرایی و وحدت در عین کثرت است. آثاری که در گروه «آثار تصویری-روایی» قرار میگیرند شامل تک فیگورها یا تصاویر پیکرنمایی هستند که روایت یا داستانی را بیان میکنند.
«طبیعت» یکی از منابع اصلی الهام زندهیاد استاد علی ظریفی و «بداههکاری» از ویژگیهای آثار او است و زندهیاد استاد ظریفی صراحتا معتقد بود که «طراحی باید روی کار انجام شود». او هنر را نیز ترکیبی از «هستی»، «نیستی» و «رهایی» یرشمرده و به تعبیری، حرف «هـ» را برگرفته از هستی، «ن» را برگرفته از نیستی و «ر» را برگرفته از رهایی درنظر میرفت و با دیدگاه عارفانه، بزرگترین استاد و هنرمند را خداوند دانسته و میگفت «تنها هنرمند، خداست. خداوند همهچیز را آفریده و ما آنها را کشف میکنیم.» از نگاه استاد ظریفی «هنر یعنی آفرینش»، او بر پیام داشتن اثر هنری تأکید داشت و یکی از دیگر ویژگیهای هنر را «متعهد بودن هنر» میدانست، بدین معنی که هنر باید به دغدغهها و مسائل روز بپردازد. استاد ظریفی مس را «درویش فلزات» لقب داده بود چراکه بسیار انعطافپذیر است و دراینباره گفته است که «من به این فلز محبت دارم و این فلز هم به من محبت دارد. مس، همچون مادری است که دست کودک خود را میگیرد و راهرفتن را به او میآموزد.»
زندهیاد استاد علی ظریفی اصفهانی، او که تاکآفرین هنر قلمزنی نامگرفته است ۲۲ مهرماه ۱۴۰۱ درگذشت و در قطعه نامآوران باغ رضوان اصفهان بهخاک سپرده شد.