توسعه متوازن
شرط بقای زنجیره ارزش صنعت لبنیات چیست؟
اشتغال مولد، تامین امنیت غذایی، سلامت -پیشگیری از بیماری- و ارزآوری از وجوه بارز این صنعت است. بر این اساس صنعت لبنیات ایران دو ماموریت مهم را همواره در نظر داشته است:
1-تامین امنیت غذایی خانوارهای ایرانی
2-صادرات و ارزآوری
در راستای تحقق ماموریتهای فوق در دو دهه اخیر، همواره مسائل فراوانی، پیشروی صنعت لبنیات ایران وجود داشته که تحقق این ماموریتها را با چالش و کندی مواجه کرده است، اما فعالان صنایع لبنی با وجود این موانع، این ماموریتها را با هدف تامین منافع ملی همواره نصبالعین خود قرار دادهاند.
مهمترین مانع در تحقق ماموریت اول در دو دهه اخیر، «قیمتگذاری دستوری» بوده است. سیاستی که با هدف تامین امنیت غذایی در دستور کار دولتمردان قرار داشته اما به گواهی آمارها و تجربههای عینی، نه تنها موفقیتی کسب نکرده، بلکه علیه اهداف و انگیزههای اولیه خود عمل کرده است.
اتخاذ سیاست قیمتگذاری دستوری، باعث نارضایتی همه ذینفعان در کل زنجیره صنعت لبنیات شده و حتی مصرفکنندگان را به عنوان مهمترین و اصلیترین ذینفع زنجیره، به ناراضیترین حلقه ذینفعان زنجیره صنعت لبنیات تبدیل کرده است.
دولتمردان در دو دهه اخیر به جای پرداختن به توسعه زیرساختها با هدف افزایش کمی و کیفی زنجیره ارزش صنایع لبنی و اصلاح سیاستهای حمایتی و کارآمدسازی روشها و هدفمندسازی حمایتها از اقشار آسیبپذیر، کماکان بر سیاست قیمتگذاری دستوری اصرار میورزند.
گرچه در چند سال اخیر فشار قیمتگذاری دستوری کاهش یافته اما این سیاست به عنوان اهرم فشار و شمشیر داموکلس، هرلحظه میتواند برنامهریزیهای صورتگرفته در زنجیره را متاثر کرده و بیثباتی را به کل زنجیره تحمیل کند.
نظام سیاستگذاری میتواند و باید اقدامات زیر را برای توسعه زنجیره ارزش صنایع لبنی انجام دهد:
الف) حمایت از افزایش کمی و کیفی شیر خام کشور در دامداریها
ب) اصلاح فرهنگ مصرف و ترویج مصرف شیر و محصولات لبنی به عنوان غذای سالم
ج) همسوسازی منافع کل زنجیره و خودداری از اتخاذ سیاستهایی که تعارض منافع حلقهها در زنجیره را دامن میزند.
د) اعمال سیاستهای یکسان در کل زنجیره از جهت معافیتهای قانونی و پرهیز از بخشینگری
ه) حذف مالیات بر ارزش افزوده در همه محصولات لبنی برای کاهش قیمت واقعی برای مصرفکنندگان
و) احیای برنامه شیر مدارس به عنوان برنامهای ترویجی-فرهنگی که حمایتی واقعی از سلامت و رشد کودکان است.
ز) برنامه غذایی حمایتی از اقشار آسیبپذیر در قالب کالاهای اساسی بهخصوص محصولات لبنی
ح) خودداری از اتخاذ هرگونه تصمیم و سیاستی که به ایجاد رانت در بخشی از زنجیره و علیه بخشی دیگر از زنجیره منجر شود.
ط) تامین انرژی پایدار برای تداوم فعالیت در فصول مختلف (برق در تابستان-گاز در زمستان)
ی) حذف نظارتهای موازی و هزینهزا و بازسازی نظام نظارت کیفی بر صنعت (از سازمان غذا، دارو و دامپزشکی گرفته تا استاندارد و وزارتخانههای جهاد و صمت و سازمانهای تعزیرات و حمایت!)
با اقدامات فوق، افزایش کمی و کیفی محصولات لبنی برای تامین نیاز مردم و رساندن مصرف به استاندارد جهانی محقق خواهد شد. فراموش نکنیم در شرایط حذف قیمتگذاری دستوری است که مسوولیت اجتماعی بنگاههای تولیدی، میتواند مورد مطالبه قرار گیرد؛ تا ضمن تامین امنیت غذایی و محصولات مورد نیاز مردم از جهت سیری سلولی و نیازهای واقعی تغذیهای؛ در ارتقای فرهنگ مصرف و طرحهای حمایتی، مشارکت کنند.
در مورد ماموریت دوم صنعت لبنیات یعنی صادرات و ارزآوری، مساله اصلی و اساسی این است که در نگاه برخی بنگاههای لبنی از یکسو و بیش از آن در نگاه سیاستگذاران و دولتمردان، صادرات محصولات لبنی به معنی صدور سرریز تولید و تنظیم بازار داخل است. قطع و وصل اجازه صدور کالا آن هم در فواصل زمانی کوتاه و مکرر، بدان معنی است که مشتریان خارجی، تولیدکنندگان ایرانی را هرگز و هرگز به عنوان تامینکننده دائمی و قابل اطمینان خود نخواهند شناخت. قطع و وصل صادرات به دلیل جلوگیری از شوک قیمتی در بازار داخل، سم مهلکی است که متاسفانه در دو دهه اخیر به وفور شاهد آن بودهایم. از اعطای مشوقهای صادراتی تا افزایش فوقالعاده عوارض صادراتی یا حتی قطع کامل صادرات جهت جلوگیری از افزایش قیمت محصولات در بازار داخل، سیاستهای متناقض و بیثباتسازی است که در سالهای اخیر بهطور متواتر اتفاق افتاده است. صنایع لبنی با وجود شرایط فوق اما توانستهاند محصولات تولیدی خود را با کیفیتی قابل قبول در بازارهای صادراتی کشورهای توسعهیافته که دارای استانداردهای سختگیرانهای نیز هستند، صادر کرده و تجربه موفقی را به نمایش بگذارند. با این حال دولت و سیاستگذاران، باید اقدامات ساختاری و حمایتی خود را برای تثبیت و توسعه بازارهای صادراتی به شرح زیر انجام دهند:
الف) توسعه زیرساختهای لجستیکی برای صدور محصولات لبنی به مقاصد صادراتی در حداقل زمان و با حداقل قیمت
ب) حمایت از افزایش کیفیت شیر خام جهت انطباق حداکثری با استانداردهای صادراتی
ج) تثبیت سیاستهای صادراتی، حداقل برای یک دوره میانمدت
د) توسعه پروتکلهای بهداشتی-صادراتی در کشورهای هدف (مانند اقدامات اخیر با ژاپن و چین)
ه) خودداری از اجرای سیاستهای ضدصادراتی از جمله جلوگیری از قانون ورود موقت
و) افزایش فعالیتهای دیپلماتیک برای امضای پیمانهای تجاری با تعرفههای ترجیحی
ز) اجرای سیاست تکنرخی ارز نه تنها باعث توسعه و تثبیت بازارهای صادراتی میشود، بلکه از قاچاق کالا به دلیل اختلاف قیمت ارز جلوگیری میکند.
ح) تشدید امر نظارت بر استاندارد کالاهای صادراتی برای جلوگیری از ضربه زدن به اعتبار ایران و برندهای ایرانی
در نهایت اینکه راه توسعه زنجیره صنایع لبنی در گرو توسعه هر دو بازار داخلی و خارجی است. اگر زنجیره در هر دو بازار داخلی و خارجی به صورت متوازن و هماهنگ رشد نکند، باعث خواهد شد امنیت غذایی هموطنان قربانی بازارهای صادراتی شود. یا از سوی دیگر عدم ارتباط با بازارهای صادراتی نه تنها کشور را از منافع مهم آن بیبهره میکند، بلکه رشد کمی و کیفی صنایع ایران را محدود کرده، زنجیره صنعت را درگیر رقابت منفی بر سر کیک کوچک بازار داخلی خواهد کرد.