ظرفیت آبزیان
پرورش آبزیان با چه مشکلاتی مواجه است؟
مهمترین چالش تولید و توسعه بازار آبزیان کدام است؟
راهکار/ راهکارها چیست؟
ناپایداری تولید و منابع تامین، خرد بودن اقتصاد کشاورزی کشور و عدم فرهنگ کار جمعی در کنار عدم شفافیت در تولید و عرضه آبزیان گلوگاههای اصلی این صنعت است.
قبل از هر چیز لازم میدانم مختصری از ظرفیتهای این صنعت و اهمیت توجه به جایگاه این بخش بگویم و سپس به گفتوگو درباره این پرسشها بپردازم.
ظرفیتها، فرصتها و ضرورت های توجه به اقتصاد آبزیان
تولید آبزیان پرورشی کشور از 34 هزار تن سال 1357 به 125 هزار تن در سال 1383 و حدود 556 هزار تن در سال 1401 رسیده؛ یعنی بیش از 5/ 4 برابر شدن میزان تولید. بدون هیچ تردید و تاملی همه توفیقات در صنعت شیلات در دوران جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است.
وجود نیروی انسانی آموزشدیده و سرمایهگذاران خصوصی
تقاضای رو به افزایش در داخل و نیز بازارهای صادراتی
عرصههای ارزشمند برای آبزیپروری در تمام نوار ساحلی شمال و جنوب کشور برای توسعه پرورش انواع آبزیان
ظرفیت بیکران بهرهگیری از آب شور دریا در آبزیپروری دریایی و افزایش درآمـد و اشتغال ساحلنشینان و کاهش فشار بر ذخایر دریایی که به دلیل عدم نیاز به آب شیرین در شرایط بحران آبی کشور بسیار حائز توجه است.
زیرساختهای ایجادشده و بهخصوص تجهیز واحدهای فرآوری کشور و اخذ گواهیهای معتبر بینالمللی به ویژه کد EC صادرات به اتحادیه اروپا، روسیه و کشورهای جنوب شرق آسیا.
وجود تشکل ملی فراگیر شیلاتی که تنها مطالبهگر نبوده، بلکه در تدوین راهبردها و اجرایی کردن اهداف و مشارکت مالی کمک و یار و همراه دولت جمهوری اسلامی ایران بوده است.
وجود کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان و اندیشکده توسعه پایدار آبزیان به عنوان بازوان توسعه روند دانشبنیانی صنعت.
همه این ظرفیتهای موجود، شرایط را به گونهای پدید آورده است که دستیابی به رکورد یک میلیارد دلار ارزش صادرات آبزیان برای کشور کاملاً فراهم است.
ضمن آنکه با توجه به روند تغییر اقلیم و پدیده خشکسالی، تنها ظرفیت قابل توسعه در تامین پروتئین حیوانی کشور، اتکا به آبزیان است چرا که برای تولید یک کیلوگرم گوشت گاو و مرغ به ترتیب15هزار و400 و چهار هزار لیتر آب مصرف میشود ولی برای تولید یک کیلوگرم ماهی تنها 400 لیتر آب بهرهبرداری (و نه مصرف) میشود که قابل استفاده مجدد هم هست.
دستاوردها وگامهای پرشتاب رشد و پیشرفت
به گواه آمار حرکت این بخش آنچنان چشمگیر و فزاینده بوده که شاخصهای آن با نرمهای جهانی همسویی دارد. در ایران تولید آبزیان در سال 1401 معادل 3/ 1 میلیون تن بوده که از این مقدار معادل 4/ 40درصد سهم آبزیپروری و 6/ 59 درصد سهم صید است که تقریباً با نرم جهانی برابری میکند.
به این موضوع هم توجه کنیم که 100 درصد تولیدات شیلاتی کشور به وسیله بخش خصوصی انجام میشود و یکی از مزیتها در این بخش عدم وابستگی تولید به دولت است.
خوشبختانه به همت پرورشدهندگان، تلاش صیادان، سرمایهگذاری و برنامهریزی و مدیریت واحدهای فرآوری و صادرکنندگان، هر سال وضعیت صادرات آبزیان ایران بیش از پیش رو به بهبود است. بر اساس آمارهای مستند در سال 1401، 175 هزار تن انواع محصولات آبزیان به ارزش واقعی حدود 650 میلیون دلار از کشور صادر شده است.
این نکته بسیار حائز اهمیت است که بخش آبزیان با دارا بودن تنها یک درصد میزان تولید بخش کشاورزی نزدیک به 10 درصد صادرات این بخش را به خود اختصاص داده است.
چالشهای کلان
به سوالی که در ابتدا طرح شد باز میگردیم و میگوییم که صنعت شیلات ایران به تبع اقتصاد کلان کشور دچار نقاط ضعف زیر است:
1- خرد بودن اقتصاد و کوچک بودن واحدهای تولیدی و تجاری
2- نداشتن استراتژیهای بلندمدت
3- عدم شفافیت اطلاعات و آمار و فقدان نظام آماری قابل اتکا
4- نبود صندوق سرمایهگذاری و ساختار بنیادین تامین مالی (به میزان کافی با نرخ مطلوب در زمان مناسب)
5- نداشتن انسجام و وحدت در بخش خصوصی و عدم تمایل به کار جمعی برای برندسازی و حضور یکپارچه در بازارهای جهانی
که همه این موارد در فقدان حکمرانی منسجم مطلوب و پراکندگی، ازهمگسیختگی و تعدد مراکز تصمیمگیری خلاصه میشود. حال با این پرسش مواجهیم که: حکمرانی چیست؛ حاکمیت در حوزه آبزیان چگونه است؟
حکمرانی به فرآیندهای مربوط به چگونگی:
نحوه اختصاص و مدیریت منابع
شیوههای مشارکت شهروندان در تصمیمگیریها و اجرای تصمیمات
پاسخگویی دولت (و تشکلها) به شهروندان (و اعضای) خود
و
اینکه جامعه اعضای خود را مجبور به رعایت قوانین و مقررات خود میکند؛ مربوط میشود.
در آبزیپروری و سایر فعالیتهای شیلاتی، حکمرانی مجموعهای از فرآیندها در مورد اینکه چگونه ذینفعان در تصمیمگیریها و تصمیمات مربوط به توسعه صنعت خود مشارکت میکنند، چگونه کارکنان دولتی به ذینفعان پاسخگو هستند و چگونه احترام به قانون در حوزه صنعت شیلات با دخالت تشکلهای ملی و منطقهای لازمالاجرا میشود.
شاید لازم و بلکه ضروری باشد ببینیم در دنیا چه خبر است و کشورهای دیگر برای ایجاد یک حکمرانی خوب چه کردهاند؟
در همه جای دنیا مهمترین نقش دولت، برنامهریزی برای توسعه پایدار این صنعت است و تنها راه تحقق آن ایجاد سازوکار تنظیمگری با مشارکت فعالان است. همه کشورها با مشکل مدیریت سیاستهای آبزیپروری، همپوشانی و تداخل مسائل و دوبارهکاری و درگیری بین ادارات دولتی و سطوح مختلف حاکمیت روبهرو هستند و برای حل این مشکل با ایجاد تمرکز در تصمیمگیری و سپردن امور به تشکلها و NGOها از پس این مساله برآمدهاند.
پرسش مهم این است که در زمینه قوانین و شفافیت آن و وجود یک نظام محکم حمایتگر و قاطع، وضعیت کشور ما چگونه است؟ در مورد نحوه و شرایط صدور مجوزها، پذیرش بخش خصوصی از قوانین و آییننامهها، شیوههای نظارتی و خودکنترلی، درگیرکردن ذینفعان و در نظر گرفتن نقش برای آنان در چه وضعیتی قرار داریم؟
یکی از نشانههای اینکه در این زمینه موفق عمل نکردهایم این است که با دخیل کردن دهها ارگان و سازمان نظردهنده برای کسبوکارهای شیلاتی، سرمایهگذاران دچار یأس و سرخوردگی هستند.
جالب آنکه این قواعد آنچنان پیچوتاب دارد که خود سازمانهای مربوطه هم از هم شاکی شدهاند و دائم بر تعداد واحدهای غیرمجاز که (عموماً به دلیل سختگیریهای بیش از حد یا آییننامههای متناقض و بعضاً غیر قابل اجرا) امکان اخذ یا تمدید پروانهشان را ندارند افزوده میشود. در تازهترین مورد، رئیسجمهور کشور که بالاترین مقام اجرایی کشور است مستقیماً بر خلاف نظر سازمان تخصصی مربوطه در مورد ممنوعیت یک روش تخصصی صید نظر میدهند و پس از اقناع کارشناسی مجدداً از آن نظر برمیگردند!
در دنیای امروز چالش قوانین پرورش و تجارت آبزیان حذف موانع قانونی و افزایش ضریب کارایی عملیات زیربخش از طریق سپردن مسوولیت به اتحادیهها و ایجاد نظام خودکنترلی است، حالآنکه در کشور ما هنوز دولت درگیر اموری است که حاصلی جز نارضایتی، عدم پذیرش مسوولیت و نهایتاً عدم اطمینان از اجرای صحیح فرآیندها ندارد.
بنا به گزارش فائو ابتکاراتی که برای ساده کردن فرآیندها در برخی کشورهای توسعهنیافته اتخاذ شده از جمله شیلی، مکزیک و ماداگاسکار امیدوارکننده است.
اهمیت و نقش زنجیره تامین
در سالهای اخیر صنعت غذایی در جهان با تغییرات زیادی از جمله جهانی شدن بازارها، تغییرات فناوری، کوتاهتر شدن عمر محصولات و متنوع شدن درخواستها و نیاز مشتریان مواجه شده است. به همین علت در سالهای اخیر به ایجاد زنجیره تامین در صنایع غذایی توجه زیادی شده اما در ایران ما به این مهم توجه نکردهایم از این رو میتوان گفت بیتوجهی به مزایای زنجیره تامین آبزیان، اصلیترین غفلت تمامی دستاندرکاران این صنعت شناخته میشود.
ما یاد نگرفتهایم از طریق شراکت و با استفاده از مزایا و فناوری بهروز سایر شرکا، کاهش ریسک با تقسیم سرمایه و دسترسی سریع به بازار، اقتصاد شیلاتی را سودآورتر کرده و قیمت ماهی را برای مردم کاهش دهیم و هزینه سربار را کم کنیم.
مفاهیمی آشنا را با هم مرور کنیم!
گلایههای ذینفعان از یکدیگر:
همه زحمت را پرورشدهنده میکشد ولی سود مال واسطههاست.
کارخانههای خوراک شیره جان پرورشدهنده را میکشند و غذا را گران کرده، تولید را غیراقتصادی میکنند.
همه سود مال تولیدکنندگان بچهماهی و بچهمیگوست!
پرورشدهندگان محصول را گران میفروشند و سودی برای تجارت باقی نمیماند.
صادرکنندهها عامل گرانی ماهی در بازار داخلی هستند.
برای تثبیت قیمتها در بازار داخل جلوی صادرات غذا و ماهی را بگیرید.
دامپزشکی فقط در حال سنگاندازی است.
فارغالتحصیلان دانشگاهها کار بلد نیستند.
شیلات و تحقیقات هیچ مشکلی را از ما حل نکردهاند.
پرورشدهندگان به قانون تمکین نمیکنند؛ مجوز نمیگیرند و بدون پروانه فعالیت میکنند.
نرخ عملآوری و بستهبندی واحدهای فرآوری بالاست.
ناظران دامپزشکی در مزارع و کارخانههای عملآوری تحمیلی هستند و بدون کارایی حقوق بالا میخواهند.
از منظری دیگر (مصرفکننده داخلی و خارجی):
نمیدانم ماهی سالم از کجا تهیه کنم؟
چند بسته ماهی منجمد خریدم و وقتی جلوی مهمانها گذاشتم آبرویم رفت.
قیمت ماهی و میگو بالا رفته و از سفره مردم خارج شده است.
ماهی را فقط سرخ میکنم و استفاده درست از آن را بلد نیستم.
ایرانیها بیزینس بلد نیستند و هر محموله ماهی با دیگری متفاوت است.
حجم بالا و یکنواخت ماهی و میگو از ایران قابل تهیه نیست.
چندی پیش ماهی خریدیم و وقتی سرخ کردم بوی نامطبوع داشت.
وقتی وارد بازار ماهی میشوم حرفهای ضدونقیض ماهیفروشها گیجم میکند.
مغازهدار میگوی منجمد را دیفراست کرده و به عنوان میگوی تازه به من فروخت.
از کجا بدانم این ماهی تازه است؟
چرا هیچ سیستم ردیابی برای اینکه از خرید مطمئن شویم وجود ندارد.
پیشپرداخت به صادرکننده دادم ولی باری برای من نفرستاد.
تکتک این عبارات و گلایهها فریاد میزنند که در صنعت آبزیان کشور هر کس به دنبال سود خود است و تفکر زنجیرهای وجود ندارد.
هر بخش سوار قایق خود است و خلاف جریان دیگری حرکت میکند و نمیداند که برآیند این عدم همگرایی به خودش هم آسیب میزند.
اینها یعنی: تولید به سفارش مشتری نداریم، قدرت پاسخ به تقاضاهای موثر بازار را نداریم، مسوولیتپذیر (خصوصاً در برابر مشتریان نهایی) نیستیم، مزیتهای سود ناشی از کار مشترک را نمیدانیم و دست آخر: همگی زیان میکنیم و از زمین و زمان شاکی هستیم!
حال با شرایطی که وجود دارد آیا میتوان بازار آبزیان را به طور اصولی توسعه داد؟
آیا امکان عرضه ماهی و میگو با قیمت مطلوب بازار وجود دارد؟
در شرایطی که رقابت منفی در میان بخشهای مختلف زنجیره را شاهدیم آیا امکان عرضه محصول مطلوب، به صورت مداوم و در زمان مورد انتظار و اطمینانبخش برای مشتری وجود دارد؟
وقتی مصرفکننده در مورد انتخاب، خرید، طبخ و نحوه مصرف سرگردان است میتوان به توسعه بازار امیدوار بود؟
خریدار خارجی که با فروشندگان متنوع، غیرحرفهای و مدعی مواجه است چگونه میتواند به ما اعتماد کند؟
وقتی محصول با کارتهای بازرگانی متفرقه صادر میشود، آیا میتوان از بازارسازی اصولی سخن گفت؟
برندسازی در شرایطی که چنین وضعیتی داریم ممکن است؟
و...
از این رو در راهبردهای کلان اصلاحی بر این نقاط ضعف مهم تاکید میکنیم و بر همین مبنا علاوه بر ضرورت اصلاح حکمرانی، دو اقدام استراتژیک زیر به عنوان محوریترین اقدامات حل اساسی مشکلات دارای اولویت راهبردی خواهد بود:
الف) ایجاد سامانه جمعآوری و ثبت اطلاعات کل چرخه فعالیت صنعت شیلات در تمام شئون مربوطه به منظور دستیابی به اهداف زیر:
1- ایجاد نظام آماری شفاف، مطمئن و قابل اتکا
2- جمعآوری آمار و اطلاعات دقیق مورد نیاز برای تدوین برنامهریزیهای بلندمدت و استراتژیک
3- استفاده از این زیرساخت برای ایجاد زنجیرههای تامین، کنترل و نظارت بازار داخل، شناسایی نقاط ضعف و رفع آنها، زمینهسازی تجمیع تولید و رهایی از آثار خرد بودن اقتصاد شیلاتی، سیاستگذاری در زمینه همکاریهای رقابتی، برندسازی و...
ب) ایجاد زنجیره تامین برای پاسخ به همه پرسشهایی که در قالب «مفاهیم آشنا» مطرح شد. زنجیره تامین برای کاهش قیمت تمامشده، افزایش نفوذ دانش در صنعت، بهبود کیفیت تولید و عرضه و خلاصه حذف همه عوامل ناکارآمدیهای مدیریتی.
در پایان به کلامی از امام علی (ع) استناد میجویم که فرمودند فَعَلیکم بالجِدِّ والاجتهاد، والتأهُّب والاستعداد (نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۰) و به ما تلاش و سختکوشی و مهیا شدن و آماده گشتن برای کارهای بزرگ را گوشزد کردند.