پوشاک ورزشی در گود رقابت
این روزها کمتر چنین اتفاقی میافتد، اما استایل مایکل فیلیپس یا نوجویک با آن لباس موقر تنیس شما را وادار میکند همین حالا بروید در اولین زمین تنیس شهرتان، راکت به دست شوید، درست است که میگوییم تن آدمی شریف است به جان آدمیت اما مدتهاست که لباس زیبا به بخشی جدانشدنی از سبک زندگی مبدل شده و حوزه پوشاک بهخصوص پوشاک ورزشی هم از این روند مستثنا نیست، اصلا عجیب نیست که شما، دوستتان یا پسرخالهتان دربهدر به دنبال خرید کفش اسپرت یا پیراهن و شلوار ورزشی از فلان برند باشید، اصلا چرا فلان برند، بگذارید صریح بگویم، کتانی نایک، شلوار پوما، پیراهن آدیداس و اسامی پرطرفداری که با پوشیدن لباسهایشان حتی گاهی بهتر هم ورزش میکنید، دیرتر بوی عرق میگیرد، لباس فرمش را از دست نمیدهد و هزار خاصیت دیگر که ممکن است فقط در ذهن شما بگذرد اما چون به آن محصول علاقه دارید، برایتان دشواری را آسان میکند.
اما همه این احساس رضایتها البته وقتی میفهمید فلان لباس مارک شما، فیک است مثل خانهای از شن فرومیریزد! پس اگر میخواهید دل به سراب نبندید، بهتر و سزاوارتر است که دنبال جنس اصل باشید یا قناعتپیشه کنید و با همان زیرپیراهنی که در کارگاه سر کوچهتان با برند دیادورا تولیدشده، سر کنید، خُب قناعت کردن اگرچه درجاهایی نیکو و پسندیده است اما از دلش توسعه بیرون نمیآید، با قناعت کردن من و شما به یک زیر پیراهن یا شلوار ورزشی کم کیفیت چیزی درست نمیشود، تازه خرجمان هم بالاتر میرود چون مجبوریم زودبهزود لباس و کفش جدید بخریم، این را دوندهها و ورزشکارهای نیمهحرفهای و حرفهای خوب متوجه هستند، اما پرسش اینجاست مگر من و شما چقدر میتوانیم هزینه کنیم و آیا اگر بتوانیم همین محصول را باکیفیت مناسب و قیمتی متناسب در داخل کشور و با اطمینان به اصل بودنش تهیه کنیم، چه اشکالی دارد که راههای نرفته را بیازماییم؟
بسیاری از حرفهای منتقدان در مورد کیفیت، ظاهر، نوع پارچه و دوام محصولات داخلی در جای خودش صحیح است، اما وقتی اکوسیستم یا به قول امروزیها زیستبوم پوشاک ورزشی در جایجای جهان را بررسی کنیم خواهیم دید این ساحت به یک دست لباس یا چند جفت کفش و فلان عینک و مایوی شنا خلاصه نمیشود، از تحقیقات پیرامون رنگ، فرم و نیازهای ورزشکار گرفته تا مقاومتش در برابر هوا، دما، کشش و صدها مورد تخصصی دیگر که راه را برای محققان و متخصصان هنر و صنعت باز میکند، من و شما دیدهایم که امروز دیگر میتوان کفش یا لباس را با ابزار هوشمند برای هرکسی به فراخور اندامش طراحی کرد، میشود برای ورزشهای مختلف لباسهایی طراحی کرد که تعریق بدن را کنترل و جذب کند و موارد اینچنینی که حالا کمتر از دید مخاطب عام هم پنهان میماند.
پس اگر بتوان در بازار چند ده میلیارد دلاری پوشاک ورزشی وارد شد، میتوانید تصور کنید چه حجمی از کار، دانش و البته ثروت پایدار نصیب جامعه میشود و وقتی صنعتی به شکل واقعی و بهدوراز حمایتهای گلخانهای شکل بگیرد، چگونه خواهد توانست چهره اقتصادی یک شهر یا کشور را متحول کند؟ خُب اینجا هم اِن قُلت زیاد هست! مثلاینکه مگر برندهای خارجی چه اشکالی دارند و یا اینکه یک نفر بگوید اینهمه پول دادیم تا فلان ماشین داخلی را بخریم اما برند خارجی بهتر کار میکند یا اینکه همه اینها در و دکان است و میخواهید جنس خودتان را بفروشید، بله همه این پرسشها در جای خودش صحیح و مطرح کردنش حق مخاطب است، اما سوال اینجاست، اگر رقابت در قالب سالم آن وجود داشته باشد و کسانی بخواهند بخت خود را برای حضور در بازار آزمایش کنند نباید به آنها فرصت داد؟ آیا من و شما نباید تجربههای نو را با آغوش بپذیریم؟ مگر دیگران از فضا یا کرات دیگر آمدند و مثلا فلان کفش ورزشی مقاوم و راحت از برند نایک از همان ابتدا وجود داشته و بهقولمعروف آیا رُم یکشبه ساختهشده است!
امروز با سرعت گرفتن تحولات این فرصت فراهم است که تولیدکنندگان پوشاک ورزشی در کشور بتوانند تجربههای نو و راههای نرفته را بپیمایند، در همین زمانی که من و شما بهنوعی با یکدیگر گفتگو میکنیم، ویتنام یکی از بهترین تولیدکنندگان حوزه پوشاک ورزشی به شمار میرود، کسی هم به آنها ایراد نمیگیرد، حالا چین که جای خودش را دارد، در همین کشور نمانامهایی وجود دارند که مسیر بازاریابی و نیازسنجی پوشاک ورزشی را آغاز کردهاند و در حال ساختن برند یا همان نمانام خودشان هستند.
بااینحال همه ماجرا در همین آرزوها خلاصه نمیشود، من و شما میتوانیم مثل بسیاری برنامهها یا چشماندازهای مکتوبی که اینجاوآنجا ارایه میشود، یک سند پوشاک منتشر کنیم، برای مثال خواستار رفع همه مشکلات، خلاص شدن از تحریمها و ساختن یک شهرک پوشاک، ممنوعیت واردات و مبارزه با قاچاق را خواستار شویم تا بعد بتوانیم با فراغ بال چند دست پیراهن و شلوار برای مشتری تولید کنیم و به هر قیمتی که میخواهیم بفروشیم که ظاهرا نمونهاش هم کم نیست ولی نکته اینجاست، آزموده را آزمودن خطاست، همه این راهها قبلا طی شده و نتیجه درخوری برای مصرفکننده نداشته تا جایی که اگر همین امروز درب واردات باز شود، بسیاری از محصولات داخلی با رکود فروش مواجه میشوند و احتمالاً ورشکست! اما اگر من و شما از تجربه کردن نهراسیم، به اصول مدیریت روز پایبند باشیم و برای حضور در بازار رقابتی کمر همت را ببندیم چه؟ بگذارید راحتتان کنم، اگر از تجربه کردن و رقابت بترسیم، چیزی جز آنچه در اختیار نصیبمان نمیشود اما وقتی شروع کنیم، درنهایت دو حالت دارد، پیروزی یا شکست!
بهعبارتدیگر میتوان نشست و بر تاریکی لعنت فرستاد و یا میشود شمعی را برافروخت برای روشن ماندنش تلاش کرد، شاید اگر صدسال پیش بود، خواندن این سطور برای من و شما جنبه شوخی داشت اما بازار امروز قوانین خودش را دارد، مخاطب هم حق انتخابهای بسیاری در برابرش هست و البته نه او پولش را از راه آورده و نه سرمایهگذار پوشاک ورزشی در خانهاش چاه نفت پیداکرده، پس اگر کسی در این مسیر قدم گذاشته باشد بهتر است از او بخواهیم که خودش را اثبات کند و نتیجهاش را باهم ببینیم ، فرصت حضور در بازار را به او بدهیم، نتیجه کارش را امتحان کنیم و اگر خواستیم برایش آرزوی موفقیت کنیم.
*کارآفرین ورزشی