فرهنگسازی؛ پایان کابوس فرارهای مالیاتی
قطعا باوجود اهمیت داشتن این مقوله، فرهنگسازی در راستای وقوع کاملتر آنیک ضرورت بشمار میآید.
بهسوی دستیابی به اقتصاد سالم
به گفته علی صالحی عضو هیاترییسه شورای اسلامی شهر اصفهان، حدود ۲۵ درصد هزینههای رشد و توسعه و اداره این شهر از طریق مالیات بهخصوص مالیات بر ارزشافزوده تأمین میشود. اقدامی که موجب عدم توقف در بسیاری از پروژههای بزرگ شهر و از ضربان نیفتادن مسیر توسعه شهر شده است.
این مسوول با تاکید بر آنکه نتیجه مالیات ستانی توسعه شهر و هم اصلاح وضعیت معیشتی مردم است معتقد است اگر قرار است از معضلات اقتصادی کنونی مانند تورم دور شویم راهکارش، گذر از اقتصاد نفتی به سمت اقتصاد مالیات محور است و تبیین این موضوع کمک میکند که فرهنگ مالیاتی چرایی وصول و محل هزینهاش برای مردم روشن شود تا با شوق و اراده بیشتری نسبت به انجام این وظیفه قانونی اقدام کنند.
واقعیت آن است مالیات از منابع مهم درآمدزایی دولت در همه کشورها و موجب ثبات در برنامهریزی دولتها برای ارائه خدمات موردنیاز، درزمینه های گوناگون است. حال با توجه به اهمیت داشتن این امر، فرهنگسازی برای وقوع کاملتر آن، ضرورتی است که نباید از آن غفلت شود.
چهبسا در راستای بهبود نظام مالیاتی، دیدگاه بسیاری از مسوولان، صاحبنظران و کارشناسان اقتصادی کشور آن است بهبود نظام مالیاتی بدون توجه به سیاستهای مبتنی بر ارتقای فرهنگ مالیاتی محقق نمیشود. به عبارتی، دستیابی به اقتصاد سالم و متکی بر منابع پایداری چون مالیات که جدای از ثروت ملی یک کشور باشد تأثیری بسزا در توسعه و پویایی نظامهای اقتصادی دارد.
مالیاتهای گرهگشا
ازجمله مباحثی که میبایست در جهت اجرای هرچه بهتر آن فرهنگسازی مالیاتی دقیقی از سوی دستاندرکاران سازمان امور مالیاتی انجام پذیرد، مالیات بر ارزشافزوده است.
مالیات بر ارزشافزوده نوعی از مالیات ستانی بر اساس مصرف کالا و خدمات است که باهدف تأمین درآمدهای مالیاتی پایدار و شفافسازی مبادلات اقتصادی انجام میگیرد و بازیگر اصلی و نهایی آن مصرفکننده کالا محسوب میشود.
مالیاتی که اجرای آن در ۱۶۰ کشور جهان و ایران نیز از سال ۸۷ اقدام به اجرای آزمایشی این قانون کرد.
تا زمانی که دولت به دلیل اتمام مهلت اجرای آزمایشی قانون مالیات بر ارزشافزوده و اعتراضهای شدید فعالان اقتصادی، لایحه دائمی کردن قانون مالیات بر ارزشافزوده را در سال ۹۵ مبتنی بر آسیبشناسی انجامشده توسط سازمان امور مالیاتی به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرد و پس از چند سال ماندگاری در کمیسیون اقتصادی، از سوی بهارستان نشینان، تصویب و به شورای نگهبان ارسال شد.
بر اساس آمار و مستندات موجود، این نوع از مالیات با اهدافی چون حقوق مالیاتی شهروندان و تأثیرگذاری بر روند توسعه اقتصادی، مورداجرا گذاشته شد که تا امروز هم ادامه داشته است.
اما آنچه از سوی مسوولان و کارشناسان مربوطه تأکید میشود پیادهسازی صحیح این قانون در نظام مالیاتی کشور است که نیازمند آموزش نیروی انسانی و آگاهسازی مردم از مزایای اجرای آن است.
موضوعی که بهطورمعمول پاشنه آشیل نظام مالیاتی ایران بوده تا جایی که گزارشهای موجود در سال گذشته میزان فرار مالیاتی فقط در استان اصفهان را ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعلام میکند.
هماکنون، حدود پنج درصد مالیات کشور توسط استان اصفهان پرداخت میشود که نزدیک به ۶۰ درصد از مالیات استان توسط اشخاص حقوقی، پنج درصد مشاغل و ۱۳ درصد از مالیاتها توسط حقوقبگیران پرداخت میشود و حدود ۲۰ درصد فعالان اقتصادی نیز عوارض مالیات ارزشافزوده را پرداخت میکنند.
در این حال گفته میشود درصد وصول مالیات در کشور پایین است؛ که به نظر میرسد نیازمند فرهنگسازی و آموزش هستیم زیرا همچنان باور عدهای پرداخت نکردن مالیات، است.
مزیکی مدیرکل امور مالیاتی استان اصفهان اظهار میکند: برای مشارکت بیشتر مردم جهت پرداخت مالیات، نهادینه شدن ترویج فرهنگ مالیاتی در جامعه ضرورت دارد.
به گفته این مسوول توجه به اینکه مردم در پرداخت مالیات به سمت خود اظهاری حرکت کردهاند نشان از فرهنگسازی و کاهش هزینههای مادی و اجتماعی اخذ مالیات دارد.
که برای تحقق هرچه بهتر این هدف، سرمایهگذاری در فرهنگسازی مالیاتی ضروری تراز هرزمان به نظر میآید.
در این میان، ورود شهرداریها به عرصه فرهنگسازی مالیاتی از موضوعات پراهمیتی است که کمک جدی به ارتقای توان نظام مالیاتی میکند.
بدون شک، تبیین آثار پرداخت مالیات در جامعه و بیان اینکه زیرساختهای مهم شهری ازجمله پروژههای خدماتی عمرانی، فرهنگی ورزشی، آسفالت معابر و. از محل مالیات مردم ساخته میشود، تأثیر بسزایی برافزایش مشارکت اجتماعی مردم در پرداخت مالیات دارد.
چهبسا مالیات بر ارزشافزوده بهعنوان مصداقی واقعی برای عدالت مالیاتی مطرح است که هزینهای برای تولیدکنندگان نداشته و مصرفکنندگان با توجه به میزان مصرف آن را پرداخت میکنند تا صرف عمران و آبادانی شهرها و حتی دورترین نقاط محروم استان در روستاها شود.
درمجموع بنا بر اظهارات عنوانشده آگاهسازی مردم در گرهگشا بودن مالیاتهایی که پرداخت میکنند تأثیر زیادی در پیشقدم بودن آنها دراینباره دارد و میتواند نگاه منفی بهنظام مالیاتی را کاهش دهد.
شفافسازی بهترین راهکار است
گفتنی است که همراه با مسوولان و حتی چند گام جلوتر از آنها کارشناسان اقتصادی نیز تأکید فراوانی بر اهمیت مقوله فرهنگسازی مالیاتی برای کاهش اتکا به درآمدهای نفتی دارند.
ازنظر آنها علاوه بر بهکارگیری روشهایی که منجر به افزایش درآمدهای مالیاتی شوند، توجه به ارتقای فرهنگ مالیاتی از ملزومات است.
شقاقی، عضوهیات علمی دانشگاه و کارشناس اقتصادی راهکارهای فرهنگسازی مالیاتی را سه عامل اقناعسازی مالیاتی، شفافیت اطلاعات اقتصادی و ارائه گزارش هزینه کرد مالیات را توسط دولت، بیان میکند.
به گفته این کارشناس، همزمان با افزایش قیمت نفت در سال ۱۳۵۲، عادت کردهایم تا اقتصادی با تکیه به منابع نفتی داشته باشیم؛ و به این دلیل هنوز مردم ارزش و اهمیت مالیات برای اقتصاد را باور ندارند زیرا همواره شاهد بودهاند که دولتها در ایران اقتصاد را با صادرات نفت مدیریت کردهاند.
اما این شرایط در حالی بر اقتصاد ایرانی حاکم است که مهمترین منبع درآمدی کشورهای پیشرو از محل دریافت مالیات تأمین میشود بهطوریکه نسبت متوسط مالیات به تولید ناخالص داخلی در این کشورها حدود ۲۰ درصد است درصورتیکه این نسبت در ایران حدود ۶ درصد است.
از دیدگاه این اقتصاددان، تصویرسازی شفاف از اقتصاد ایران و اقتصاد دنیا از اهمیت زیادی برخوردار است باید بااطلاع رسانی صحیح این امر برای مردم روشن شود که اقتصاد بیماری که در حال حاضر در کشور وجود دارد ناشی از وابستگی بیشازحد این اقتصاد به نفت است و مهمتر آنکه باید بدانیم نسل آینده نیز در این ذخایر نفتی سهم دارند.
بنابراین یک راهکار این است که اقناعسازی برای مالیات در سطح عام با کمک الگوهای موفق اقتصادی در سطح بینالملل انجام شود و راهکار دیگر شفافیت در حوزه مالیات ستانی است؛ که با اجرای دقیق آن فرار مالیاتی به حداقل ممکن میرسد.
همچنین ارائه گزارش عملکرد از هزینه کرد درآمدهای مالیاتی در کشور برای فرهنگسازی مالیاتی عامل موثر دیگر عنوان میشود تدبیری که موجب اعتماد مردم، در حوزه مالیات و باعث افزایش تمایل مردم به پرداخت مالیات خواهد بود.
بر این اساس شفافسازی در خصوص مسائل مالیاتی و چگونگی مصرف آن در جامعه از نکاتی است که اغلب کارشناسان نسبت به آن متفقالقول هستند.
کما آنکه مالیات و چگونگی دریافت آن از مودیان، همواره یکی از معضلات اصلی دولتها بوده است؛ بهگونهای که وضع یک نوع مالیات و گرفتن آن در زمانهایی موجب ورشکستگی یک صنعتگر شده و درزمانی دیگر به فرار مالیاتی فرد توانمندی میانجامد که مشمول واقعی پرداخت مالیات است.
ازاینروست که گفته میشود وضع قوانین مالیاتی باید به نحوی باشد که در وهله نخست عدالت در نظر گرفته شود و پسازآن در سایه فرهنگسازیهای انجامگرفته، افراد با تمایل و اختیار کامل، پرداختکننده باشند. و در آن زمان است که کابوس فرارهای مالیاتی که چالش همیشگی دولتهای ایران بوده است رفع خواهد شد.