آیا اصفهانی ها رضایتمند هستند؟
در ادامه شاخصها و معیارهای موثر بر رضایت شهروندان از فضاهای عمومی شهری بیانشده است. نتایج مطالعات نشان داد که سه متغیر دسترسی به خدمات, امنیت اجتماعی و هویت مکانی از اثرگذارترین عوامل در رضایتمندی شهروندان از فضاهای عمومی شهری هستند. بااینوجود رضایتمندی یک شهروند از شهر صرفا به مسائل شهرسازی و دسترسیهای مرسوم خلاصه نمیشود؛ بلکه رضایتمندی به مولفه های فرهنگی و سبک زندگی اقتصادی نیز مربوط است که اصفهان نسبت به دیگر کلانشهرها از رتبه کمتری برخوردار است. عدم توجه به اقتصاد خدماتی و شهری و بهکارگیری مردم در اداره فرهنگی شهر، باعث القا و ایجاد نگاهی دستوری از سوی نهادهای مختلف در شهرهایی با اقتصاد صنعتی شده است که مردم را آنچنانکه باید از زندگی روزمره در یک شهر رضایتمند نمیکند. محمد زمانی، جامعهشناس، درباره علت نارضایتی در کلانشهرها به «دنیای اقتصاد» گفت: این مساله یک نظریه مبتنی به فرضیه است و عدم رضایتمندی در شهرهای بزرگ را در تمام کلانشهرهای جهان تبیین میکنند. یک نظریه تحت عنوان آستانه تحمل تمدنی است که آنجا میگوید تمدن هرچه بالاتر برود، آستانه تحمل تمدنی پایینتر میآید. در کلانشهرها تمدن بالا رفته اما آستانه تحمل پایین آمده است. الآن سطح سواد بالا رفته اما سطح بیکاری نیز بالا رفته است. این عدم رضایتمندی ناشی از همین است و باید در این چارچوب بررسی شود. مثلا مردم با مسائل سادهتری نارضایتمند میشوند؛ مثلا اگر در اصفهان فقط یک نقطه شهر کثیف باشد نارضایتی را بالا میبرد و با این نظریه شاید بتواند علت افزایش شورشها و طلاقها و اعتراضات را هم تبیین کرد.
یک نظریه دیگر درباره رضایتمندی شهری نظریه محرومیت نسبی است که آنجا میگوید نارضایتی حاصل فاصله بین خواستهها و داشتههاست و زمانی که شما یک سری امکانات دارید و این امکانات در گذار زمان کم میشود، یا دستخوش نوسان میشود محرومیت نسبی ایجاد میشود که نارضایتی را نیز به دنبال دارد. ضمن اینکه ما چند نوع محرومیت نسبی داریم؛ یک نوع محرومیت نسبی فزاینده داریم که در آن صحبت از این است که وقتی انتظارات فرد در حال افزایش و توانمندیها در حال کاهش است شاهد محرومیت نسبی فزاینده است. وی در ادامه درباره تاثیر سرمایه اجتماعی بر رضایتمندی اشاره کرد: در بحث رضایتمندی چند نکته وجود دارد؛ اول اینکه کلاً وضعیت سرمایه اجتماعی مهم است. شما هرچقدر وضعیت سرمایه اجتماعیتان وخیمتر باشد و سهگانه اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی دچار آسیب باشد؛ شما میزان رضایتمندی پایینتری دارید. بنابراین یکی از عناصری که میتوانید به آن بپردازید بحث سرمایه اجتماعی است. وقتی سرمایه اجتماعی پایین بیاید شاهد کاهش رضایتمندی هستیم. سرمایه اجتماعی نیز شامل چند جزء میشود. بنابراین در سپهر کلی وقتی سرمایه اجتماعی پایین است، رضایتمندی هم پایین است و خیلی نمیشود این مساله را به شهر و زندگی در شهر مرتبط دانست. وقتی سرمایه اجتماعی پایین است، رضایتمندی از همهچیز پایین است. او افزود: ارائه خدمات شهری در رضایتمندی تاثیر دارد؛ اینکه مردم چگونه و چقدر میتوانند در شهر خوب زندگی کنند مهم است.
در بحث رضایتمندی در شهر، عوامل فرهنگی بهشدت در رضایتمندی افراد تاثیر دارند. ما یک تعریف جامعهشناختی تحت عنوان احساس تعلق داریم که به معنای دوست داشتن و دوست داشته شدن است. علت اینکه برنامههایی مثل شهر دوستدار کودک و سالمند و خانواده میگذارند برای تقویت همین احساس است. وقتی فرد احساس کند تعلق اش پایین آمده و شهر او را دوست ندارد و متناسب با او طراحی نشده احساس عدم رضایتمندی او بالا میرود.
زمانی درباره رضایتمندی شخصی خود از زندگی در اصفهان گفت: بله من رضایتمند هستم.من بهشدت احساس میکنم که جامعه ما دچار اعتراض هویتی شده و احساس میکند که من اعتراض میکنم پس هستم و این هویت اعتراضی یک بخش بسیار مهم آن استعاری است و واقعی نیست. ما در بحث تحلیل روشهای رفتاری یک کوه یخ را در نظر میگیریم که نوک کوه یخ مسائل آشکار ازجمله عدم رضایتمندی و... است، بعد بهنظامهای علمی که طبقات پایینتر نوک کوه یخ وجود دارد؛ بعد به علت عدم رضایتمندی میپردازیم. بعد به گفتمان و جهانبینی میپردازیم که در طبقات خیلی پایینتر وجود دارد ازجمله بحث فردگرایی در شهر که باعث نارضایتی میشود و فرد خودش را فقط مرکز ثقل تحولات شهری میبیند و حس میکند همهچیز باید با تعلقات او طراحی شود. متاسفانه ما در عصری هستیم که نظامهای علمی پررنگ نیستند و گفتمان و جهانبینی هم مشکل دارد و تمامی شهروندان ما تبدیل به کسانی شدهاند که میگویند من میدانم، ما موفق نمیشویم! این افراد باعث میشوند زندگی در شهر با رضایتمندی همراه نباشد .