یادداشت copy

صنف ازنظر ترمینولوژی (لغوی) اسم و به مفهوم نوع، گونه و جمع آن اصناف است و از جنبه جامعه‌شناختی انجمنی است که توسط گروهی دارای پیشه مشترک تشکیل می‌شود.

ممکن است گفته شود که ماهیت هر حرفه و شغل حتی مشاغلی که اوصاف اجتماعی و انسانی آن‌ها در ظاهر متعالی جلوه می‌کند، نهایتا کسب‌وکار و جلب سود و دفع ضرر و جذب مشتری به‌منظور درآمد حداکثری است و با این وصف کلیه اصناف به دنبال کسب سود و درامد بوده و بحث و گفت‌وگو در زمینه ماهیت صنفی هر شغل و تفاوت‌های آن بی‌اهمیت و بدون فایده است زیرا وجه مشترک آن‌ها این حقیقت است که همگی در پی سود و منافع خودند.

این گزاره گرچه اغلب درست است لیکن ناقص بوده لزوما در همه موارد بر کلیه اصناف صدق نمی‌کند و قابل‌تعمیم نیست.

به‌طور مثال پزشک موظف است بیمار نیازمند به عمل یا درمان را حتی اگر مخالف عقیدتی و دینی او باشد به همان خوبی که هم‌کیش خود را درمان می‌کند، مداوا کند. معلم نیز کار آموزش را توام با عشق و محبت انجام می‌دهد و البته پزشکان و اساتید و معلمین در قبال خدمت خود دستمزدی از دولت یا مستقیما حق‌الزحمه‌ای از کسانی که به ایشان خدمات ارایه می‌کنند دریافت می‌کنند لیکن پزشکی که ناگهان با صحنه تصادف و احتمال مرگ مصدوم روبه‌رو می‌شود در شرایطی موظف به نجات جان او ولو بدون وظیفه کاری متعارف و دریافت اجرت مادی است. دستمزد یا ما به ازای کار یا حق‌العمل یا حق‌الوکاله وکیل یا حق طبابت پزشک یا حق التالیف نویسنده در مشاغل یادشده موجب نمی‌شود تا ماهیت کار ایشان را یکسان دانسته و فرضا با ماهیت وجودی حرفه کاسبی و تجارت یکسان بدانیم. کاسب‌کار و تاجر یا صنعتگر نیز دارای هویت صنفی خویش است. تاجری که به صادرات یا واردات کالا پرداخته نتیجه کار صنفی او افزایش و بهبود رفاه عمومی است او هم هرچند به انگیزه سود کاری انجام می‌دهد اما نمی‌توان ماهیت فعالیت‌های صنفی یادشده یعنی پزشکی، وکالت، معلمی و تجارت را یکسان دانست. دلیل این تفاوت آن است که تاجر را نمی‌توان اجبار به تجارت کرد اما پزشک یا وکیل به‌حکم قانون و اخلاق حرفه‌ای مکلف به ارائه خدمت در مواردی خاص‌اند. این‌ها بدون اجبار قانونی نیز اقداماتی معمول می‌دارند که با ماهیت کار سوداگری متفاوت‌اند. این تفاوت صرفا ناشی از الزامات قانونی و مقررات موضوعه نیست بلکه درنتیجه تفاوت‌های ماهوی هر صنف است. آن‌کس که باوجود امکان کسب و تجارت، سوداگری را رها کرده با عشق و ایثار به آموزش یا درمان، نویسندگی یا دفاع از حقوق اشخاص یا قضاوت و حل‌وفصل اختلافات مردم یا ...می‌پردازد، ماهیت کارش را نمی‌توان با ماهیت کار تجارت و سوداگری برابر دانست. تفاوت در اختلاف ماهوی این مشاغل موجب می‌شود که هرکدام حائز هویت صنفی خود باشند. بر همین روال می‌توان برای کلیه مشاغل هویتی صنفی متفاوت با دیگر اصناف تعریف نمود چنانچه هویت صنفی وکلای دادگستری، نویسندگان و اهل‌قلم، سینما گران و اهالی تئاتر، ورزشکاران حرفه‌ای، صنعتگران ‌کسبه و تجار هرکدام مستقل از دیگری و دارای تفاوت‌های بنیادین است.

از منظر تاریخی در کشور ما شکل‌گیری اصناف از دوران هخامنشیان وجود داشته در دوره ساسانیان توسعه‌یافته و متمایز گردیده است. گاهی به صنف طبقه گفته‌شده مانند طبقه روحانیان، اشراف و درباریان طبقه رعایا و زمین‌داران.

هویت صنفی از چنان درجه اهمیت برخوردار است که پیشکسوتان یا تشکیلات صنفی یا حتی تک‌تک آحاد یک صنف اصولا توهین یا اسائه ادب به صنف یا یکی از افراد شاخص آن را برنمی‌تابند. گاه این توهین و تعرض موجب خشم افراد صنف و عکس‌العمل‌های اجتماعی می‌شود. بسیار دیده‌ایم که نظام پزشکی یا کانون وکلا از فلان سریال تلویزیونی یا اظهارنظر مقام سیاسی شاکی می‌شود، علت این امر همانا هویت یا تعریفی است که برای صنف خود قائل‌اند و آن اظهارات یا نمایش را توهین به هویت خود تلقی می‌کنند. در تاریخ اجتماعی و سیاسی کشور نیز دیده‌ایم که گاه انتشار یک مقاله متضمن توهین به یکی از شاخص‌ترین افراد یک صنف منشاء اعتراض شده است که این خود دلیل اهمیت و وجود هویت صنفی و غیرت یا تعصب ناشی از آن است. با این توضیحات اهمیت شناخت مفهوم هویت صنفی اولا و شناخت هویت هر صنف در درجه ثانی معلوم می‌شود.