مخاطرات هوش مصنوعی برای سازمانها
اگرچه درباره خطرات هوش مصنوعی در دنیا ممکن است اغراقهایی هم انجامشده باشد و داستانهای تخیلی زیادی که منطبق بر واقعیات موجود نیستند هم سراییده باشد اما حتما این فناوری ازهمگسیخته ساز چه در ابعاد اجتماعی و چه سازمانی ریسکهای قابلتوجهی را ایجاد خواهد کرد
بااینهمه نه پرهیز از هوش مصنوعی امکانپذیر است و نه چشم بستن بر ریسکها و مخاطرات آن خردمندانه است. پس شرکتها باید همراه با تیمهای فنی تحقیق و توسعه این فنّاوری، گروههایی با تخصصهای آنالیز ریسک و حقوقی را نیز فعال کنند که جنبههای توسعه و کاربری هوش مصنوعی از هر حیث را برایشان آشکار نماید. این تیمها باید از ابتدای فرایندهای مرتبط با هوش مصنوعی شامل جمعآوری اطلاعات و تحلیل و ارایه بازخورد را موردبررسی قرار دهند و مخاطرات فنی، استراتژیک و حقوقی آن را بهصورت جامع و شفاف تحلیل نمایند. گونههایی از ریسکهای مرتبط با این فناوری به شرح زیر تحلیل گردیده است و البته باید توجه داشت که به فراخور نوع و کاربری این سیستمها، ریسکهای دیگری نیز میتواند گریبان گیر شرکتها شود.
حریم خصوصی دادهها:
دادهها سرچشمه حیات سیستمهای هوش مصنوعی هستند زیرا تمامی تحلیلهای این سیستمها بر پایه دادهها استوار است. بااینهمه در کشورهای مختلف قوانینی درباره مالکیت و نحوه استفاده از دادهها وجود دارد که اگر ریسک مغایرت با آنها دیده نشود، حجم انبوه استفاده از دادهها، تبعات قانونی مهمی را به همراه خواهد داشت. حتی اگر از حیث مالکیت، استفاده از اطلاعات منعی نداشته باشد، تجاوز به حریم خصوصی مشتریان و جامعه، اعتماد آنها را مخدوش خواهد کرد و به نشان تجاری و اعتبار سازمان لطمههای شدید وارد میکند.
ازآنجاکه مکانیسم بسیاری از مدلهای هوش مصنوعی بر پایه دادههای ورودی است. اغلب آنها نسبت به کیفیت و دقت این دادهها بسیار آسیبپذیر عمل میکنند. ازآنجاکه هوش مصنوعی شیوهای خود تکاملی دارد، در ابتدای بهکارگیری آنوقتیکه میزان دادهها اندک است ممکن است نتایج حاصل از کیفیت و روایی کافی برخوردار نباشند و وقتیکه اطلاعات حاصل از آنها قرار است منجر به تصمیمگیریهای بسیار مهم و جهت ساز استراتژیک گردد، ریسک خطا به وجود خواهد آمد. باید توجه داشت در تغذیه دادههای ورودی و گزارشهای خروجی ممکن است الزامات انصاف و بیطرفی رعایت نشود و افراد متناسب با منافع خود یا نگرش مشتریانشان، این موارد را دستکاری کنند که این نیز میتواند به مخاطرات قانونی و حیثیتی برای بنگاهها منجر گردد. مالکیت دادهها، محل ذخیره آنها، کاربری آنها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم و امکان سو استفاده از آنها مواردی است که ایجادکنندگان راهحلهای هوش مصنوعی بهدقت بررسی نمایند.
شفافیت و قابلیت توضیح:
در بسیاری از مواقع اطلاعات حاصل از سیستمهای هوش مصنوعی با دیدگاههای قبلی کاربران آن در تناقض است و آنها در معرض تصمیمگیری بر مبنای اطلاعاتی قرار میگیرند که با اطمینان نمیتوانند نسبت به آن باورمند باشند. ازاینرو سیستمهای باکیفیت هوش مصنوعی باید بتواند با شفافیت مکانیسم تبدیل دادهها به اطلاعات خروجی را برای کاربران آن توضیح دهد تا آنها نسبت به صحت و دقت این اطلاعات اطمینان بیابند. در برخی از کشورهای جهان الزاماتی نیز درباره شفافیت مدل تحلیلی در سیستمهای هوش مصنوعی وضع گردیده است. این ریسک وقتی بیشتر نمایان میشود که بدانیم الگوریتمهای هوش مصنوعی بسیار پیچیده و البته متنوع هستند، بهکارگیری هر یک ممکن است منجر به بروندادهای متفاوتی بشود که کاربر آن اطلاعات را به مسیرهای تصمیمگیری کاملا متفاوتی رهنمون نماید و معمولا شیوهای که هوش مصنوعی خروجیهایش را برای استفادهکنندگان فراهم میکند، مبهم و غیرقابل فهم است. ازاینرو فراهمکنندگان راهحلهای هوش مصنوعی باید میزان و نوع خطای مرتبط با آن سیستم را با شفافیت و صراحت به کاربران سیستم اعلام نمایند.
ریسکهای شخص سوم:
اغلب سیستمهای هوش مصنوعی بر پایه مقایسه میان دادهها است. مقداری از این دادهها بر اساس تراکنشهای مشتری و کاربر ایجاد میشود و ممکن است که میزانی از دادهها که معیار مقایسه قرار میگیرند از شرکتها افراد دیگر جمعآوریشده باشد. این موارد میتواند ریسکهای مختلف مرتبط با شخص سوم را برای مالک و کاربران سیستم هوش مصنوعی ایجاد نماید. بنابراین در طرحریزی اینگونه از سیستمها باید تحلیل موثری از الزامات و حقوق ذینفعان مختلف سیستم در لایههای متفاوت انجام گردد و متناسب آن راهکارهای فنی و حقوقی محافظت از مالکیت دادهها اندیشیده شود.
ریسک عملکرد سیستم:
خروجی بسیاری از سیستمهای هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای بلادرنگ سازمانی به کار میرود. بنابراین قابلیت اطمینان و پایایی این سیستمها میتواند منشا ریسکهایی برای ارایه دهنده خدمات و کاربران آن ایجاد کنند هرگونه اختلال یا کندی میتواند موجب مختل شدن تصمیمگیریهای بلادرنگ شود و تبعات اقتصادی و حقوقی را به همراه داشته باشد. پس لازم است سطوح توافق شده خدمات بهدقت میان ارایه دهنده و کاربران با توجه به قابلیتهای واقعی سیستم معین و مدون گردد و ریسکهای احتمال اختلال در سیستم و پیامدهای آن بین فراهمکننده راهحل و استفادهکننده از آن کاملا روشن و واضح توافق گردد.