در گفتوگو با پیشکسوت صنعت پخش برخی چالشهای صنعت پخش در ایران بررسی شد
تهدیدهای آتی صنعت برای صنعت پخش ایران
دکتر فرهاد بدیع در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به اینکه با تفکیک حوزه توزیع به دو بخش *شرکتهای پخش متشکل در قالب راهبرد و تفکر رو به جلو* و *عمده فروشیها* به گذشته راهاندازی و تجلی شرکتهای پخش در ایران اشاره کرد و گفت فعالیت پخش و توزیع ادامه خطی است که شرکتهای بزرگ تولیدی برای دسترسیپذیر کردن کالاهای خود ایجاد کردهاند که بر یک ارزش افزوده ( Chain Value ) استوار است و با تشکلهای عمده فروش کالا تفاوتهای بسیاری دارد.
به گفته این پیشکسوت حوزه توزیع و پخش، نیم قرن پیش زمانی که آقای لاجوردی تولید روغن نباتی را در ایران آغاز کرد یا تولید محصولات بهداشتی از جمله پودر رختشویی توسط آقای خسرو شاهی آغاز شد، مردم همچنان شیوههای سنتی را ترجیح میدادند به عنوان مثال روغن حیوانی برای پخت و پز یا چوبک را (برای شستوشو) ترجیح میدادند و سایر کالاها نیز شاهد مقاومتهایی از این دست بودند، اما بانیان توزیع از اوایل دهه ۴۰ شرکتهای پخشی مانند البرز (که توسط آقای خسروشاهی تاسیس شد) را راه اندازی کردند و فعالیت تخصصی شرکتهای پخش در آن زمان آغاز شد.
به گفته دکتر بدیع، گروه صنعتی بهشهر، گروه صنعتی مینو، تولیددارو سایر شرکتها در آن زمان به صورت تخصصی برای توزیع کالاهای خود اقدام به راهاندازی شبکههای پخش و توزیع کردند که این فعالیت بزرگ شامل دو بخش تسهیلات سختافزاری و نرمافزاری (کامیون، انبارهای بزرگ، سیستمهای انبارداری و توزیع و ...) و دوم ذهن افزاری برای ترویج آگاهی در جامعه را در دستور کار خود قرار دادند و جالب آنکه این شرکتها در آن دوره دارای شرکتهای تخصصی کامپیوتری بودند. به عنوان مثال شرکت (سیستمها و روشها) که متعلق به گروه بهشهر یا کامپیوتر البرز متعلق به سرمایهگذاری البرز بود یکی از پیشرفتهترین فعالیتهای سیستماتیک را در حوزه فعالیت خود در آن مقطع در اختیار داشتند. پخش البرز گروه متخصصین عظیمیرا برای ایمنی، آتشنشانی، ساخت تجهیزات کالارسانی و ... راهاندازی کرده بود که بر اساس یک تفکر رو به جلو بود. گروه مینو از همان دوره به فکر توسعه صادرات بود و شرکت پرسوئیس را ایجاد کرد.
تعارضات پخش و تولید
وی با اشاره به اینکه در آن زمان ایجاد شرکتهای تخصصی صادراتی نیز جزئی از وظایف هلدینگهای این شرکتها بود که به کشورهای دیگر محصول صادر میکردند، افزود: گروههای صنعتی بزرگ در آن زمان برای گردش مالی، تامین مالی و ایجاد پشتوانههای مالی برای تولید برنامهریزی میکردند و اصولا زمینهسازی برای استمرار و توازن تامین کالا برای کل سال از جمله موضوعاتی بود که مورد برنامهریزی قرار میگرفت و به خصوص در حوزه برخی کالاهای کشاورزی که در دوره محدودی در طول سال تولید و عرضه میشد، شرکتها نه با هدف فرصتطلبی از کمبود کالا در دورههای مختلف و سوءاستفاده از کمبودهای بازار، بلکه برای تامین مستمر نیاز بازار برنامهریزیهایی میکردند تا بازار در طول سال با کمبود کالا، احتکار و افزایش بیرویه قیمتها مواجه نشود.
او در عین حال به مشکلات موجود اشاره کرد و گفت: در صنعت پخش تعارضاتی بین شرکتهای پخش و تولیدکنندگان وجود دارد که بزرگترین چالشها را متوجه صنعت پخش کرده است و همین تعارضات باعث شده شرکتهای بسیاری خود به خود به دنبال راهاندازی شرکت پخش در درون هلدینگ خود باشند و در این مسیر هزینههای متعددی برای تامین انبار، ماشینآلات، نیروی انسانی و ... متقبل شدهاند و اغلب با ظرفیت غیراقتصادی فعالیت میکنند که نشان میدهد این اقدام غالبا توجیهپذیر نیست و حتی برخی از این شرکتها در میانه راه از این اقدام بازگشتهاند.
به گفته دکتر بدیع پخش و تولید در همه جای دنیا دو مقوله متفاوت هستند و متاسفانه یکی از عارضههای مناسبات تولید کنندگان و شرکتهای پخش در کشور، عدم تناسب رویکرد حرفهای بین تولید کننده و پخش است و در این رابطه موضوع لجستیک به عنوان حلقه جداگانهای اهمیت مییابد چرا که فروش و لجستیک به نوبه خود دو مولفه جداگانه هستند.
لازم به توضیح است که در حال حاضر بالغ بر ۹درصد جی دی پی از محل پخش و توزیع کالاست. گردش مالی پخش دارو ۲۸۰ همت و پخش غذا ۹۵۰ همت است و ۱۲۰ هزار نفر به صورت مستقیم ۴ هزار تامینکننده را پوشش میدهند که این آمارها اهمیت بسیار زیاد صنعت پخش را نشان میدهند.
دو چالش اساسی در انتظار شرکتهای پخش
به گفته او در چند سال آینده دو چالش اساسی در انتظار شرکتهای پخش است؛ موضوع اول از ناحیه استهلاک و فرسودگی ناوگان توزیع و پخش ناشی میشود و از سوی دیگر نارسائی در اتکا به لجستیک حرفهای و رویکرد PL در طیف وسیعتر.
معضل دوم آن است که شرکتهای پخش در سالهای آینده با مشکلات حادی در حوزه تامین نیروی انسانی روبهرو خواهند بود. اصولا نسل نو تمایلی به فعالیت در حوزههای مرتبط با پخش و توزیع ندارند. در گذشته راجع به نیروی انسانی تحقیق صورت میگرفت و تخصص افراد موضوع بسیار مهمی برای جذب نیرو بود، اما امروز جذب نیرو بدون طی مراحل کارمندیابی صورت میگیرد و حتی برخی چالشها در این مراحل برای شرکتهای پخش ایجاد شده است.
دکتر بدیع با اشاره به ظهور نسل آلفا که بعداز ۲۰۱۰ به دنیا آمدهاند افزود: نزدیک به ۳ میلیون نفردر هر هفته زاده میشوند و این طیف عظیمترین گروه در تاریخ جهان خواهند بود این افراد بسیار باهوش ولی در عین حال راحتطلب هستند و علاقهای به قوانین و مقررات ندارند و علاقهمند هستند هر طور که راحتند در محیط کار حضور یابند. حضور این نسل در فعالیتهای اقتصادی با چه مشکلاتی روبهرو خواهد بود؟ طبیعی است که محیط کار مبتنی بر قوانین و مقررات شرکتهای پخش با روحیات این نسل سازگار نیست و در نتیجه نگرانیهای زیادی در آینده برای تامین نیاز نیروی انسانی وجود دارد، زیرا سازمان پخش متکی بر نیروی انسانی است و همانطور که سرمایه از جایگاه مهمی برخوردار است نیروی انسانی به مراتب دارای اهمیت است.
این پیشکسوت صنعت پخش با اشاره به چالش نبود متولی خاص در این صنعت گفت در حال حاضر وزارت بهداشت از یکسو، وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و... هر یک دارای نگاه خاص خود هستند و تعارض برداشتها باعث شده شرکتهای پخش با چالشهای زیادی روبهرو شوند.
بر اساس آخرین آمار بانک جهانی حجم توزیع و عمدهفروشی کالا در جهان در سال ۲۰۲۳، پنجاه هزار میلیارد دلار بوده است. گزارشها حاکی از آن است که حجم توزیع محصولات تند مصرف در ایران ۹۵۰ هزار میلیارد تومان است (حدودا یکصد میلیارد دلار). مقایسه این آمار گویای آن است که در صورت بسترسازی و برطرف کردن چالشها توسط متولیان، صنعت پخش کشور قابلیت توزیع به مراتب وسیع تر را دارد و قطعا در قالب صادرات.
وی افزود: متاسفانه بهرغم سرمایهگذاریهایی که در این صنعت شده، اما نتیجهای که مدنظر بود حاصل نشد و این مشکل عمدتا ناشی از جابهجایی نیروی انسانی، سبک و سیاق سنتی، نبود متولی واحد، نبود زیرساختهای فکری مناسب در نیروی انسانی و ... است که باید حل شوند.
چالشهای بومیسازی برای حوزه پخش
او در ارتباط با بومیسازی فرآیندهای کالا رسانی نیز گفت: خیلی فرآیندها را میخواهیم از کشورهای دیگر الگوبرداری کنیم و آنها را به روشهای خودمان پیادهسازی کنیم، اما از آنجا که این روشها ناقص هستند باعث بروز مشکلات بیشتری میشود؛ به عنوان مثال در موضوع بعضی فروشگاههای زنجیرهای با استفاده از الگوی جهانی اما تغییر بر معیار روشهای غیر متعارف اقداماتی صورت گرفت که حالا پارهای از این فروشگاهها با مشکلات عدیده دیگری برای تولیدکنندگان و شرکتهای توزیع دیجیتال ایجاد کردهاند، در عمل به دلیل بومیسازی روشها عملا مولد مشکلات شدهاند. به عبارت دیگر، خواسته ما حرکت به سمت ساز و کارهای استاندارد جهانی بوده، اما نبود حمایتها و روشها باعث انحراف از مسیر اصلی و عدم پیادهسازی الگوها شده است.
دکتر بدیع در پایان با اشاره به اینکه یکی از مشکلات در کشور ما تعارض بین شرکتهای پخش و بعضی از فروشگاههای زنجیرهای است، گفت: با آنکه در ابتدا فروشگاههای زنجیرهای کار خود را بر اساس یک الگوی منظم با کمترین هزینه آغاز کرده بودند (سالهاست که این فرآیند مثبت را در ترکیه که از بسیار جهات مشابهتهای زیادی با کشور ما دارد مشاهده میکنیم)، اما در ادامه بعضی از آنها به سمت و سویی رفتند که برای بخش تولید نیز هزینهزایی افراطی ایجاد شد و این فروشگاهها هزینههای خود را از تولیدکنندگان دریافت میکردند و با استفاده از روشهای نامعقول و اعجاب برانگیز، اقتصاد خرده فروشی کشور را با معضلات بزرگی روبهرو کردند و در همین مسیر توانستند منافع خود را افزایش دهند که همه این موضوعات نیازمند تجدیدنظر است.