جایزه اسکار
این جایزه طلایی که هوش از سر خیلی از اهالی سینما میپراند و بسیاری از اهالی هنرسینما در آرزوی کسب آن عمری دراز سرمیکنند موضوع کتاب جدید انتشارات بنیاد سینمایی فارابی است اما انتشارات فارابی اینبار از منظرحکمرانی و سیاستگذاری به آن پرداخته است.
این کتاب که اولینبار در غرفه انتشارات بنیاد سینمایی فارابی، در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه شدهبود در ادامه انتشار سلسله کتب حکمرانی و سیاستگذاری در سینما، توسط این انتشارات به بازار نشر ارائه شدهاست. انتشارات فارابی کتاب «جایزه اسکار» و آکادمی علوم و هنرهای سینما از منظر حکمرانی و سیاستگذاری را روانه بازار نشر کرده است تا ضمن ارائه جزئیات بیشتر، مخاطب را بیش از پیش با این مهمترین جایزه سینمایی سال آشنا کرده باشد.
در برشی از این کتاب که به قلم زینب ابراهیمزاده و نظارت علمی محسن بیسادی آماده شده، اینچنین آمده است: «اسکار میتواند به دیده شدن جریانهای موجود سینمای جهان و آمریکا (از سینمای هنری اروپا تا سینمای کشورهای کمبرخوردار و سینماهای ایدئولوژیکی مانند چین) کمک کند و نیز میتواند آثار موجود در سینمای آمریکا و جهان را تضعیف یا تقویت کند.»
کتاب یادشده طی ۹ فصل به مواردی چون سوگیریها، مدل تامین مالی، کارکردهای اسکار در نظام حکمرانی سینما، جایگاه و جانمایی نسبت به سایر اجزای نظام حکمرانی، بنیانگذاران و مالکان، ساختار سازمانی، جوایز و شرایط پذیرش آثار، اسکار از منظر آمار و ارقام و ساختار سازمانی میپردازد.
این کتاب که در ۵۰۰ نسخه و ۱۱۹ صفحه منتشر شده است، دارای زیرعنوانهایی چون بازیگران پیش رو در کسب جایزه اسکار، درآمد تبلیغاتی اسکار، شیوه رایگیری، مداخله رسمی و مستقیم محتوایی و سوگیریهای اقتصادی نیز هست.
در معرفی بیشتر این کتاب آمده است: «اثرات، فرهنگی، اجتماعی سیاسی و اقتصادی متنوع سینما و نقش بی بدیل آن در نظام حکمرانی فرهنگی رسانهای کشورها سبب شده مطالعه این هنر صنعت از منظر مؤلفههای حکمرانی و سیاستگذاری ضرورت یابد. با این حال مطالعه و پژوهش در مورد سینما از منظر مؤلفههای یاد شده تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفتهاست.
بسیاری از مطالعات انجام شده صرفاً معطوف به ابعاد هنری سینما است. مطالعه نظام حکمرانی و سیاستگذاری سینما در کشورهای مختلف میتواند به شکلگیری ادبیات حکمرانی و سیاستگذاری در مورد سینمای ایران کمک شایانی کند و منشأ ایدههای سیاستی بدیع و نوآورانهای قرار گیرد که البته باید با اقتضائات فرهنگ اسلامی ایرانی نیز سازگار باشد.
در همین راستا پژوهش حاضر به مطالعه نظام حکمرانی و سیاستگذاری سینما در چهار کشور آمریکا، انگلستان ترکیه و چین میپردازد همچنین به علت نقش راهبردی جشنوارهها در حکمرانی سینما جشنواره کن و جایزه اسکار نیز از منظر مؤلفههای مرتبط با حکمرانی و سیاستگذاری مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
در انتخاب کشورهای مورد مطالعه مؤلفههایی همچون تنوع زمینههای فرهنگی، تنوع الگوی حکمرانی و بلوغ یافتگی نظام حکمرانی و در انتخاب جشنوارههای مورد مطالعه مؤلفههایی همچون، قدمت، اهمیت و تنوع رویکرد مورد توجه بوده است.»