چگونه شهروندان میتوانند محور توسعه پایدار اصفهان شوند، از آگاهی تا اقدام
چالشهای مسیر
توسعه پایدار در اصفهان با چالشهای متعددی مواجه است که میتوان به مشکلات زیستمحیطی، کمبود منابع و تضاد منافع اشاره کرد ازجمله راههای مقابله با این چالشها، افزایش آگاهی عمومی و مشارکت فعال شهروندان است، همانطور که مجتبی لشکر بلوکی، استاد دانشگاه و مشاور مدیریت، اشاره میکند، شهروندان باید بهعنوان نیروهای محرکه توسعه پایدار شناخته شوند و نقش آنها در تصمیمگیریهای کلانشهری برجسته شود.
گامهای نخست، آموزش و آگاهی و بخشی
اگر از منظر تئوریک به موضوع نگاه کنیم، آموزش و آگاهیبخشی، گامهای نخست در مسیر توسعه پایدار هستند به گفته محمد فاضلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، آموزش صحیح و دقیق شهروندان میتواند آنان را به تغییر رفتارها و الگوهای مصرف ترغیب کند. مدارس، دانشگاهها، رسانهها و سازمانهای مردمنهاد میتوانند نقش بسزایی در افزایش آگاهی عمومی و ارتقای سطح دانش شهروندان ایفا کنند. برنامههای آموزشی که مفاهیم توسعه پایدار را به زبان ساده و کاربردی بیان میکنند، میتوانند تأثیر چشمگیری در تغییر نگرشها و افزایش مشارکت عمومی داشته باشند.
مشارکت در تصمیمگیریهای شهری
یکی دیگر از اصول بنیادین توسعه پایدار، مشارکت فعال شهروندان در تصمیمگیریهای شهری است. ایجاد فضای مناسب برای بیان نظرات و پیشنهادهای مردم، برگزاری جلسات عمومی و مشاوره با جوامع محلی میتواند به تسهیل فرآیند تصمیمگیری کمک کند. مدیران شهری باید به نظرات و دیدگاههای مردم توجه کنند و از آنها در برنامهریزیها بهره بگیرند. این مشارکت نهتنها به بهبود کیفیت تصمیمگیریها منجر میشود، بلکه حس تعلق و مسوولیتپذیری شهروندان را نیز افزایش میدهد.
پایداری اقتصادی و اجتماعی
توسعه پایدار تنها به مسائل زیستمحیطی محدود نمیشود، ابعاد اقتصادی و اجتماعی را هم در برمیگیرد. عدالت اجتماعی، فرصتهای برابر و رفاه اقتصادی از دیگر مولفههای مهم توسعه پایدار هستند. ایجاد فرصتهای شغلی، حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط و ارتقای سطح رفاه اجتماعی میتواند به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک کند. بهاینترتیب، شهروندان بااحساس رضایت و امنیت بیشتر، نقش فعالتری در پیشبرد اهداف توسعهای ایفا خواهند کرد.
مسوولیت اجتماعی شرکتها
شرکتها و بنگاههای اقتصادی نیز نقش مهمی در توسعه پایدار دارند. مسوولیت اجتماعی شرکتها به معنای تعهد آنها به رعایت اصول اخلاقی و پایدار در فعالیتهای اقتصادی است. شرکتها میتوانند با اتخاذ سیاستهای سبز و پایدار، نهتنها به حفظ محیطزیست کمک کنند، بلکه رضایت مشتریان و جامعه را نیز جلب کنند.
از تئوری تا عمل
آنچه گفتیم در ستایش تئوری بود، ممکن است شما با خواندن این سطور بگویید «شیره را خورد و گفت شیرین است» منتها تا امروز کشورها و جوامعی که باصفت توسعهیافته وصف میشوند یا میپذیریم که در این مسیر قرار دارند، بهطور تقریبی و با اولویتهای مشابه، همین راه را رفتهاند، راهی که البته نه یک پروژه تعریفشده از بالا بلکه پروسهای طولانیمدت، مملو از آزمونوخطا و البته گاه نیازمند عقبنشینی صاحبان قدرت از برخی داشتههایشان به نفع آیندهای بهتر بوده است، برای مثال در حوزه محیطزیست اگرچه منافع آنی دولتها تأمین انرژی برای شهروندان، صنایع و خدمات است اما اگر انرژی از هر مسیری مثلاً مازوت سوزی مهیا شود، خسارتها و تبعات بلندمدت آن، گریبان همه ازجمله دولتها را هم میگیرد، جان شهروندان را میفرساید و شهر را با سستی و کاستی مواجه میکند، پس اگر در شرایطی سوزاندن مازوت متوقف شود، به نفع آیندهای بهتر خواهد بود مانند همین امروز و داستانهای توقف این کار!
بااینحال الزام و حرکت نهادهای تصمیم گیر و تفکر تصمیمساز را نمیتوان مانند دیکتهای از پیش نوشته تصور کرد که با خواندنش همین فردا، مدیریت شهری و تصمیمسازان وارد گود توسعه پایدار شوند، مسوولیت پذیریشان افزایش پیدا کند یا به مشارکت مردم در تصمیمسازی احترام گذاشته و بهترین راهکارهای آن را عملی کنند، همه اینها وقتی رخ میدهد که همان رکن اصلی یعنی شهروند خود را بخشی از پروسه بداند و برایش هزینه بدهد.
اما روشهای مشارکت آنان را میتوان در چند روش ذکر کرد، جمعآوری نظرات شهروندان در مورد مسائل مختلف شهری از طریق نظرسنجیها و پرسشنامههای آنلاین یا حضوری، برگزاری جلسات عمومی و شوراهای محلی که شهروندان میتوانند در آنها به بیان نظرات و پیشنهادهای خود بپردازند. اجرای پروژههای مشترک میان مدیریت شهری و شهروندان که در آنها نقش شهروندان بهعنوان شریک فعال در فرآیندهای برنامهریزی و اجرایی مشخص است و همچنین استفاده از پلتفرمهای دیجیتال و اپلیکیشنهای موبایل برای تسهیل مشارکت شهروندان در مسائل شهری!
از سوی دیگر چالشها و موانع مشارکت شهروندان کم نیست، بسیاری از شهروندان از حقوق و مسوولیتهای خود در مسائل شهری آگاهی کافی ندارند. چنانکه بیاعتمادی به سامانههای مدیریتی و اداری میتواند مانع مشارکت فعال آنها شود، برخی از شهروندان به دلیل مشکلات فیزیکی یا محدودیتهای زمانی نمیتوانند در جلسات حضوری شرکت کنند.
اینجاست که مدیریت شهری باید برای خلق آیندهای بهتر از مشارکت شهروندان استفاده کند، مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای شهری میتواند به بهبود کیفیت زندگی، افزایش شفافیت و پاسخگویی مسوولان و همچنین کاهش تضادها و اختلافات اجتماعی کمک کند. حضور فعال شهروندان در فرآیندهای تصمیمگیری باعث میشود که سیاستها و پروژههای شهری با نیازها و اولویتهای واقعی مردم همخوانی بیشتری داشته باشند
درنهایت باید گفت: توسعه پایدار بدون اراده فراگیر و مشارکت فعال شهروندان تحقق نخواهد یافت. آموزش، آگاهیبخشی، مشارکت در تصمیمگیریها و حمایت از مسوولیت اجتماعی شرکتها ازجمله راهکارهایی هستند که میتوانند به شکلگیری بنیانهای توسعه پایدار کمک کنند. به همین دلیل، توجه به نقش و اهمیت شهروندان در فرآیند توسعه پایدار، ضرورتی انکارناپذیر است. شهروندان آگاه و مسوولیتپذیر میتوانند با همکاری و مشارکت در تمامی عرصههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی، زمینهساز تحقق توسعهای پایدار و متوازن باشند.