نفرین داده‌ها

امروز، اگرچه دنیا در حال فاصله‌گرفتن از اقتصاد مبتنی‌بر منابع فسیلی است، اما در فضای دیجیتال، منابعی دیگر با همان ویژگی‌‌‌های ثروت‌‌‌زا و در عین حال خطرساز در حال ظهورند. داده‌‌‌ها، مهم‌ترین دارایی قرن بیست‌‌‌و‌‌‌یکم، اکنون جایگزین نفت شده‌‌‌اند. در جهانی که از آن به اقتصاد داده‌‌‌محور (Data-Driven Economy) یاد می‌شود، کشورهایی موفق خواهند بود که بتوانند از انباشت داده به خلق خدمات، شفافیت، حکمرانی هوشمند و نوآوری پایدار برسند.

با این حال، در کشور ما، به‌‌‌نظر می‌رسد که تاریخ در حال تکرار است؛ این‌‌‌بار نه با نفت، بلکه با داده. ما به شکلی نگران‌‌‌کننده، در حال گرفتار شدن در نفرین داده‌‌‌ها هستیم. داده‌‌‌ها در ایران بیش از آنکه به‌عنوان زیرساختی برای پیشرفت تلقی شوند، به منبعی برای کنترل، رقابت درون‌‌‌سازمانی، ترس از افشا و ابزار انحصار تبدیل شده‌‌‌اند.

برخی سازمان‌های بزرگ دولتی و عمومی، بانک‌ها، اپراتورها، بیمه‌‌‌ها، شهرداری‌‌‌ها، وزارتخانه‌‌‌ها و حتی برخی نهادهای خردتر، سال‌هاست که داده‌‌‌های تولیدشده در تعامل با مردم را در انحصار خود نگه می‌‌‌دارند، بدون اینکه سازوکاری برای اشتراک، تحلیل یا ارزش‌‌‌افزایی مشارکتی آنها تعریف شود. مشکل از آنجا عمیق‌‌‌تر می‌شود که این انحصارگرایی اغلب با  دلیل «حفظ امنیت داده‌‌‌ها» توجیه می‌شود، در حالی که در واقع، امنیت اطلاعات به معنای حبس و قفل‌‌‌کردن آن در درون مرزهای سازمانی نیست، بلکه به معنای طراحی قواعد مشارکت شفاف، کنترل‌‌‌شده و قابل رصد برای خلق ارزش و محافظت از حریم خصوصی است.

در نتیجه‌‌ این نگرش امنیت‌‌‌زده و مالکیت‌‌‌محور، بسیاری از داده‌‌‌ها نه‌تنها به اشتراک گذاشته نمی‌‌‌شوند، بلکه حتی راستی‌‌‌آزمایی هم نمی‌‌‌شوند. وقتی داده‌‌‌ای تنها در اختیار یک نهاد باقی بماند، احتمال خطا، دستکاری یا کهنه‌‌‌شدن آن بسیار بیشتر است. داده‌‌‌هایی که به‌روز نمی‌‌‌شوند، داده‌‌‌هایی که درستی‌‌‌شان از منابع دیگر تایید نمی‌شود و داده‌‌‌هایی که از طریق تحلیل‌‌‌های نوین استخراج معنا نمی‌‌‌شوند، عملا به زباله‌‌‌های دیجیتال تبدیل می‌‌‌شوند. 

این دقیقا همان وضعیت خطرناکی است که امروز بسیاری از نهادهای داده‌‌‌محور در کشور در آن قرار دارند: انباشت اطلاعاتی بی‌‌‌معنا، بی‌‌‌کاربرد و راکد. ابعاد اقتصادی این مساله نیز به‌‌‌شدت نگران‌‌‌کننده است. عدم‌دسترسی کسب‌وکارها، پژوهشگران و استارت‌آپ‌‌‌ها به داده‌‌‌های عمومی و حیاتی، باعث شده است بخش بزرگی از نوآوری دیجیتال در ایران عملا تعطیل باشد یا به پروژه‌‌‌هایی پرهزینه و کم‌‌‌بازده تبدیل شود. در حالی که در بسیاری از کشورها، اکوسیستم‌هایی با عنوان بازار داده (Data Marketplaces)  شکل گرفته‌‌‌اند که در آن داده‌‌‌ها با حفظ چارچوب‌‌‌های محرمانگی و مالکیت خصوصی، میان ذی‌نفعان مختلف مبادله می‌‌‌شوند، در ایران، دسترسی به ساده‌‌‌ترین داده‌‌‌ها هم نیازمند مجوزهای پرپیچ‌‌‌وخم، ارتباطات غیررسمی و گاه مبادلات پرهزینه است. از سوی دیگر، توسعه فناوری‌‌‌های نوینی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، روباتیک و خدمات هوشمند دولتی، همه وابسته به داده‌‌‌های استاندارد، به‌‌‌روز و در دسترس هستند. 

وقتی داده‌‌‌ها نه عمومی‌‌‌اند، نه باز، نه باکیفیت و نه معتبر، این فناوری‌‌‌ها نیز در حد شعار باقی می‌‌‌مانند. این همان جایی است که می‌‌‌توان گفت نفرین داده‌‌‌ها نه فقط اقتصاد دیجیتال، بلکه آینده فناوری  را نیز تهدید می‌کند. در نتیجه‌‌ این وضعیت، تصمیم‌گیری و سیاستگذاری نیز دچار نوعی «کوری ساختاری» شده است.  سیاستگذاران، در نبود داده‌‌‌های جامع و دقیق، ناگزیرند تصمیمات کلان را بر پایه‌‌ برآوردهای حدسی، گزارش‌‌‌های جزیره‌‌‌ای یا داده‌‌‌های گزینشی اتخاذ کنند. این امر نه‌تنها کارآمدی حکومت را زیر سوال می‌‌‌برد، بلکه در نهایت موجب فرسایش اعتماد عمومی نیز می‌شود. با این‌‌‌حال، همه‌‌‌چیز از دست نرفته است. خروج از این وضعیت مستلزم تحولی ساختاری در رویکرد حاکم بر مالکیت، دسترسی و مدیریت داده‌‌‌هاست. ایران نیازمند چارچوب‌های شفاف حکمرانی داده است؛ رویکردی که در آن حقوق داده‌‌‌ای شهروندان، قواعد اشتراک‌‌‌گذاری داده، استانداردهای محرمانگی و چارچوب‌‌‌های اخلاقی و اقتصادی بهره‌‌‌برداری از داده‌‌‌ها مشخص شده باشد.

در کنار سامان‌دهی زمین بازی داده‌ها، توسعه پلتفرم‌‌‌های امن برای تبادل داده میان سازمان‌ها، شرکت‌ها، دولت و مردم، با الگوگیری از مدل‌‌‌هایی مانندData Trusts ،Open APIs  و زیرساخت‌‌‌های مبتنی بر هویت خودگردان (Self-Sovereign Identity)  می‌‌‌تواند بستر مشارکت در اکوسیستم داده‌‌‌محور را فراهم آورد. باید نهادهایی برای واسطه‌‌‌گری اعتماد میان تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان داده ایجاد شوند تا بخش‌های خصوصی و عمومی بتوانند با اطمینان داده‌‌‌های خود را به اشتراک بگذارند. همچنین لازم است مشوق‌‌‌های اقتصادی واقعی برای سازمان‌هایی که داده‌‌‌های خود را در اختیار زیست‌‌‌بوم می‌‌‌گذارند، طراحی شود؛ مشوق‌‌‌هایی مانند امتیازهای مالیاتی، توکن‌‌‌های دیجیتال، مشارکت در درآمد حاصل از تحلیل داده‌‌‌ها یا حتی امکان استفاده متقابل از منابع داده‌‌‌ای سایر سازمان‌ها. 

شاید وقت آن رسیده باشد که همان‌طور که روزی نفت، بدون پالایش و مدیریت زیرساختی، باعث عقب‌‌‌ماندگی شد، امروز هم بفهمیم که داده، بدون حکمرانی هوشمند و مشارکت‌‌‌پذیر، نه ثروت، بلکه تهدیدی است برای توسعه. نفرین داده‌‌‌ها، نفرین سکون و شکاف دیجیتال است. نجات از آن، نه از مسیر تکنولوژی صرف، بلکه از مسیر اصلاح ساختارها، تغییر فرهنگ مالکیت داده، بازسازی اعتماد و طراحی نظام حقوقی مترقی ممکن است. اگر موفق شویم داده‌‌‌ها را از انزوا بیرون بکشیم، آنها را راستی‌‌‌آزمایی و استاندارد کنیم، مسیر مشارکت بخش خصوصی را باز بگذاریم و به شهروندان اختیار و آگاهی دهیم، آنگاه داده نه یک منبع منجمد، بلکه موتور محرکه یک تمدن دیجیتال خواهد بود.

* پژوهشگر اقتصاد اطلاعات