امکانات توریستی برای ناتوانان جسمی مناسب است؟
سهم معلولان از بازار گردشگری
اگر بنا بر آمارهای اعلام شده افراد معلول ۱۵ درصد جمعیت کشورمان را تشکیل میدهند چرا از میان حداقل ۲۰ نفری که در روز میبینیم سه نفر معلولیت ندارند؟ همین موضوع نشان میدهد شهر ما برای حضور این بخش از جامعه تسهیلاتی را در نظر نگرفته است. فرض کنید فرد نابینایی بخواهد در پیادهرو قدم بزند، در یک مسیر کوتاه به چند مانع برخورد میکند؟ چند بار ممکن است داخل فرورفتگیها بیفتد؟ فرض کنید پایتان به دلیلی بشکند و ناچار باشید مدتی ویلچر سوار شوید، در این مدت اگر بخواهید سر کار بروید، مدرسه بروید، در پیادهرو به همراه دوست دیگری تردد کنید، بخواهید پارک بروید، سینما بروید یا هر جای دیگری، آیا این امکان برای شما وجود دارد؟ ندیدن افراد دارای معلولیت در شهر به معنای این نیست که چنین افرادی وجود ندارند، بلکه به این معناست که شهر دارای معلولیت است. اگر به گردشگری برسیم که نیازمند تحرک و جابهجایی است آنگاه ماجرا بغرنجتر میشود، موزهها معمولا ساختمانهای قدیمی هستند که برای توریستهای دارای معلولیت، تردد در آنها دشوار است، اقامتگاهها نیز با مشکل مشابهی مواجهند. حتی برخی هتلها هم در ورودی خود رمپ ندارند، برای ورود به قطار تدبیری برای ورود افراد اندیشیده نشده، اتوبوسهای داخل شهری و بینشهری هم فضایی برای افراد معلول ندارند. آیا با چنین اوضاعی میشود نتیجه گرفت گردشگری افراد معلول موضوعی بیمعناست؟ سعید ضروری که تجربه شرکت در تورهای ماجراجویانه از جمله «سقوط آزاد»، «رفتینگ» و«غارنوردی» با ویلچرش را دارد معتقد است، گردشگری افراد دارای معلولیت با مهیا شدن زیرساختها میتواند بازاری رو به توسعه باشد. او در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به اینکه ما در اغلب کشورها با چالشهایی درباره گردشگری افراد دارای معلولیت مواجهیم، میگوید: از آنجا که متولیان گردشگری معمولا معلولیت ندارند، در موضوع استانداردسازی سایتها و مراکز گردشگری به این موضوع توجه کمی دارند و مقوله مناسبسازی در آنها رعایت نمیشود.
ضروری اضافه میکند: ۲۵ درصد جامعه با محدودیتهایی در تردد مواجه هستند، در ایران افراد دارای معلولیت ۱۵ درصد جمعیت را تشکیل میدهند، سالمندان نیز ۱۰ درصد را شامل میشوند. البته باید به این ۲۵ درصد بخش دیگری از جامعه را نیز افزود که ممکن است به دلایلی به شکل موقت دارای محدودیتهایی در حرکت و جابهجایی باشند، به عنوان مثال زنان باردار، خانوادههایی که فرزند خود را با کالسکه حمل میکنند، کسانی که دچار شکستگی در پا و... میشوند. او با بیان اینکه ما در بخشهای مختلف صنعت گردشگری شاهد محدودیتهایی برای افراد دارای معلولیت هستیم، ادامه میدهد: به عنوان مثال در موضوع اقامتگاهها یا هتلها مقوله مناسبسازی چندان جدی گرفته نشده و همین باعث میشود برخی مواقع فرد دارای معلولیت از انجام سفر به دلیل اینکه محل اقامت مناسبی در مقصد ندارد خودداری کند.به گفته این فعال حوزه گردشگری در صنعت حملونقل تنها در بخش حملونقل هوایی ملاحظاتی در نظر گرفته شده است. او میافزاید: حملونقل ریلی در این زمینه مشکلات جدی دارد، همچنین ما برای حملو نقل جادهای هم این قشر را در نظر نگرفتهایم. در این بخش میتوان به موضوع توقفگاههای بینراهی هم اشاره کرد. در ایران شاهدیم تنها برخی مسیرها دارای توقفگاههای بین راهی مناسب هستند و در بسیاری از نقاط حتی امکان بهرهمندی از خدمات برای این افراد وجود ندارد.
او درباره شهرهایی که بیشتر از سوی گردشگران دارای معلولیت مورد استقبال قرار گرفته است، از کاشان و مشهد برای توریستهای ساکن تهران نام میبرد و عنوان میکند: کاشان به تهران نزدیک است و میتوان تور یک روزه برای آن تعریف کرد. مشهد نیز به واسطه تعداد بالای گردشگران خود از اقشار مختلف دارای مناطق مناسبسازی شده برای توریستهاست.
گردشگری افراد معلول همانطور که سعید ضروری در گفتههای خود به آن اشاره کرده است، حوزهای است که با وجود تعداد بالای جمعیت مخاطبان، چندان در کشورمان جدی گرفته نشده است.
کمتر آژانسی را میبینید که سفری برای این قشر در نظر گرفته باشد. همچنین همانطور که این فعال حوزه گردشگری شرح داد، سایتهای ما نیز با مشکل جدی در حوزه مناسبسازی مواجهند. این در حالی است که در سالهای آتی بر جمعیت کهنسال جامعه افزوده شده و از مرز ۲۵ درصد فراتر خواهیم رفت.
به نظر میرسد آینده بازار گردشگری در دست کسانی خواهد بود که برنامهای برای این حوزه داشته باشند تا بتوانند مسافران و توریستهایی را که یا دچار معلولیت هستند یا میخواهند بازنشستگی خود را در سفر بگذرانند جذب کنند.
باید توجه داشت جمعیت کهنسالی که در آینده خواهیم داشت متفاوت از امروز هستند، آنها که اغلب تحصیلکردهاند، جوانی و میانسالی خود را با کارمندی یا کار سپری کرده و منتظر بازنشستگی هستند تا بتوانند به علایق خود بپردازند و یکی از این علاقهمندیها سفر است و چه فرصتی از این بهتر برای آژانسها و سایر کسبوکارهای گردشگری که بتوانند دایره مخاطبان خود را افزایش دهند.