توسعه پایدار هدف پرطمطراقی است که در سالهای اخیر درباره آن بسیار شنیده و خواندهایم. در وهله اول عنوان آن بسیار ساده و همهفهم بهنظر میرسد. لکن، برخلاف این ظاهر ساده و همهفهم، بر سر تفسیر آن بحث و جدل بسیاری در فضای آکادمیک و عمومی وجود دارد. یکی از کمکهایی که ریاضیات در اختیار…
تحول توسعه پایدار دیگر صرفا یک ایده بلندپروازانه نیست، بلکه به یک استراتژی اقتصادی ضروری تبدیل شده است؛ داستانی که نهتنها در عرصه بینالمللی، بلکه در کشورهایی مانند ایران نیز بازتاب دارد؛ جایی که تعادل میان رشد اقتصادی و حفاظت از محیطزیست به ضرورتی حیاتی تبدیل شده است.
توسعه پایدار هدف پرطمطراقی است که در سالهای اخیر درباره آن بسیار شنیده و خواندهایم. در وهله اول عنوان آن بسیار ساده و همهفهم بهنظر میرسد. لکن، برخلاف این ظاهر ساده و همهفهم، بر سر تفسیر آن بحث و جدل بسیاری در فضای آکادمیک و عمومی وجود دارد. یکی از کمکهایی که ریاضیات در اختیار ما قرار میدهد، ارائه بستری برای توضیح مساله است؛ بستری که در آن همهچیز آنقدر شفاف پیش میرود که نیازی به حکایت و تفسیر نیست.
تحول توسعه پایدار دیگر صرفا یک ایده بلندپروازانه نیست، بلکه به یک استراتژی اقتصادی ضروری تبدیل شده است؛ داستانی که نهتنها در عرصه بینالمللی، بلکه در کشورهایی مانند ایران نیز بازتاب دارد؛ جایی که تعادل میان رشد اقتصادی و حفاظت از محیطزیست به ضرورتی حیاتی تبدیل شده است.
آنچه مسلم است جهان برای دسترسی به توسعه پایدار راهی دراز در پیش دارد. وظیفه فوری جهان در سال ۲۰۰۰ که با تصویب اهداف توسعه هزاره (MDGs) به آن پرداخته شد، مبارزه با فقر شدید بود. در حقیقت فقر شدید فوریترین اولویت شناخته شد که اگرچه در آن سال یکمیلیارد نفر را در برمیگرفت، در حال حاضر به رقم ۶۹۲میلیون نفر در سال ۲۰۲۴ رسیده است. فقر شدید در حقیقت تنازع برای بقاست. اینکه یک فرد یا خانواده به وعده غذای بعدی، جرعه آب سالم و نوشیدنی بعدی یا به این موضوع بیندیشد که آیا نیش بعدی پشه ممکن است مالاریای مرگباری برای فرزندش فراهم کند یا خیر فقر شدید نامیده شده است؛ فقری که باعث مرگومیر زیادی خصوصا در دوران کودکی میشود، بهطوریکه از هر هزار کودک زیر پنجسال، ۳۷کودک در سال ۲۰۲۲ در سطح دنیا با مرگ مواجه شدهاند که فقر از مهمترین عوامل آن بوده است.
جنجالهای توسعه پایدار (Sustainable Development) ادامه دارد و انسان در معرض خطر تکرار اشتباهات انقلاب صنعتی ۱۹۱۹ است؛ زیرا حتی فناوریهای نوینی همچون هوشمصنوعی و اینترنت اشیا هم میتواند عواقب اجتماعی و زیستمحیطی را به شکلی دیگر تکرار کند. ما بهجای چکش نیاز به قلم داریم. هیچ دستاوردی در توسعه و پیشرفت بدون تفکر خلاقیت وجود واقعی ندارد. نوسانات رشد و شکستها در آمارهای بانک جهانی نیز موید عدماطمینان به مسیر نادرست توسعه است.