انتقال آب خزر، تکرار فاجعه ارومیه

مهدی اسمعیلی بیدهندی عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران در گفتوگو با «ایلنا» درباره عملیبودن یا نبودن انتقال آب از دریای عمان به تهران اظهار کرد: وقتی صحبت از عملیبودن یا قابلیت تحقق یک پروژه میکنیم، باید جنبههای مختلف فنی، اقتصادی، حقوقی، قانونی و اجتماعی را مدنظر قرار دهیم و اگر قرار است که رویکرد ما مبتنی بر توسعه پایدار ترسیم شود، باید میزان اثرگذاری بر محیطزیست را هم مدنظر داشته باشیم. اگر بخواهیم از لحاظ فنی به این پروژه نگاه کنیم، قابلاجرا و پیادهسازی است، چراکه دانش و فناوری انتقال آب را از دریای عمان به تهران داریم. کما اینکه اکنون آب را شیرین میکنیم و به یزد و کرمان میبریم و برنامه داریم که این آب را به خراسان و نواحی دیگر نیز ببریم. وی ادامهداد: اما از جنبه اقتصادی مساله این است که چه میزان هزینه بر متولیان امر تحمیل خواهدشد؟
مطمئنا شیرینسازی آب، هزینه قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهد و انتقال آن به فواصل دور مثل تهران هزینهای بسیار بسیار گزاف میطلبد. اگر بنا است که این انتقال با هدف تامین آب شرب صورت بگیرد، بار مالی بسیار زیادی را بر دوش مصرفکنندگان خواهد گذاشت، در نتیجه از جنبه اقتصادی با چالشی مهم روبهرو میشویم؛ هم در تامین بودجه برای اجرای چنین پروژهای و هم کسب درآمد از محل فروش چنین آبی به مصرفکنندگان که عمدتا شهروندان خواهند بود. اسمعیلی بیدهندی افزود: اگر بخواهیم عملیبودن این پروژه را از جنبه قوانین و مقررات بررسی کنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که متاسفانه انتقال آب بین حوضهای، بهرغم تاکیدهایی که در طول سالیان گذشته شده و کارشناسان و صاحبنظران مکررا نسبت به این مساله هشدار دادهاند، در حال اتفاق افتادن است و توجیهات مختلفی هم برای آن ذکر میشود.
مدیر گروه محیطزیست پردیس البرز دانشگاه تهران تصریح کرد: از جنبه محیطزیستی باید به این نکته توجه کرد که حوضههای آبریز مختلف، منابع آب مختلفی را در درون خود دارند و انتقال آب از یک حوضه آبریز به حوضه آبریز دیگر، آنهم در چنین فاصلهای تبعات زیستمحیطی قابلتوجهی را بههمراه خواهدداشت؛ هم در حوضه مبدأ، بهخاطر برداشت حجم عظیمی از منابع آب و هم به دلیل تولید حجم قابلتوجهی از پساب در فرآیند شیرینسازی شاهد آثار سوء خواهیم بود و هم در حوضه مقصد به واسطه تامین آب از یک حوضه دیگر، الگوهای مصرف و نگرش مصرف پایدار در حوزه محیطزیست شهری و جوامع انسانی تحتتاثیر قرار خواهد گرفت؛ یعنی بهجای اینکه به سمت الگوی صرفهجویی و اصلاح الگوی مصرف پیشبرویم، در همان رویکردهای مصرفگرای غلط گذشته باقی خواهیم ماند.
وی بیان کرد: از سمت دیگر، از بُعد اجتماعی هم این انتقال آب چالشهای زیادی را با خود بههمراه خواهدداشت، چون عمدتا حوضههایی که قصد داریم از آنها آب را شیرین کنیم و به یک حوضه آبریز دیگر انتقال دهیم -که در سالیان اخیر عمدتا جنوب کشور است- از نظر اجتماعی و رشدیافتگی اقتصادی، کمبرخوردار هستند و این خود میتواند تعارضات اجتماعی عدیدهای را ایجاد کند. مثل تعارضاتی که بین استان اصفهان و استان یزد در حال رخدادن است و اینچنین میتوانیم بر شکافهای اجتماعی در درون کشور اضافه کنیم. به گفته او، در مجموع، کارشناسان و صاحبنظران توصیه میکنند که حتیالامکان از انتقال آب بینحوضهای جلوگیری بهعمل آید.
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران در ادامه گفت گفت: از میزان آب ورودی به خزر بهطور معناداری کاسته شدهاست. پیشبینیها نشان میدهد؛ سطح دریاچه خزر رفتهرفته در حال تحلیل رفتن است و شاید در میانمدت، با سرنوشتی که اکنون دریاچه ارومیه با آن روبهرو است، مواجه شود. وی در واکنش به پیشنهاد انتقال پنجدرصد از آب رودخانههایی که به دریای خزر میریزد به تهران گفت: دریای خزر خود با کمبود ورود آب روبهرو است. در دهههای گذشته بهویژه یکی دو دههاخیر، بهخاطر فعالیتهای مختلف آببر در کشورهای حاشیه این دریاچه و مستقر در مجاورت رودخانههایی که به آن میریزند، از میزان آب ورودی به این دریاچه بهطور معناداری کاسته شدهاست.