چین با صندوق بینالمللی پول همکاری میکند
رهایی آفریقا از تله بدهی؟
دنده عقب در آفریقا
فعالیت اقتصادی چین در آفریقا معمولا یادآور تصویر مثبتی نیست. هنگامی که صحبت از ورود چین به برنامههای دولتی یک کشور آفریقایی میشود، اولین تصویری که به اذهان متبادر میشود این است که دولت چین ابتدا با دادن وامهای قابل توجه در برنامههای زیرساختی دولتهای آفریقایی ابتدا آنها را به خود وابسته میکند و پس از ناتوانی این کشورها در بازپرداخت بدهی خود، امتیاز انحصاری بهرهبرداری از منابع و زیرساختهای این کشورها را بهدست میگیرد. کل فرآیند مذکور را تله بدهی مینامند و این عبارت بدنام با تکرار بالایی در رسانهها استفاده میشود. با این حال به نظر میرسد این تصویر آنچنان که پیشتر به نظر میرسید با واقعیت چندان همخوان نیست؛ چین نه تنها در پروژههای زیرساختی کشورهای آفریقایی نقش مثبتی ایفا کرده، بلکه برای بازسازی ساختار بازپرداخت بدهیها در حال مذاکره با نهادهای بینالمللی است.
نشانه موفقیت در مذاکرات
در هفدهم ماه مه سال جاری، هیاتمدیره صندوق بینالمللی پول سند کمک مالی ۳میلیارد دلاری برای کشور غنا را امضا کرد و بلافاصله اولین قسط ۶۰۰میلیون دلاری مورد نیاز این کشور پرداخت شد. این اقدام تنها با توافق اعتباردهندگان دوجانبه غنا -بهویژه چین و باشگاه پاریس، که یک گروه غیررسمی متشکل از کشورهای عمدتا ثروتمند غربی است- امکانپذیر شد. بازسازی بدهی غنا به چین به این معناست که چین از وامهای خود به غنا متحمل ضرر خواهد شد. این اولین قدم مثبت در راستای خروج آفریقا از شرایط بغرنج بازپرداخت بدهی است. اما اگر کشورهایی وجود دارند که دچار مشکل بدهی هستند، باید وعده ضمانتها به واقعیت تبدیل شوند. در این میان، برخی از کشورهای آفریقایی به کمک بیشتری نسبت به دیگران نیاز دارند. خطر اصلی این است که بار فزاینده بدهی، دولتهای آفریقایی را مجبور به کاهش سرمایهگذاریهای ضروری در آموزش و بهداشت کند و پیشرفت سالهای اخیر را به چالش بکشد.
در غنا چه خبر است؟
در منطقهای که گرفتار کودتا، ناآرامی و جنگهای داخلی است، غنا بهعنوان پناهگاه ثبات و امنیت اقتصادی شناخته میشود. این مساله باعث شد تا غنا از سوی نهادهای بینالمللی مورد تشویق قرار بگیرد. با این حال غنا دچار بحران شد و بهعنوان یک اقتصاد در حال توسعه پیوسته شاهد کاهش اعتماد سرمایهگذاران به خود بوده است. غنا با رهبری موج استقلال کشورهای آفریقایی جنوب صحرای بزرگ آفریقا که بیش از شش دهه پیش به استقلال رسیدند، تاریخساز شد. اکنون این فرصت وجود دارد تا غنا بهعنوان اولین مورد آزمایشی رویکرد جدید کاهش بدهی، دوباره تاریخساز شود. چین و دولتهای غربی ممکن است برای بازسازی میلیاردها دلار بدهی کشورهای آفریقایی به توافق رسیده باشند. انتظار میرود در ازای موافقت چین با پذیرش مقداری ضرر و زیان، بانک جهانی کمکهای بلاعوض و وامهای جدید با بهره کم به کشورهای آفریقایی ارائه کند. به نظر میرسد موفقیت تجربه غنا میتواند به نقشه راهی برای حل مشکل بدهیهای کشورهای آفریقایی منتهی شود.
آفریقا در کام بدهی
نسبت بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی آفریقا به بالاترین سطح خود در دو دهه اخیر رسیده است. متوسط هزینه بازپرداخت بدهی خارجی در حال حاضر ۱۷درصد از درآمدهای دولت را مصرف میکند که بیشترین میزان از سال۱۹۹۹ است. پرداخت بدهی و بهره باعث کاهش بودجه مدارس، درمانگاهها و زیرساختهای مورد نیاز برای رشد میشود. در دهههای۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، زمانی که کشورهای آفریقایی برای آخرینبار مجبور به مواجهه با بحران ناشی از بدهیهای سنگین شدند، ریاضت اقتصادی زخمهای ماندگاری بر تن نحیف این کشورها برجای گذاشت. جوانان آفریقایی، بهویژه دختران، بیمارتر و کمسوادتر شدهاند و در نتیجه برای همیشه فقیر میمانند. برای جلوگیری از تکرار، کشورهای آفریقایی باید ابتدا به منابع خود نگاه کنند. در بیشتر موارد درآمدهای دولت به میزان تاسفباری از تولید ناخالص داخلی پایین است. جمعآوری مالیات باید کمتر اتفاقی باشد. اما اهداکنندگان گاهی نیاز به دریافت وامها و کمکهای بلاعوض دارند و در جایی که بدهیها ناپایدار هستند، باید ساختار آنها را بازسازی کرد؛ به این معنی که چین باید با صندوق بین المللی پول همکاری کند و ضرر کند. پیشرفت در غنا نشان میدهد که این ممکن است در اصل امکانپذیر باشد. این طرح اکنون باید عملی شود.
چین کوتاه نمیآید
دولتهای غربی مدتهاست که از وامدهی چین به آفریقا گلایه میکنند و این کشور را متهم میسازند که کشورهای آفریقایی را به دام بدهی میاندازد تا سیاست این کشورها را کنترل کند یا داراییهایشان را به تصرف خود دربیاورد. اگرچه برخی از وامهای پرداختشده از سوی چین پرخطر یا سنگین بودهاند، اما کلیت این انتقاد تا حد زیادی ناعادلانه است. چین در حالی جادهها، بنادر، راهآهن و سایر زیرساختهای مورد نیاز کشورهای آفریقایی را تامین مالی کرده است که وامدهندگان خصوصی و سایر کشورها اغلب تمایلی به انجام این کار نداشتند.
با این حال، زمانی که صندوق بینالمللی پول و طلبکاران غربی سعی کردهاند کشورهایی مانند زامبیا و مالاوی را از بدهیهای سنگین خود نجات دهند، میتوان از چین به درستی خرده گرفت که در موقعیت مناسب همکاری نکرده است. چین استدلال میکند که نباید در بازسازی بدهیها متحمل ضرر شود؛ زیرا وامهای این کشور اغلب به پروژههای خاصی مانند جادهها، راهآهن یا بنادر که بازدهی مثبتی برای کشور وامگیرنده ایجاد میکنند، مربوط است. درحالیکه این کشور همچنین مجبور به نادیده گرفتن جزئی وامهای خود (در کنار سایر طلبکاران دوجانبه و خصوصی) شده است، بانک جهانی بازپرداخت وامهای خود را بهطور کامل دریافت خواهد کرد.