بازی باخت-باخت
بازی باخت-باخت
روز شنبه پارلمان پس از تصویب متمم یاد شده، بوریس جانسون را وادار کرد نامهای به اتحادیه اروپا ارسال کند و در آن تعویق در زمان جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا را درخواست کند. در حال حاضر مهلت خروج، پایان ماه جاری میلادی یعنی پنجشنبه هفته آینده است. جانسون به درخواست پارلمان عمل کرد، اما اتحادیه اروپا مجبور نیست این درخواست را بپذیرد.
مشاهده میشود که ابهامها هر روز عمیقتر میشود و بدون تردید اثرات تحولات سه سال و نیم اخیر یعنی از زمان همه پرسی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا تاکنون، سالهای متمادی بر این کشور مشاهده خواهد شد. از قبل عدهای خواهان جدایی به هر شکل هستند در حالی که عدهای معتقدند باید طبق برنامهای مورد توافق دو طرف، این جدایی انجام شود. اما گروه سوم خواهان باقی ماندن انگلستان در اتحادیه اروپا هستند، زیرا زیانهای جدایی را بسیار بیش از فواید آن میدانند حتی اگر این جدایی با برنامه انجام شود.
در سه ماه اخیر بوریس جانسون در قبال برنامه جدایی مواضع مختلفی اتخاذ کرده و مذاکرات اخیر او با اتحادیه اروپا به برنامهای منجر شده که پارلمان انگلستان حاضر نیست درباره آن رایگیری کند. آقای جانسون بارها تهدید کرده بود که با یا بدون برنامه مورد توافق دو طرف، انگلستان پایان ماه جاری میلادی از اتحادیه اروپا جدا خواهد شد. اما در نهایت مجبور شد از این موضع عقبنشینی کند. حال بار دیگر موضوع با بنبست مواجه شده، اما مقامات اتحادیه اروپا و رهبران کشورهای اروپایی باید به این واقعیت توجه کنند که به نفع همه است مهلت جدایی تمدید شود. چهار دلیل برای این دیدگاه وجود دارد.
نخست آنکه جدایی بدون توافق، به ایرلند و تمامی کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی به انگلستان نزدیک هستند لطمات بزرگی وارد خواهد کرد. هدف متممی که روز شنبه به تصویب پارلمان انگلستان رسید و طبق آن رایگیری درباره برنامه پیشنهاد شده از سوی بوریس جانسون به تعویق افتاد، جلوگیری از جدایی بدون توافق دو طرف یعنی انگلستان و اتحادیه اروپا بود. علت مخالفت پارلمان با برنامه یاد شده این است که این برنامه در چارچوب قانونی صحیح ارائه نشده و بررسیهای لازم درباره آن انجام نشده است. این به معنای ابهام و زیانهای بزرگ در آینده برای همه است.
دلیل دوم این است که مشخص نیست مقصر جدایی بدون برنامه و لطمات حاصل از آنچه کسی است. آقای جانسون و طرفداران سرسخت جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا مایلند اتحادیه اروپا مقصر معرفی شود، اما جدایی بدون برنامه شانس و امکان برگزاری یک همه پرسی جدید بر سر اصل موضوع را از میان میبرد. تاکنون اتحادیه اروپا خود را در موضع منطقی قرار داده، یعنی اکنون همه معتقدند این اتحادیه سرسختانه در پی حفظ منافع ایرلند و کل اروپاست و حاضر نیست منافع اروپا و بازار واحد اروپایی را فدا کند. همچنین اتحادیه اروپا انعطاف لازم را به خرج داده یعنی حاضر شده دو دور مذاکره با دو نخستوزیر انگلستان انجام دهد تا به سرسختی غیرمنطقی متهم نشود. اتحادیه اروپا با قبول مذاکره مجدد با انگلستان از خطوط قرمز خود عبور کرده است. اتحادیه اروپا مایل است در چنین جایگاه منطقی باقی بماند در نتیجه اگر جدایی بدون توافق رخ دهد، مقصر دولت انگلستان خواهد بود.
سومین دلیل این است که باقی ماندن انگلستان در اتحادیه اروپا در بلندمدت به نفع هر دو طرف است. بسیاری از کارشناسان معتقدند جدایی انگلستان از این اتحادیه حتی اگر با برنامه مورد تایید پارلمان این کشور باشد هیچ نفعی در برندارد، اما بهتر است همه پرسی دوم برگزار شود تا یک بار دیگر مشخص شود مردم چه نظری درباره برگزیت دارند. در سه سال و نیم اخیر، رویدادهای مختلف ابعاد این جدایی و آینده آن را برای مردم انگلستان تا اندازهای مشخص کرده است و آنها اکنون میتوانند با آگاهی بیشتر رای دهند. بهترین گزینه برای پارلمان انگلستان این است که به برنامه ارائه شده از سوی آقای جانسون رای مثبت بدهد، اما اجرای آن را به برگزاری همهپرسی تایید، وابسته کند. در این همهپرسی از مردم خواسته خواهد شد رای نهایی و قطعی خود را درباره برگزیت بیان کنند. پرسشی که از آنها پرسیده میشود این است: آیا مایلید طبق برنامهای که دولت کنونی با توافق اتحادیه اروپا ارائه داده کشورتان از این اتحادیه خارج شود یا نه؟ بودن یا نبودن؟
بسیاری از مردم انگلستان در ماههای اخیر در خیابانها حاضر شده و خواستار برگزاری همه پرسی جدید شدهاند. نظرسنجیها نیز نشان میدهد اکثر مردم خواهان باقی ماندن کشورشان در اتحادیه اروپا هستند. چقدر مضحک است انگلستان به بهانه احترام به رای و خواست مردم از اتحادیه اروپا خارج شود، در حالی که رای مردم نسبت به سه سال و نیم پیش کاملا تغییر کرده است. واقعیت این است که اگر اکنون انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شود، پنج سال زمان میبرد تا روابط اقتصادی دو طرف تعریف شود و شکل بگیرد و نیز تصمیم جدایی اسکاتلند از انگلستان جدیتر خواهد شد. این به آن معناست که ابهامها و بحرانها شدت پیدا خواهد کرد. پس از سالهای یاد شده، شرایط اقتصادی انگلستان نسبت به اکنون بدتر خواهد بود. اگر روند جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا درست طی نشود روابط اقتصادی دو طرف بسیار نامناسب خواهد بود و این عامل بر روابط خارجی انگلستان با دیگر کشورها و مسائل امنیتی اثر خواهد گذاشت و موضوع بسیار مهم دیگر این است که اگر بر فرض محال جدایی به خوبی پیش رود، پوپولیستهای ملیگرا نظیر نخستوزیر مجارستان و افراد همفکر او در ایتالیا و فرانسه نیز در مسیری قرار خواهند گرفت که انگلستان قرار گرفت.
چهارمین دلیل این است که در حال حاضر اروپا آخرین و بهترین امید «غرب اخلاق محور» است. اتحادیه اروپا همواره به دنبال تقویت دموکراسی و حاکمیت قانون بوده و باید به هر شکل ممکن یکپارچگی این اتحادیه حفظ شود. حفظ و دفاع از ارزشها و اصول لیبرال دموکراسی در اروپا ضروری است، زیرا این ارزشها در معرض خطر قرار گرفتهاند. پارلمان انگلستان، نهادهای اتحادیه اروپا، دولتهای اروپایی و مردم این قاره باید از این یکپارچگی حفاظت کنند در غیر این صورت در آینده نه چندان دور شاهد تضعیف این ارزشها خواهیم بود.
ارسال نظر