مشارکت آگاهانه در زنجیرههای جهانی
رویکرد فعلی اقتصاد ایران به تجارت، بهاصطلاح حرکت در «مسیر رقابت» برای مشارکت در تجارت جهانی بوده که همان اتکا بر وفور منابع طبیعی و نهادههای خام است و تبعا نتیجهاش جز رشد اقتصادی بیثبات و متلاطم و اتلاف منابع طبیعی، نهادههای تولید و محیطزیست نیست. برای رشد و توسعه پایدار اقتصاد ایران، تغییر پارادایمهای سیاستگذاری حیاتی است. پارادایم تخصص یافتن در صفر تا صد یک زنجیره ارزش دیگر منسوخ است و کشور را از فرصتهای بینظیر و بکری که اکنون در دسترس دارد محروم میکند. سیاستگذاری در جهان کنونی، اکنون مبتنی بر پارادایم جدید برونگرایی و مشارکت آگاهانه منطقهای و محلی در زنجیرههای جهانی ارزش است و سیاستگذار تخصص یافتن مناطق در برشهای مشخصی (وظایف تولیدی خاص) از زنجیرههای جهانی ارزش را منطبق با بستر نهادی اجتماعی-اقتصادی خاص مناطق تشویق میکند.
بدیهی است مسیر رشد قابل اتکا برای کشورهای در حال توسعه نظیر ایران، اتصال سازمان تولید داخلی به تولید جهانی و بهرهمندی از ظرفیتهای مولد محلی در برشهای خاصی زنجیره ارزش است نه یک زنجیره ارزش صفر تا صد. اقتصاد ایران لازم است با آگاهی کامل و در یک فرآیند تدریجی از زنجیرههای جهانی ارزش به عنوان اهرمی برای رشد استفاده کند. تحقیقات نشان میدهند کشورهایی نظیر ایران با انتخاب استراتژی مشارکت مبتنی بر تولیدات کارخانهای محدود (limited manufacturing) بیشترین رشد اقتصادی و ثمره ممکن از تجارت جهانی را تجربه میکنند.
در مقطع زمانی فعلی کافی است قابلیتها، تواناییها و امکانات فعلی و در دسترس مناطق کشور مورد توجه قرار گیرند؛ مناطق و بنگاههای محلی کشور بهخوبی میتوانند از ظرفیتهای فعلی خود برای بهرهبرداری حداکثری استفاده کنند، کافی است تا حمایت لازم از آنها در مسیر جهانی شدن به عمل آید. بهرهبرداری از زنجیرههای جهانی ارزش کاتالیستی به نام سرمایهگذاری مستقیم خارجی و بازیگری به نام بنگاههای چندملیتی دارد که به انتقال دانش و فناوری استخراج مزیتهای نسبی نهفته در مناطق مختلف کمک میکنند و ورود آنها لازمهاش محیط باثبات اقتصادی است. بدیهی است که هرچه کشور درجه ادغام بالا و موقعیت استراتژیکی در تجارت جهانی داشته باشد، بازیگر مهمی نیز در عرصه جهانی خواهد بود.