واکاوی چشمانداز معاملات در بورس تهران
در چنین شرایطی معمولا بازار به پیشواز این نوع از افزایش قیمتها در سالآتی میرود و اصطلاحا این نرخ تورم در سهماهه پایانی هر سالپیشخور میشود. بازار سرمایه هم از این موضوع مستثنی نیست و با توجه به ارزش بازار بسیار پایین شرکتهای بزرگ بورسی انتظار رشد قیمت سهام این شرکتها در سالآینده امری بسیار طبیعی از نگاه فعالان بازار سرمایه ارزیابی خواهد شد. در صورتیکه صرفا عدد شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران را درنظر بگیریم باید اذعان کرد که جایگاه فعلی شاخصکل دور از ذهن نبوده و نیست. این موضوع با یک محاسبه ساده در ارزش بازار شرکتهای بزرگ قابلتشخیص نیز خواهد بود، اما نکته مهمتر این روزها رشد بالاتر از 5/ 2درصدی شاخصکل طی یک روز معاملاتی در تالار شیشهای سعادتآباد است. چنین میزان رشدی در دادوستدهای روزانه بازار سهام نشاندهنده افزایش قیمت سهام اکثر شرکتها در طول یک روز معاملاتی است که فقط از انتظارات تورمی بازار سرمایه در سالآینده نشات میگیرد. برخلاف نظر بسیاری از معاملهگران این موضوع هیچگاه مطلوب بازار نبوده و نیست؛ چراکه در بازارهای صعودی تشخیص ارزندگی شرکت از روی معاملات کاری بسیار سخت و دشوار است و متاسفانه در این شرایط معمولا سهام شرکتهایی که از ارزش کمتری برخوردار هستند هم با افزایش همراه میشوند. بهطور معمول در چنین شرایطی تحلیلگران بازار سرمایه از واژه حباب قیمتی استفاده میکنند. با توجه به سقفشکنیهای اخیر در بازارهایی نظیر دلار، سکه و غیره، در حالحاضر آیا رشد قیمت در بازارهای موازی هم میتواند در رشد شاخصکل موثر باشد یا خیر نیز موضوعی بوده که عمدتا از سوی معاملهگران فعال در بورس تهران و فرابورس مطرح میشود. در گام نخست پاسخ به چنین سوالی یقینا مثبت خواهد بود اما اینکه بعضا گفته میشود صرفا به دلیل افزایش نرخ ارز شاهد رشد شاخصکل هستیم این استدلال به اعتقاد بنده اشتباه است. رشد روزانه قیمت ارز در درصد رشد بازار سهام بسیار مهم ارزیابی میشود. در عینحال نباید بر این مهم تاکید داشت که صعود شاخصکل بورس تهران به سقفهای بالاتر صرفا به دلیل افزایش نرخ ارز است؛ کما اینکه در سوابق نهچندان دور شاهد واگرایی در رشد شاخصکل و قیمت اسکناس آمریکایی نیز بودهایم. حال موضوعاتی پیرامون اینکه رشد نماگرهای بورسی تا کجا ادامهدار خواهد بود نیز در فضای معاملاتی بازار سهام به گوش میرسد. به اعتقاد بنده این سوال اشتباه است. بهتر است بپرسیم که رشد قیمتها تا کجا ادامه دارد تا رشد شاخص. در حالحاضر بهجرات میتوان گفت که سهام بیش از 50درصد از شرکتهای بورسی با درصدهای مختلف و گاهی حتی تا 30درصد پایینتر از ارزش ذاتی آنها در حال معامله است. آنطور که بهنظر میرسد این شرکتها از پتانسیل رشد قیمت تا رسیدن به ارزش ذاتی خود برخوردارند. در این میان تکلیف شرکتهایی که با توجه به رکود و کاهش سودآوری صنعت، در قیمت تعادلی خود مورد معامله قرار میگیرند نیز کاملا روشن است و نباید انتظار رشد قیمت آنچنانی از آنها را داشت. در باب چشمانداز معاملاتی شاخصکل بورس اوراقبهادار تهران در صورتیکه فقط بخواهیم به عدد این معیار بورسی بپردازیم، بهنظر میرسد که سقف یکمیلیون و 650هزارواحدی دور از دسترس نخواهد بود. فارغ از این موارد در باب اینکه رشد شاخصکل در چه صورتی متوقف میشود هم باید توجه داشت، در کوتاهمدت زمانیکه به نقطه اشباع قدرت خریدار در بازار برسیم. این اشباع خرید زمانی اتفاق میافتد کهدرصد رشد قیمتی سهام شرکتها به مطلوبیت کدهای حقوقی و حقیقی برسد. به زبان سادهتر اگردرصد رشد قیمتی در بازار سهام بالاتر از درصد رشد نرخ ارز و سایر بازارها باشد این موضوع میتواند منجر به توقف ورود پول به بازار سهام و توقف رشد قیمت سهام و بالطبع رشد شاخص باشد. در چنین شرایطی قطعا شاهد افزایش حجم و ارزش معاملات کل بازار حتی تا سهبرابر میانگین سهماهه خواهیم بود.
به هر روی، اتفاقات سال1399 تا حدود زیادی معاملهگران و سهامداران خرد را نسبت به واقعیت بازار سرمایه آگاه کرده و ذکر این نکته در این روزهای بازار بسیار بااهمیت است که در شرایط تورمی و صعودی قیمتها، نباید از ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک بازار غافل شد و نباید اعداد و قیمتهای نجومی منتشرشده توسط دلالان در فضایمجازی اهداف سرمایهگذاری قرار گیرد. مدیریت ریسک و مدیریت مالی مقدم بر نام شرکتها برای خرید سهام است و باید توجه داشت که بورس تهران همواره شرایط خاص و منحصربهفرد خود را از نظر ریسکپذیری درمیان بازارهای موازی دارد. در حالحاضر با توجه به رویدادهای متعدد در ابعاد اقتصادی و سیاسی کشور به سرمایهگذاران توصیه میشود که در راستای ارتقای سطح دانش و تحلیل در راستای تسلط بیشتر در بازار سرمایه و کسب سود منطقی گام بردارند.