معرفت شناسی آلتوسر
در این کتاب خواننده برای نخستین بار با مفهومی رویارو میشود که هرگز در مارکسیسم سنتی در قالب احزاب کمونیست و گروههای مارکسیستی به آن اشارهای نشده و آن گشایش قاره تاریخ توسط مارکس است که علم تاریخ را پایه ریخت. آلتوسر اندیشمند برجسته و نوآور فرانسوی با خوانش نشانگرش از آثار دوره مارکس به این حقیقت رسید که اندیشه مارکس استمراری نداشته و در آن گسستی ایجاد شده است که وی آن را «گسست معرفتشناختی» مینامد. گسستی که موجب شد مارکس با پیشینه هگلی خود بهطور کامل بگسلد و با رسیدن به علم آثاری بیافریند که با آثار دوران جوانیاش که آلتوسر آنها را ایدهآلیستی/ اومانیستی میخواند به هیچ روی همخوانی ندارد. دلیل تاکید آلتوسر بر گسست معرفتشناختی و در نتیجه آن کشف علمی، «برای نجات مارکسیسم از انحراف ایدئولوژیک» و آثار مارکس از «تحریف ایدئولوژیک» است. به گفته آلتوسر در این کتاب، با کشف «قاره تاریخ» علم تاریخ پدید آمد که چون بر علم دیگری فلسفه خود را بنیان مینهد؛ بنابراین، میتوان «ماتریالیسم تاریخی» را علم تاریخ و «ماتریالیسم دیالکتیک» را فلسفه مارکسیستی دانست که توضیحدهنده و تبیینکننده علم تاریخ است که در مجموع جهانبینی مارکسیستی را پدید میآورند. آلتوسر در این کتاب با بیان اینکه آثار دوره جوانی مارکس دارای ارزش علمی نیست، میگوید بنابراین نمیتواند بهعنوان نظریه علمی مارکسیستی به مثابه سلاحی در خدمت «عمل درست سیاسی» برای تغییر قرار گیرد، چرا که، از نظر او «تنها نظریه علمی مارکسیستی» است که میتواند عمل درست سیاسی را تضمین کند و آلتوسر برای نشان دادن «نظریه علمی مارکسیستی» اقدام به دورهبندی آثار مارکس میکند. وی آثار مارکس را بدین گونه: نوشتههای اولیه ۱۸۴۴- ۱۸۴۰، دوره گسست ۱۸۴۵، دوره گذار ۱۸۵۷-۱۸۴۵ و بالاخره دوره بلوغ ۱۸۸۳-۱۸۵۷ طبقهبندی میکند. خواننده در این کتاب میتواند همه این مطالب و تحولات فکری مارکس را دنبال کند؛ اثری که برای نخستین بار در ایران از نوشتههای این اندیشهورز سترگ به چاپ رسیده است.
ارسال نظر