موضع نماینده ویژه ترامپ در مذاکرات مهم است؟
عقبنشینی از غنیسازی صفر
ویتکاف: ایران به غنیسازی بالای ۳.۶۷درصد نیاز ندارد

استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در مذاکرات با ایران، در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز گفت: شما نیازی ندارید یک برنامه هستهای غیرنظامی را اجرا کنید که در آن اورانیوم را بیش از ۳.۶۷درصد غنیسازی کنید؛ بنابراین باید غنیسازی در سطوح ۲۰ و ۶۰درصد را که اکنون انجام میدهد، کاملا متوقف کنید.
اظهارات مهم ویتکاف بهسرعت با واکنشها و تحلیلهای رسانهای همراه شد که هسته همه این تحلیلها معطوف به این جمله کلیدی بود: «آمریکا حق غنیسازی ایران در برجام را پذیرفته و از برچیدن برنامه هستهای یا همان مدل لیبی شدن عقبنشینی کرده است.» بر اساس سند برجام که در ژوئن ۲۰۱۵ پس از دو سال مذاکرات فشرده میان ایران و ۱+۵ منعقد شد، دولت اوباما غنیسازی ۳.۶۷درصد را برای ایران به رسمیت شناخت.
به نوشته وال استریت ژورنال، ایالات متحده آمریکا در جریان مذاکرات غیرمستقیم با ایران در عمان، از خواسته پیشین خود مبنی بر توقف کامل غنیسازی اورانیوم توسط ایران، بهسرعت صرفنظر کرده است. وال استریت ژورنال این تغییر موضع را با روند طولانی مذاکرات قبلی مقایسه کرده است. با اینحال، ویتکاف در توییتی دیگر با اشاره به توقف و از میان بردن برنامه هستهای مجددا خبرساز شد. توییتی که نشان میدهد او یا تحت فشار تندروهای دولت ترامپ است یا در مواضعش دچار تناقض است. با اینحال اما ویتکاف در ادامه گفتوگوی خود به نکات مهم دیگری هم اشاره کرد و گفت: دیدار اول ما با ایرانیها مثبت و سازنده بود و ما در حال بررسی این هستیم که آیا میتوانیم وضعیت را از طریق دیپلماتیک و گفتوگو حل کنیم. به گزارش رویترز، ویتکاف که روز شنبه با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در عمان گفتوگو کرده بود، افزود: آمریکا به دنبال «محدود کردن» غنیسازی اورانیوم ایران است، نه «نابودی» کامل برنامه هستهای این کشور. ویتکاف ادامه داد: موضوع مذاکرات با ایران ابتدا راستیآزمایی برنامه غنیسازی و سپس برنامه تسلیحاتی خواهد بود. راستیآزمایی برنامه ایران، نکته اساسی برای امکان دستیابی به توافق با ایرانیها خواهد بود.
هموار شدن مسیر مذاکرات؟
این اولینبار است که یکی از مقامات ارشد در دولت ترامپ بهطور مشخص اعلام میکند که آمریکا چه خواستههایی از ایران برای توافق هستهای آینده دارد. این برخلاف موضع نتانیاهو است که خواستار «برچیدن کامل برنامه هستهای ایران» از جمله تاسیسات غنیسازی است، چراکه ویتکاف ادامه غنیسازی در سطح پایین توسط ایران را به عنوان بخشی از یک توافق، رد نکرد. او افزود: اگر نتوانیم برنامه ایران را راستیآزمایی کنیم، مجبور خواهیم بود به دنبال جایگزینهایی باشیم که ممکن است به نفع هیچکس نباشد. جورج مالبرونو، خبرنگار ارشد روزنامه فرانسوی فیگارو، در تفسیر این اظهارات نوشت: استیو ویتکاف تایید کرده که هدف ایالات متحده در مذاکرات هستهای با ایران، بازگشت به سطح ۳.۶۷درصد غنیسازی اورانیوم است، همانطور که در توافق بینالمللی سال ۲۰۱۵ (برجام) پیشبینی شده بود. این موضع میتواند مسیر ادامه گفتوگوها در روز شنبه آینده در عمان را هموارتر کند.
تفاوت بزرگ با سال ۲۰۱۵ این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس اینبار از این مذاکرات حمایت میکنند و از آن استقبال کردهاند. تنها مخالف جدی، اسرائیل است که خواهان برچیدن کامل تاسیسات هستهای ایران بوده، اما تا این لحظه، بنیامین نتانیاهو سکوت اختیار کرده. به نظر میرسد دونالد ترامپ منافع آمریکا را بر منافع اسرائیل مقدم دانسته و نتانیاهو نیز اکنون برای موضوع غزه به حمایت متحد آمریکایی خود نیاز دارد. اما فرانسه چه خواهد کرد؟ این کشور که نقشی مزاحم و گاه کارشکنانه در مذاکرات هستهای با ایران داشته، هنوز موضع رسمی خود را اعلام نکرده است. نقش لوران فابیوس، وزیر خارجه وقت فرانسه، پیش از امضای برجام در ۲۰۱۵، هنوز در حافظه دیپلماتیک زنده است. آیا پاریس باز هم نقش «مگس مزاحم» را ایفا خواهد کرد؟
توافقی شبیه برجام؟
گرگ کارلستروم، خبرنگار اکونومیست، هم در تشریح اظهارات ویتکاف گفت: ویتکاف شب گذشته در گفتوگو با فاکس نیوز درباره ایران صحبت کرد. دو نکته مهم وجود دارد. او تلویحا گفت ایران میتواند به غنیسازی اورانیوم تا سطح ۳.۶۷درصد ادامه دهد. ویتکاف گفت: «شما نیازی ندارید یک برنامه هستهای غیرنظامی را اجرا کنید که در آن بیش از ۳.۶۷درصد غنیسازی میکنید.» همچنین گفت که خواهان «راستیآزمایی درباره برنامه غنیسازی» است. ما پیشتر میدانستیم که ترامپ بر «مدل لیبی» (یعنی برچیدن کامل برنامه هستهای) پافشاری نمیکند. حالا به نظر میرسد او با توافقی که به ایران اجازه غنیسازی بدهد مشکلی ندارد. پس اساسا داریم درباره توافقی شبیه به برجام صحبت میکنیم؛ توافقی که غنیسازی را محدود میکرد اما ممنوع نمیساخت. ایران قطعا آماده مذاکره بر پایه چنین چارچوبی است. اما سطح غنیسازی تنها مساله نیست. سوالات فنی بسیاری باقی است: ایران چقدر اورانیوم میتواند ذخیره کند؟ چند سانتریفیوژ، و از چه نوعی، میتواند برای غنیسازی به کار گیرد؟ باید به همه این مسائل پاسخ داده شود.
محدودیت به جای خلع سلاح
مصطفی نجفی، تحلیلگر مسائل بینالملل، درخصوص اهمیت این اظهارات میگوید: پیش از آغاز دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا، استیو ویتکاف در گفتوگو با فاکس نیوز، اظهارات مهمی را در رابطه با آنچه از ایران میخواهد مطرح کرد. نجفی در تشریح این اظهارات به چهار نکته اشاره میکند:
۱. آنچه از اظهارات ویتکاف برمیآید این است که دولت ترامپ دیگر برای خلع سلاح هستهای کامل ایران یا نابودی برنامه هستهای آن فشار نمیآورد؛ در عوض میخواهد محدودیتهایی را برای غنیسازی اورانیوم و تسلیحاتی کردن برنامه هستهای ایران اعمال کند. ویتکاف در این رابطه گفته است: ایران نیازی به غنیسازی بالاتر از ۳.۶۷درصد ندارد. در برخی موارد به ۶۰درصد رسیدهاند، در مواردی دیگر ۲۰درصد. این قابلقبول نیست.
۲. بر همین اساس، در دور دوم مذاکرات، احتمالا آمریکاییها بر مکانیسمهای راستیآزمایی برنامه هستهای ایران متمرکز خواهند شد.
۳. ویتکاف همچنین به موضوع راستیآزمایی درباره جلوگیری از تسلیحاتیشدن برنامه هستهای ایران اشاره کرده است. اما درباره اینکه راستیآزمایی از چه مسیری باید انجام شود، چیزی نگفته است. تنها مرجع مورد پذیرش ایران برای راستیآزمایی، آژانس است که در مذاکرات دور اول نیز بر آن تاکید شد و به تیم آمریکا منتقل شد.
۴. ویتکاف علاوه بر برنامه هستهای، خواستار تحدید برنامه موشکی (با قابلیت حمل کلاهک هستهای) ایران شد. موردی که در برجام هم بوده است. حال باید دید حد انتظار و خواست آمریکاییها در این باره چقدر است.
سرفصل مذاکرات
این اظهارات ویتکاف را میتوان پذیرش حق غنیسازی ایران دانست و از این نظر بتوان سرفصل مذاکرات شنبه 30فروردین در عمان را حول چهار محور اساسی تحلیل کرد.
محور اول؛ درصد غنیسازی
تا پیش از اظهارات ترامپ، حلقه شاهینهای آمریکایی دولت ترامپ به رهبری والتز و روبیو معتقد به برچیدن زیرساختهای هستهای ایران بودند. اما اظهارات ویتکاف که به نظر میرسد در دور اول مذاکرات 23 فروردین در مسقط هم مورد نظر بوده، مخالفت با غنیسازی بالای 3.67درصد، یعنی غنیسازی 20 و 60درصدی، و پذیرش غنیسازی زیر 3.67درصد بر اساس نسخه برجام است که مورد نظر و توافق ایران هم قرار داشته و دارد. دلیل عبور تهران از این آستانه واکنشی به خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت 97 برمیگردد که در اردیبهشت 98 در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
محور دوم؛ نظارت
یکی از اظهارات ترامپ و مقامات دولت آمریکا از ابتدای روی کار آمدن تاکید بر عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای بوده که از آبان 95 با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری همواره در دستور کار بوده است. ترامپ همواره مدعی بوده یکی از ضعفهای برجام عادی شدن پرونده هستهای ایران پس از 10 سال است که در اکتبر 2025 این اتفاق صورت میگیرد. وی همواره به دنبال دائمی کردن نظارتها بر پرونده هستهای ایران بوده است. در مقابل، ایران بارها در سطوح مختلف اعلام داشته به دنبال سلاح هستهای نیست و اگر تاکید ترامپ بر این محور است، میتوان در خصوص آن مذاکره کرد. بنابراین یکی از اصلیترین بندهای مذاکره که میتواند برجام را از دید آمریکاییها تبدیل به یک توافق محکمتر کند، دائمی کردن نظارتهاست. اما ایران بهدرستی استدلال میکند این نظارت باید توسط آژانس صورت گیرد. گفته میشود آمریکاییها به دنبال نظارت بر پرونده هستهای توسط بازرسان موردنظر خود هستند که رسما از سوی ایران رد شده و به نظر میرسد از این منظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان نهاد ناظر به رسمیت شناخته شود.
محور سوم؛ مکان ذخایر اورانیوم غنیشده
محور سوم مذاکرات بحث بر سر مکان ذخایر اورانیوم غنیشده در طول سالهای گذشته است که به ادعای آژانس نزدیک به 275کیلوگرم است. ایران معتقد است بر اساس نسخه برجام باید این ذخایر در ایران حفظ و تحت نظارت آژانس مصرف شود. در مقابل، آمریکاییها مدعیاند این ذخایر باید به کشور ثالثی انتقال داده شود. از روسیه بهعنوان این کشور ثالث نام برده میشود. در همین ارتباط دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، از پرداختن به گمانهزنیهای رسانهای در مورد پیشنهاد ادعایی آمریکا به ایران برای انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده خود به خاک روسیه خودداری کرد و گفت: من این سوال را بدون اظهارنظر میگذارم. روشن است که ایران در برابر طرح آمریکا برای انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده به کشور دیگری مانند روسیه «مقاومت» کند.
به ادعای روزنامه «گاردین»، این بخشی از طرح آمریکا برای «کاهش خطر برنامه هستهای ایران» و «جلوگیری از توسعه آن برای ساخت سلاح هستهای» است. این موضوع که به عنوان یکی از موانع اصلی بر سر راه توافق آتی تلقی میشود، در مذاکرات اولیه که بیشتر آن به صورت غیرمستقیم در مسقط، بین عباس عراقچی و استیو ویتکاف برگزار شد، مطرح شده است. ایران استدلال میکند این ذخایر که طی چهار سال گذشته انبار شدهاند، باید تحت نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران باقی بمانند. تهران به این امر به عنوان اقدامی احتیاطی یا نوعی بیمه در صورت خروج دولت بعدی ایالات متحده از توافق، مینگرد؛ چراکه ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای که در دولت اوباما با ایران انجام شد، خارج شد.
محور چهارم؛ موشک با قابلیت حمل کلاهک
چهارمین محور مذاکرات شنبه را میتوان موضوع موشک با حمل کلاهک هستهای دانست که به ادعای آمریکاییها بخشی از نظامیسازی پرونده هستهای در طول سالهای گذشته بوده است. در قطعنامه 2231 بهعنوان تاییدکننده سند برجام مورخ تیر 1394به این موضوع اشاره شده و در بند مربوطه قید شده که شورای امنیت از ایران میخواهد از آزمایش موشک با حمل کلاهک هستهای خودداری کند. در قطعنامه 1929 مورخه سال 2011 از عبارت «ایران نباید آزمایش موشکی با حمل کلاهک هستهای داشته باشد» برای این بند استفاده شده بود. از این منظر جنجال آمریکاییها بر سر موشکهای ایران چیزی جز جو رسانهای و تحمیل فشار نیست. ایران در طول این سالها و بهرغم افزایش سطح تهدیدات منطقهای و بینالمللی، نهتنها برد موشکهای خود را افزایش نداده بلکه آزمایش موشکی با حمل کلاهک هستهای را در دستور کار خود قرار نداده است.