سکوت او گواهی است برای آنچه بین دو رهبر اقتدارگرا ایجاد شده است. این یک رابطه غیرمحتمل به نظر می‌آید چرا که دو کشور در طول تاریخ، رقابت عمیقی با یکدیگر داشتند و منافع آنها در برخی از مناطق به شدت با یکدیگر متضاد بوده است. با این حال این دو کشور پیوند محکمی را با یکدیگر شکل داده‌اند که سبب تغییر شکل سیاست‌های منطقه‌ای شده و مشکلاتی برای متحدان غربی ترکیه رقم زده است. از منظر تاریخی این دو کشور، بارها با یکدیگر جنگیده‌اند و همچنان نیز به‌طور مداوم در مناطقی که دچار تضاد منافع می‌شوند، روبه‌روی یکدیگر قرار می‌گیرند. اخیرا این دو کشور در سوریه و لیبی درگیر بودند و در ماه سپتامبر در حیاط خلوت روسیه، قفقاز جنوبی در جبهه‌های مخالف صف‌آرایی کردند.  با این وجود زمانی که هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه، تانک‌های روسی مورد استفاده طرف ارمنی را بمباران می‌کردند، پوتین از اردوغان به‌عنوان شخصی که می‌توان با او تجارت کرد، سخن می‌گفت. اردوغان نیز به نوبه خود با آزمایش سیستم موشکی s-۴۰۰ که ترکیه از روسیه خریده بود، به پوتین ابراز ارادت کرد. این نبرد در ماه نوامبر با توافقی که در آن به روسیه امکان حضور نظامی در منطقه ناگورنو قره‌باغ و به ترکیه امکان تقویت حضور اقتصادی در قفقاز جنوبی را می‌دهد، پایان یافت. این توافق یکی از بزرگ‌ترین تغییرات ژئوپلتیک از زمان پایان جنگ سرد است.  پوتین بر آن است که ترکیه را به رویارویی با غرب، ترغیب کند و از این کشور به‌عنوان ابزاری در ناتو بهره‌ گیرد، درحالی‌که اردوغان در پی گسترش نفوذ خود در مناطقی است که قبلا دستی در آنها داشته است. این در حالیست که در سال‌های گذشته، ترکیه تنها عضوی از ناتو است که با روسیه، برخورد نظامی داشته است. در سال ۲۰۱۵ ترکیه، هواپیمای جنگی روسیه را که حریم هوایی ترکیه را پس از عبور از سوریه، نقض کرده بود، سرنگون کرد. در مقابل، روسیه بر محصولات ترکی، تحریم وضع کرد و از شهروندان خود خواست که از سواحل ترکیه دور بمانند و مواضع جنگجویان ترکمن در شمال سوریه را بمباران کرد. در سوی دیگر روسیه، خانواده اردوغان را به خرید نفت متهم و ترکیه، تعقیب اعضای داعش و حزب کارگران کردستان را غیر ممکن اعلام کرد.

گرم شدن روابط

روابط سرد میان دو کشور در تابستان ۲۰۱۶ رو به گرمی گذاشت؛ زمانی که پوتین نسبت به کودتا در ترکیه علیه اردوغان ابراز تاسف کرد.

پوتین به اندازه کافی باهوش بود که همبستگی خود را نشان دهد، درحالی‌که بیشتر رهبران غربی در این کار کند عمل کردند. اردوغان به روسیه سفر کرد و در آنجا قرارداد خط لوله گاز را امضا و توافق کرد که کار نیروگاه هسته‌ای روسیه در جنوب ترکیه از سرگرفته شود. دو خلبانی که در سال ۲۰۱۵ هواپیمای روسی را سرنگون کردند نیز به اتهام دست داشتن در کودتا، راهی زندان شدند.  امره ارسن، متخصص امور روسیه در دانشگاه مرمره در استانبول می‌گوید: «بحران جت‌های جنگنده نقطه عطفی در نحوه برخورد ترکیه با روسیه بود. بعد از اینکه ناتو به کمک ترکیه نرفت، ترکیه فهمید که تنها راه برای پیشبرد منافع خود در سوریه توافق با روسیه است و این توافق همچنان برقرار است.» از سال ۲۰۱۶ اردوغان بیش از هر رهبر دیگری با پوتین جلسات رودررو داشته است. روسیه از مخالف ترکیه در جنگ داخلی سوریه به مهم‌ترین شریک او در این منطقه تبدیل شده است. در سوی دیگرترکیه تنها با رضایت روسیه توانسته عملیات نظامی خود را در شمال سوریه پیش ببرد. تصمیم برای خرید سیستم دفاع هوایی S-۴۰۰ مهم‌ترین عنصر روابط جدید این دو کشور است و دو سال پیش، اردوغان آن را «مهم‌ترین معامله در تاریخ ما» خواند. در زمین سوریه، ترک‌ها می‌گویند که انتخاب دیگری جز تجارت با روسیه ندارند چرا که آمریکا عرصه را خالی و خط قرمزهای زیادی را ترسیم کرده است. این در حالی است که پوتین سازگاری و انعطاف بیشتری با ترک‌ها داشته است.

ردپای تجارت

تجارت و سرمایه‌گذاری نقشی مهم در رابطه میان ترکیه و روسیه ایفا می‌کند و در این میان صادرات انرژی روسیه، حجم عمده‌ای از تجارت میان آنها را شامل می‌شود. ترکیه نزدیک به ۴/ ۱۳میلیارد دلار نسبت به روسیه کسری تجاری دارد و نباید این اعداد را از رابطه میان پایتخت‌های این دو کشور منفک کرد. در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ روسیه با بیش از ۴۰میلیارد دلار ارزش پروژه‌ها، بزرگ‌ترین پیمانکار در بازار ترکیه است. این روابط به‌ویژه به این دلیل اهمیت دارند که هر دو رهبر درگیر مسائل اقتصادی هستند. در ترکیه، تورم و بیکاری از سال ۲۰۱۸ دو رقمی است و در طی چهار سال گذشته لیر ترکیه نیمی از ارزش خود را از دست داده است. از سوی دیگر اقتصاد راکد روسیه و کاهش شش ساله درآمد واقعی باعث افزایش نارضایتی‌ها از کرملین شده است.  پوتین و اردوغان هر دو طرفدار این ایده هستند که کشورهایشان توسط دشمنان محاصره شد و برای آنکه اذهان را از مصائب داخلی خود دور کنند، به تجاوز در خارج از مرزها روی آورده‌اند. مسائل دیگری نیز در این میان اثرگذار است. روسیه و ترکیه احساس تلخی نسبت به محروم ماندن از اروپا دارند. تلاش‌های ترکیه برای پیوستن به این اتحادیه برای شش دهه، همچنان ناکام مانده است. از سویی هر دو کشور در نوستالژی امپراتوری نیز احساسات مشترکی دارند. پوتین همواره چهره وطن‌پرستی از خود نشان داده که در حال بازسازی مناطقی از امپراتوری شوروی است و علیه گرجستان و اوکراین نیز جنگ‌هایی را به راه انداخته است و در تلاش است افسار بلاروس و ارمنستان را نیز در دست بگیرد. در سوی دیگر اردوغان با تکیه بر پیشینه امپراتوری عثمانی، سیاست خارجی تهاجمی را در دستور کار خود قرار داده و زمزمه‌هایی از بازگرداندن حاکمیت ترکیه به جزایر یونانی در سواحل اژه به گوش می‌رسد و اردوغان خود را صدای جهان اسلام می‌خواند.  اردوغان می‌داند که در رابطه خود با آمریکا باید با ریسک‌هایی چون بوروکراسی‌های مستقل، افکارعمومی و کنگره روبه‌رو شود، اما در رابطه با روسیه این نگرانی‌ها جایگاهی ندارند. اردوغان در سیاست خارجی شاگرد پوتین است، روسیه مزدوران خود را به کریمه، دونباس و لیبی فرستاد و ترکیه صدها مزدور را در لیبی و آذربایجان مستقر کرد. روسیه برای اعمال فشار بر اروپا از گاز بهره می‌برد و ترکیه از مهاجران. با همه این احوال روسیه و ترکیه از یک اتحاد واقعی دور هستند. آنان گرچه در سوریه با هم همکاری کردند اما در دو طرف میدان نبرد باقی ماندند؛ این مساله در لیبی و قره باغ نیز برقرار است. این دو قدرت منافع متضادی در گرجستان و اوکراین دارند. ترکیه به‌طور فزاینده‌ای در حال دور شدن از اتحاد با غرب است. اما مشارکت آنکارا با روسیه بسیار شکننده است. به همین دلیل است که بسیاری بر این باورند که جو بایدن، رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده باید ممانعت از نزدیکی ترکیه به پوتین را در اولویت کاری خود قرار دهد.