آیا اسرائیل تجزیه سوریه را کلید زده است؟
دروزها؛ پیادهنظام تلآویو در شام

سوریه پسااسد متشکل از گروههای متعدد «رقیب» با منافع متضاد است که یکپارچگی سوریه را با دشواری مواجه میسازند. افزون بر این، شاهد برخی فعالیتهای گریز از مرکز از سوی «کردها» هستیم که میتواند بر دامنه بحران بیفزاید. اما بهتازگی سروکله گروه جدیدی پیدا شده که در رسانههای «عبری» بهشدت روی آنها مانور میدهند: دروزها. اگرچه «دنیایاقتصاد» در تاریخ ۱۳اسفندماه۱۴۰۳ در خبری با عنوان «درگیری مسلحانه در جرمانای دمشق» به برخی اقدامات دروزها و حمایت اسرائیل از آنها اشاره کرده بود؛ اما به نظر میرسد این مساله نیازمند توضیح بیشتر است؛ چنانکه این مساله بهقدری اهمیت یافته که بسیاری از رسانههای منطقهای و فرامنطقهای آن را بازتاب داده و از «استقلال» یا «منطقهی خودمختاری دروزی» در دل سوریه سخن میگویند؛ همچون واتیکان در دل ایتالیا. این در حالی است که مقامهای اسرائیلی طی روزهای اخیر سخنانی در حمایت از دروزها بر زبان راندهاند؛ اما پیش از بررسی این مساله، بگذارید ببینیم «دروزیها» کیستند؟
۱. دروزیها چه کسانی هستند؟
دروزیها یک اقلیت قومی - مذهبی هستند که عمدتا عرب بوده و به زبان عربی سخن میگویند. گفته میشود مذهب دروزی از زیرشاخههای شیعه اسماعیلی است که در قرن یازدهم رشد کرد. این اقلیت بهمرور تحول یافته و از ادیان دیگر مانند هندوئیسم و همچنین فلسفههای باستانی دیگر هم تاثیر پذیرفتند. الجزیره در گزارشی در همین رابطه نوشت، دروزیها به تناسخ معتقدند. این اقلیت تا حد زیادی از جوامع پیرامونی فاصله گرفته و ازدواجشان هم درونگروهی است. به لحاظ پراکندگی، آنها در سوریه، لبنان، اردن، اسرائیل و بلندیهای جولان یافت میشوند. روابط بین دروزیها در کشورهای مختلف بسیار قوی است. پس از آغاز اشغال بلندیهای جولان در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، بسیاری از مردم سوریه مجبور به ترک جولان شده و اسرائیل با استفاده از این فرصت، در آن شهرکهای غیرقانونی ساخت. امروز حدود ۲۰هزار دروزی در بلندیهای جولان زندگی میکنند.
با این حال، بسیاری از دروزیهای بلندیهای جولان تابعیت اسرائیل ندارند. اما حدود ۱۵۰هزار دروزی ساکن در سرزمینهای اشغالی در اسرائیل تابعیت دارند. آنها عمدتا خود را اسرائیلی میشناسند و با «پیمان خون» که اغلب برای توصیف رابطه بین «دروزیهای اسرائیلی» و «یهودیان اسرائیلی» بهکار میرود، به ارتش اسرائیل اعزام میشوند. در همین راستا، آنها بهعنوان بخشی از ارتش، در جنگهای اسرائیل علیه همسایگان عرب و فلسطینیان جنگیدهاند. الجزیره تخمین میزند که حدود یکمیلیون دروزی در لبنان و سوریه زندگی میکنند. آنها در اطراف «کوه لبنان» در شمال لبنان و در روستاها و شهرهای جنوب سوریه در اطراف «سویدا» و «جبل الدروز» زندگی میکنند که در زبان عربی به معنای «کوه دروزی» است.
نقش دروزیها در سیاست و فرهنگ منطقه
دروزیها نقش مهمی در تاسیس سوریه و لبنان مدرن داشتند. در لبنان، دروزیها از طریق «حزب سوسیالیست مترقی»، حزب اصلی دروزی این کشور، نفوذ قابلتوجهی دارند. در سوریه، دروزیها از حامیان اولیه «حزب بعث سوسیالیست عرب» بودند که بر این کشور حاکم بود. در سال ۱۹۶۳، افسران نظامی دروزی به کودتایی پیوستند که این حزب را برای اولین بار به قدرت رساند. «مکرم ربح»، استادیار تاریخ و باستانشناسی در دانشگاه آمریکایی در بیروت که مطالب زیادی درباره دروزیها نوشته است، به الجزیره گفت که آنها «یکی از جوامع بنیانگذار در لبنان، سوریه و اردن و فلسطین مدرن» با سابقهای طولانی در منطقه هستند. وی با اشاره به نقش دروزیها در امپراتوری عباسی که از سال ۷۵۰ تا ۱۲۵۸ وجود داشت، گفت: «بهمرور زمان، آنها مسوولیتهای سیاسی و نظامی بسیاری را از طرف خلافت مسلمانان به عهده گرفتند.» ربح گفت: «بنابراین، همه اینها باعث شد آنها به یکی از قبایل بازمانده در شام تبدیل شوند.» در اسرائیل، چند تن از اعضای دروزی در کنست حضور دارند. بسیاری از دروزیها نیز در ارتش به مناصب عالی دست یافتهاند.
۲. حمایت اسرائیل از دروزیهای سوریه از کجا شروع شد؟
وزارت جنگ اسرائیل روز شنبه (۱۱اسفندماه۱۴۰۳) در بیانیهای اعلام کرد که به ارتش دستور داده شده تا برای دفاع از شهرک دروزیها در حومهی دمشق آماده شود. این بیانیه تاکید کرد که این اقلیت «زیر حمله» نیروهای دولت تحریرالشام قرار دارند. این بیانیه همچنین افزود که آن گروه شورشی که بشار اسد را سرنگون کرد حق ورود به جنوب دمشق را ندارد. پس از سقوط بشار اسد، فرصت برای اسرائیل بهمنظور اشغال بخشهایی از سوریه و تبدیل آن به «منطقه حائل» فراهم شد. بیانیه وزارت جنگ اسرائیل نشان میدهد که این «اختیار» به نیروهای ارتش این رژیم دادهشده که بتوانند پیشروی بیشتری به سمت سوریه داشته باشند. بر همین اساس، نیروهای اسرائیلی بهتازگی پستهای نظامی را در یک «منطقه حائل» و در کوه استراتژیک «هرمون» در نزدیکی آن مستقر کردهاند.
اگرچه هیچ درگیری عمدهای بین نیروهای اسرائیلی و نیروهای دولت جدید سوریه به رهبری «احمد الشرع» رخ نداده است، اما بیانیه وزارت جنگ اسرائیل میافزاید: «ما اجازه نخواهیم داد رژیم تروریستی و افراطی در سوریه به دروزیها آسیب برساند. اگر رژیم به دروزیها آسیب برساند، با آسیب از سوی ما مواجه خواهد شد.» اما بیانیه وزارت جنگ اسرائیل هم در شرایط خاصی صادر شد. روز جمعه (۱۰اسفندماه ۱۴۰۳) ناآرامیهایی در شهرک دروزی «جرمانا»ی دمشق رخ داد. در این درگیری یکی از نیروهای امنیتی دولت تحریرالشام شروع به تیراندازی هوایی کرد. این امر منجر به تبادل آتش میان او با افراد مسلح شد و در نهایت به قتل این عامل دولتی انجامید. به دنبال این درگیری، روز شنبه (۱۱ اسفندماه ۱۴۰۳)، افراد مسلح از «ملیحه» در حومه دمشق بهسوی «جرمانا» آمدند و در آنجا با مردان مسلح دروزی درگیر شدند. در این درگیری، یک جنگجوی دروزی کشته و ۹نفر دیگر زخمی شدند. روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» در همین رابطه نوشت، روز یکشنبه (۱۲ اسفندماه ۱۴۰۳) اسرائیل به نیروهای امنیتی دولت تحریرالشام هشدار داد که نیروهایش برای مدت نامعلومی در بخشهایی از جنوب سوریه خواهند ماند. در بیانیه قبلی وزارت جنگ اسرائیل آمده بود: «ما از نیروهای رژیم جدید خواستار غیرنظامی کردن کامل جنوب سوریه در استانهای قنیطره، درعا و سویدا هستیم.» در آن بیانیه نیز آمده بود: «ما هیچ تهدیدی برای جامعه دروزی در جنوب سوریه را تحمل نخواهیم کرد.»
۳. «شورای نظامی سویدا» اعلام وجود کرد
روز سهشنبه ۷اسفندماه۱۴۰۳ یک سازمان نظامی جدید توسط شبهنظامیان دروزی در استان سویدا در جنوب سوریه با عنوان «شورای نظامی سویدا» اعلام وجود کرد. بنیانگذاران این تشکیلات طی مراسمی بیان کردند که نقش این شورا «حفاظت از جوامع دروزی» و «محافظت از مرزها در برابر قاچاق اسلحه و نفوذ تروریستهای افراطی» خواهد بود. رهبر این شورا به نام «طارق الشوفی» یک رهبر نظامی دروزی است که پس از جدایی از ارتش اسد توسط رژیم وی تحت تعقیب بود. به نظر میرسد او در سطح بینالمللی یا خارج از عرصه محلی نسبتا ناشناخته باشد. شوفی گفت که این شورا در هماهنگی کامل با رهبر معنوی دروزیها در سویدا یعنی «شیخ حکمت الهجری»، فعالیت میکند؛ به این معنی که از اجماع بزرگی در جامعه محلی دروزی برخوردار است.
اگرچه شوفی تاکید کرد که شورا آرزوی ماندن در چارچوب ملی سوریه و پیوستن به ارتش ملی جدید این کشور را دارد، اما در ارجاعی به احمد الشرع، رهبر جدید سوریه از او خواست که از اشتباهات گذشته درس بگیرد و ارتشی متشکل از همه مردم سوریه تشکیل دهد. اما ادعای او را باید به محک حقایق ملموس سوریه زد و دید آیا او بهراستی خواهان ماندن در چارچوب دولت سوریه است یا خیر؟ بههرروی، صحنههایی از این مراسم نشان میداد که این شبهنظامیان هم پرچم دروزی و هم پرچم جدید سوریه را برافراشتهاند.
واقعیت این است که اقلیتهای مذهبی در سوریه از افراطگرایان سُنی به رهبری الشرع (همان ابومحمد الجولانی سابق) هراس دارند.«موران لوانونی»، کارشناس تحولات سوریه و لبنان، به «اورشلیم پست» میگوید: «از زمانی که احمد الشرع وارد دمشق شد، دروزیهای جنوب سوریه دچار هراس از افراطگرایان مذهبی شدند.» او میگوید: «وقتی آنها به انتصابات دولت موقت نگاه میکنند تنها چیزی که میبینند مردان مذهبی سُنیای هستند که دارای پیشینهای مشابهند. هیچ کرد، علوی، دروزی و حتی سکولاریست سُنی وجود ندارد. آنها همچنین با نگرانی به آنچه در محلههای علوی و مسیحی میگذرد، نگاه میکنند.»
لوانونی میگوید: «درباره دروزیها، پرسشهایی که اکنون مطرح میشود این است که آنها چگونه در سوریه جدید شریک خواهند بود. این امر بهویژه با توجه به موفقیت نسبی کردها در خودمختاری بدون اینکه شریک کامل دولت شوند، قابلدرک است. دروزیها بهطور طبیعی به سمت فدرالسازی سوریه تمایل دارند.» با این حال، همه دروزیهای منطقه سویدا موافق شورای جدید نیستند. در سال۲۰۱۵، حزب دروزی «اللواء» در سویدا تاسیس شد که از سوی نیروهای آمریکایی آموزش دید و قاطعانه هرگونه جدایی از سوریه را رد کرد. لوانونی بر این باور است که «این جریان طرفدار فدرال و نیمه خودمختار بهعنوان یک جریان فرعی در جامعه دروزی برای مدت طولانی وجود داشت، اما اظهارات اخیر نتانیاهو به آن اجازه داد تا بیشتر در تیتر اخبار قرار بگیرد.» روابط بین دروزیهای اسرائیل و سوریه همیشه قوی بود؛ اما در روزهای پسااسد رشد چشمگیری داشته است. بهطور مثال، روستاهای دروزی «حضر» پس از سقوط رژیم، خواستار پیوستن به جولان اسرائیل شدند.
۴. آیا دروزیهای سوریه به دنبال جدایی هستند؟
روایت اول) درگیریهای تازه در جنوب دمشق بین نیروهای محلی دروز و نیروهای دولتی نشان میدهد که این گروه ممکن است پیش از اینکه دولت جدید مستقر در دمشق موفق به ایجاد یک دولت جدید شود، مقدمات یک کشور غیراسلامی نیمه خودمختار یا کاملا مستقل را فراهم کند. درگیریها در جرمانای دمشق نقطه عطف مهمی است. بیدلیل نیست که «هاکان فیدان»، وزیر امور خارجه ترکیه، اسرائیل را متهم به «توسعه سرزمینی در سوریه و لبنان» کرده است. پایگاه اینترنتی «bne IntelliNews» مینویسد: «دروزیهای عرب، تقریبا ۳درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند. سقوط رژیم اسد در دسامبر۲۰۲۴هم فرصت و هم عدم اطمینان بهویژه برای کسانی که در جنوب سوریه هستند، ایجاد کرد. اکنون، با وعده اسرائیل برای «حفاظت» از آنها و گزارشهایی مبنی بر درگیری شبهنظامیان دروزی با نیروهای تحریرالشام، احتمال شکلگیری یک نهاد سیاسی جدید تحت نفوذ اسرائیل وجود دارد.»
برخی روایتها حاکی از این است که اسرائیل با ایجاد «یک دولت حائل بههمپیوسته» در برابر «جهادیون مستظهر به حمایت نو عثمانیها» قصد دارد امنیت دروزیها و کردها را تامین کند. برافراشته شدن پرچم دروزها در فرودگاه محلی در جنوب دمشق مصداقی بر این امر میتواند تفسیر شود. ترور «احمد الخطیب» که برای وزارت دفاع دولت جدید تحریرالشام کار میکرد، باعث شد نیروهای امنیتی سوریه عملیات دستگیری «مسلحین دروزی» را آغاز کنند. این امر دستور نتانیاهو مبنی بر «آماده شدن برای دفاع از» دروزیها در جرمانا را به دنبال داشت. اصرار اسرائیل بر غیرنظامیسازی جنوب سوریه - شامل استانهای قنیطره، درعا و سویدا - نشاندهنده تمایل این رژیم برای خنثی کردن تهدیدات در امتداد مرز خود است.
برای دروزیها، این تحول نشاندهنده «تهدید» و «فرصت» است. در سویدا، بهعنوان پایگاه سنتیشان، رهبران دروزی بین مذاکره با دمشق و ادعای خودمختاری در نوسان هستند. تشکیل شورای نظامی سویدا و تشکیل گروههای شبهنظامی محلی مانند تیپ «سپر جرمانا» نشاندهنده آمادگی آنها برای دفاع از منافع خود در برابر دولت تحریرالشام است. پایگاه اینترنتی «bne IntelliNews» بر این باور است که همه دروزیها از حمایت اسرائیل استقبال نمیکنند. برخی بیم دارند مبادا به «مُهره»ای در دستور کار گستردهتر اسرائیل برای تسلط بر منطقه و خطر اتهام جداییطلبی تبدیل شوند. با این حال، امکانسنجی یک «دولت دروز» به عوامل مختلفی بستگی دارد. منطقه جنوب دمشق از نظر استراتژیک حیاتی است و در مجاورت بلندیهای جولان اشغالی و مشرف به مسیرهای کلیدی به پایتخت است.
اشغال منطقه حائل سازمان ملل و کوه هرمون توسط اسرائیل (پس از سقوط رژیم اسد) یک پایگاه نظامی را برای اسرائیل به دست میدهد. اما از نظر سیاسی، این طرح با چالشهایی مواجه است. حاکمان جدید سوریه اقدامات اسرائیل را بهعنوان نقض حاکمیت کشورشان محکوم کردهاند؛ اما هیچ کاری برای متوقف کردن آن انجام ندادهاند؛ احتمالا به توصیه آنکارا و قطر بهعنوان دو حامی بزرگشان. افکار عمومی همچنان دچار شکاف است. برخی این اقدام اسرائیل را بهعنوان یک سنگر در برابر جهادیان رادیکال میستایند و معتقدند که یک منطقه خودمختار دروزی میتواند این منطقه را تثبیت کند. برخی دیگر دربارهی پیامدهای احتمالی این اقدام هشدار میدهند و استدلال میکنند که «تکهتکه شدن بیشتر سوریه میتواند سایر گروهها یا اقلیتها را جسورتر کرده و بیثباتی منطقه را عمیقتر کند.»
روایت دوم) «د نیو عرب» مینویسد، از زمان سقوط بشار اسد، بیم و امید در میان دروزیهای سوریه موج میزند. درحالیکه برگزاری گفتوگوی ملی و تدوین قانون اساسی جدید امیدها را برای یک کشور واحد مبتنی بر کثرتگرایی افزایش میدهد، اما زخمهای جنگ و چالشهای امنیتی مداوم، شکنندگی این گذار تاریخی را نشان میدهد. با این حال، در میان دروزیها هم صدای واحدی شنیده نمیشود. یک شیخ دروزی با سبیل سنتی و کلاهسفید به «د نیو عرب» میگوید: «سوریه واحد و غیرقابل تقسیم است! باید همینطور بماند. سوریهای که نمایندگی همه جوامع داخلیاش را نشان میدهد و با همه رنگآمیزیهایش غنی شده است. سوریه یکرنگ نمیتواند وجود داشته باشد!» این شیخ یکی از اعضای جامعه دروزی است.
اگرچه الجزیره در روایت خود تصویری از دروزیها ارائه داد که گویی یک جامعه بسته و منزوی است، اما «د نیو عرب» بر این باور است که این گروه که در حومه دمشق زندگی میکنند، شهری نسبتا «کارگری» است که بهدلیل «باز بودنش» شناخته شده است: «زنان آزادانه و به تعدادی قابلتوجه در فضاهای عمومی رفتوآمد میکنند، فروش مشروبات الکلی رایج است و بسیاری از سوریهای طبقه متوسط را از محلههای دیگر جذب میکند.»
بهرغم یک گفتمان ناسیونالیستی که به دنبال اتحاد است، اما نگرانیهای عمیقی در جامعه دروزی وجود دارد. منطقه سویدا بهشدت تحت تاثیر درگیریهای سوریه قرار داشته است و با «النصره» (سلف تحریرالشام) درگیریهای شدیدی داشته که آسیب جمعی عمیقی را بر روح و روان دروزیهای این منطقه بر جا گذاشت. زمانی که این منطقه در سال۲۰۱۴ به تصرف جبهه النصره درآمد، نزدیک به نیمی از جمعیت دروزی، وحشتزده از قتلعام، مصادره و آدمربایی فرار را بر قرار ترجیح دادند. در زمان النصره و قبل از استقرار حکومت تحریرالشام در سال۲۰۱۷، روند سُنی شدن ریشه دوانید. یک شیخ محلی میگوید: «ما مجبور شدیم ایمان خود را به نفع اسلام سُنی کنار بگذاریم.»
جامعه دروزی دارای دو گروه شبهنظامی اصلی به نام «مردان کرامت» و «تیپ کوهستان» است. یکی از فرماندهان «تیپ کوهستان» به «د نیو عرب» میگوید: «ما از تکفیریها رنجهای زیادی کشیدیم و تحریرالشام مظهر این رنج است. ما فراموش نمیکنیم. گرگ هرگز بره نمیشود. من به روندی که در دمشق در حال وقوع است اعتماد ندارم.» اگرچه بسیاری از دروزیها بهشدت به ناسیونالیسم سوری وابسته هستند، اما پیوندشان با جامعه دروزی در الجلیل و بلندیهای جولان اشغالی همچنان مهم است. بهعنوانمثال، «مردان کرامت» از اعضای جامعه خود در آن سوی مرز برای خرید تسلیحات سنگین در جریان درگیری با گروههای جهادی در مرز سویدا بودجه دریافت میکرد که موجب تشدید سوءظن و اتهام نزدیکی به اسرائیل شد.
در سراسر مرزهای سوریه، یک شورش سیاسی در میان رهبران ارشد دروزی وجود دارد. شیخ «موفق طریف»، مرجع عالی دروزیها در اسرائیل -که برخی دروزیها او را مرجع عالی کل جامعه میدانند- بهعنوان متحد نزدیک تلآویو تلقی میشود. در ژانویه۲۰۲۵، او تلاشهای دیپلماتیک خود را افزایش داد. وی همچنین در ۶دسامبر۲۰۲۴ (۱۶ آذرماه ۱۴۰۳) از امارات بازدید کرد و چند روز بعد در ۱۲دسامبر (۲۲آذر) با بنیامین نتانیاهو دیدار کرد. او همچنین در اوایل ژانویه۲۰۲۵، قبل از ایراد سخنرانی در یک اتاق فکر نومحافظهکاران با همراهی مایکل هرتزوگ، سفیر اسرائیل، در نشستی در واشنگتن با سناتور جمهوریخواه «تد کروز» شرکت کرد. این امر میتواند از سوی برخی ناظران نشانهای از فعال شدن رهبران دروزی در راستای خودمختاری تلقی شود.